انتشار سی دی«من روحانی هستم» برگ جدیدی را از دفتر تخریب دولت تدبیر و امید رقم زده است.با این وجود این اقدام برخلاف تخریبهای گذشتهای که علیه دولت صورت میگرفت نتیجه متفاوتی در پی داشته است. بسیاری از مسئولان کشور مانند رئیس مجلس شورای اسلامی،فرمانده ناجا و همچنین برخی از مراجع عظام با محکومیت چنین اقداماتی در تحریف تاریخ، خواستار برخورد با عاملان اصلی این گونه اتفاقات شده اند. چرا«من روحانی هستم»ساخته شد؟هدف از این اقدام چه بود؟
بنده معتقدم شرایطی که مخالفان برای آقای روحانی به
وجودآوردهاند از جنبههای مختلف شباهتهای زیادی به شرایطی دارد که برای
دولت آقای خاتمی در سالهای گذشته پیش آمد. اگر آن زمان را به خاطر بیاورید
متوجه میشوید که پس از اینکه آقای خاتمی در انتخابات پیروز شدند، برخی که
در جاهای دیگر و ستادهای دیگر فعالیت میکردند به کارشکنی پرداختند و به
انحای مختلف چوب لای چرخ دولت گذاشتند.در همین زمینه جمله معروفی نیز از
قول آقای خاتمی نقل میشد که ایشان عنوان کرده بودند «بهطور کل هر 9 روز
یک بحران جدید برای دولت به وجود میآورند».این جمله آقای خاتمی خیلی
پرمعناست. یعنی اینکه با آغاز سال جدید، بحران جدید هم شکل میگیرد. یعنی
برخی عمدأ در صدد تخریب و چوب لای چرخ دولت گذاشتن بودند. شرایط امروز نیز
مانند گذشته شده است. حرفهای نامناسب میزنند و مطالب نادرست در رسانهها
منتشر میکنند. این عده جشن نمونه و بیسابقه حضرت فاطمه زهرا(سلاما...
علیها) در کاخ ریاستجمهوری که در فضایی معنوی و هماهنگ با موازین اسلامی
برگزار شده بود را تخطئه کردند. این هجمهها حتی باعث تعجب کسانی شده بود
که در جشن حضور داشتند و دیدید که بسیاری از آنان مجبور شدند تمامی اتفاقات
معنوی واسلامی جشن را برای آگاهی مردم بازگو کنند. با این وجود این عده پا
را فراتر گذاشته، سیدی «من روحانی هستم» را پخش کردند و با هزینه بسیار
بالایی در بین مردم توزیع کردند. چند سوال اساسی در این زمینه وجود دارد؛
اولی اینکه چه کسانی این کار را انجام داده اند؟ دوم اینکه انگیزه و هدفشان
از این کار چه بوده است؟ سوم، پشتیبان و حامیان آنها چه کسانی هستند و در
مرحله آخر هزینه و پول این سیدی و ساختن این فیلم از کجا تأمین شده است؟
اگر جواب این 4 سوال مشخص شود، ماهیت و هدف تنظیم کنندگان این فیلم برای مردم برملا خواهد شد. بهنظر من یک اتاق فکر برای تخریب دولت طراحی شده است که به صورت حسابشده و از پیش تعیین شده، ارزش موفقیتهای دولت که در نوع کمنظیر یا بینظیر است، را تبدیل به ضدارزش خودش میکنند و از حرکت مثبت دولت یک حرکت نامناسب به مردم القا میکند. اینها در راستای همان سیاست تخریبگرانه ناجوانمردانه در حال قدم برداشتن هستند. چه کسی است که این همه دلسوز کشور است؟ آیا این دلسوزان کشور که به هر طریقی دست به تخریب دولت و منتخب ملت میزنند حاضرند هویت خود را بیان کنند؟ حاضرند بگویند پول این اقدامات را از کجا میآوردند؟ حاضرند حامیان خود را به مردم معرفی کنند؟ درهر فیلمی که ساخته میشود کارگردان، فیلم نامه نویس، طراح صحنه، لوکیشن و دستیاران همه مشخص است.
ین عده حاضرند به صورت واقعی همه اینها را معرفی کنند؟علاوه بر این آیا وقتی انسان بخواهد چیزی را نقل کند اگر سرو ته مطلب را بزند و آن مطلب مورد نظر را بیان کند این کار جوانمردانه است؟ مثلا به شخصی میگویند چرا نماز نمیخوانی؟ میگوید قرآن فرمود: "ویل للمصلین" یعنی وای بر نمازگزاران! و دنباله اش را نمیگوید. بله قرآن میفرماید "ویلللمصلین" اما در دنبالهاش میگوید "الذین هم فی صلاتهم ساهون". آنهایی که در نمازشان سهلانگاری میکنند. وای برنمازگزاران سهلانگار و کمتوجه به نماز؛ نه وای بر نمازگزاران! طبیعتأ این روشها از ایام قدیم رسم بود و انجام میدادند و متاسفانه امروز نیز برخی از همین روشها استفاده میکنند. این عده میخواهند نقش آقای دکتر روحانی را برخلاف آن واقعیتی که وجود داشته جلوه بدهند و شخصیت فکور، مدیر،علاقهمند و دلسوز ایشان را یک شخصیت نامناسب به مردم معرفی کنند.هدف هم این است که در نهایت به مردم تفهیم کنند که به رأیی که در خرداد92دادید پایبند نباشید. قصد دارند به مردم این نکته را دیکته کنند که در انتخابات 92اشتباه کردهاند. بهنظر من این روشهای نامناسب علاوه بر اینکه لطمهای به آقای دکتر روحانی نخواهد زد ماهیت و اهداف غیر اخلاقی این عده را هم برملا خواهد کرد. علتی که ما اصرار داریم این افراد خودشان را معرفی کنند وبگویند به کدام جبهه متصلاند این است که مردم بدانند که مخالفین دولت برای رسیدن به هدفشان از هر ابزاری استفاده میکنند. اینکه ما کسی که با او مخالفیم را با هر اسباب و ابزاری از پا دربیاوریم عملی اخلاقی نیست و ناجوانمردانه است.به عنوان مثال در قضیه مراسمی که همسر محترم رئیسجمهور برای بزرگداشت حضرت فاطمه (سلام ا... علیها) برگزار کرده بودند وسخنران برجستهای مثل خانم الهی قمشهای در مدح و فضیلت حضرت فاطمه(س) سخنرانی کرده بودند گفتند که شوی لباس برگزار کردند و به هر نفری 5 سکه دادند و به دروغ گفتند که فیلم آن را هم داریم. سوال اینجاست که فیلم جلسه زنانه دست شما چه میکند؟
شما در سخنانتان عنوان کردید که در جهت تخریب دولت اتاق فکر تشکیل شده است. در این زمینه بیشتر توضیح دهید
بهنظرم اتفاقاتی که در دولت آقای روحانی برعلیه دولت رخ
میدهد، فکر یک نفر و اندیشه یک گروه محدود نیست. اینکه برخی به این شکل،
با برنامه و بدون رعایت هیچ یک از اصول اخلاقی به دولت منتخب مردم میتازند
نشان دهنده یک اتاق فکر تخریب است.به نظر میرسد یک اتاق بحران تخریب دولت
را هدایت و مدیریت میکند. این همه حرکتهای به هم مربوط، در هم تنیده و
زنجیره وار در گوشه و کنار کشور که به صورت هماهنگ از تریبونهای رسمی کشور
استفاده میکند و هزینههای زیادی در جهت تخریب دولت انجام میدهد، نشان
میدهد که در پشت پرده اتاق فکر تشکیل شده است. این عده قبلأ هم گفته بودند
که بعد از 6 ماه دوره ماه عسل دولت را به پایان خواهیم رساند و
توپخانههای ما بعد از 6 ماه فعال خواهد شد. من خودم به قطع یقین اسامی این
اتاق فکر را نمیدانم. این عده به جای اینکه به حل مشکلاتی که خودشان به
وجود آورده اند،کمک کنند باعث میشوند مشکلات ادامه پیدا کند. باید به این
افراد گفت 8 سال کشور دست شما بود. این همه گرفتاری را شما برای کشور به
وجود آوردید؛ اکنون که آقای دکتر روحانی تصمیم دارد با همت بالا این
گرفتاریهایی که شما به وجود آوردید را برطرف کند،به جای اینکه تشکر کنید،
دست مریزاد بگویید و برایش دعا کنید کارشکنی میکنید.
همین گروه حامیان دولت سابق، امروز تخریب گران دولت آقای روحانی شده اند. من اعتقادم بر این است که این یک حرکت عادی نیست. یک حرکت معمولی و بدون نقشه و طراحی قبلی نیست و اینها نقشه راه تهیه کردهاند. ما یک راه داریم که متوجه شویم که آیا دولت یازدهم خوب عمل میکند یا خیر. با این وضعیت هرگاه ببینیم که مخالفین دولت سرو صدا میکنند فریاد میزنند، تخریب میکنند، باید احساس کنیم راه دولت صحیح است و مسیری که دولت انتخاب کرده مسیری موفقیت آمیز خواهد بود. هرچقدر مغرضان بیشتر فریاد بزنند،بی قراری کنند واز روشهای غیراخلاقی استفاده کنند دولت و دولتمردان باید بدانند که کارشان موثر و روششان مطلوب بوده است.
با این وجود به نظر شما آقای روحانی در مقابل تندروها بیش از اندازه ملاحظهکاری نمیکند؟ آیا این صبر باعث نمیشود تندروها بر تخریب دولت عجله کنند و گمان کنند میتوانند بهراحتی عملکرد دولت را زیر سوال ببرند؟ آقای روحانی در گفتوگوی تلویزیونی اخیرشان نیز به راحتی از این قضایا گذشت.
در اینباره دولت یک وظیفه دارد و دستگاههای نظارتی و
بالاخص قوه قضائیه نیز یک وظیفه جداگانه دارند.ما باید وظایف این دو را از
هم تفکیک کنیم. رئیسجمهور به عنوان دومین شخصیت نظام و به عنوان کسی که در
امور اجرا اولین شخصیت نظام است به این نتیجه رسیده است که مخالفین دولت
میخواهند دولت را وارد حاشیه کنند. این عده تلاش دارند با جوسازی وایجاد
حاشیه دولت را عصبانی کنند، و دولت را به میان گود درگیری بکشانند. به نظر
من اگر دولت وارد این گود بشود، ناخواسته دودش به چشم مردم هم خواهد رفت.
مشکلات کشور حل که نمیشود هیچ بلکه بیشتر هم خواهد شد. تورم افزایش پیدا
میکند و روز به روز فشار بیشتری به مردم وارد خواهد شد. نقشه راه تندروها
این است که نگذارند دولت موفق شود. درنتیجه صحنه ورود دولت به گود درگیری و
حاشیهها برای آنها تماشایی و دلنشین خواهد بود. هدف تندروها این است که
دولت را مشغول کارهای کم ارزش و پاسخ گویی به حرفای ناروا کنند.
با این وجود بنده معتقدم، دولت تا جایی که ممکن است قصد مقابله به مثل و پاسخگویی به حاشیهها را ندارد و دغدغههای مهمتری را دنبال میکند.برخورد با تندروها از وظایف قوه قضائیه است. ما در کشورمان تفکیک قوا داریم و وظیفه قوهقضائیه این است که هم با جرم مقابله کند و هم از وقوع جرم پیشگیری کند.بنابراین خود دولت اگر تلاش کند به حاشیههایی که تندروها به وجود میآورند پاسخ دهد، از کارهای اساسی خود که خدمت به مردم و رفع مشکلات و گرفتاریهای به وجود آمده از دولت گذشته است دور خواهد شد و از اهداف بلند و خدمتهای بلندی که دارد محروم خواهد ماند. من واقعا باید از ریاست محترم مجلس تشکر کنم که ایشان به جا و به موقع وارد شدند و این کار ناپسند را محکوم کردند. باید به معنای واقعی از مراجع تقلید که نسبت به بی اخلاقیهای صورت گرفته علیه دولت اعتراض کردند تشکر کنم. اگر قرار باشد رئیسجمهور در مقابل این هتاکیها امنیت نداشته باشد، چگونه ممکن است مردم امنیت روانی داشته باشند؟ بنابراین روشی که دولت اتخاذ کرده که همانا سعه صدر، خویشتنداری و مدارا است،صحیح به نظر میرسد. البته ما انتظار داریم مدعی العموم و دادستان از دولت خدوم و خدمتگزار دفاع کند و افراد خاطی را به سزای عمل ناشایست خود برساند.
آیا شما فکر نمیکنید وقت آن رسیده که مردم و مسئولان تمام تلاش خود را برای ریشهکن کردن تندرویها انجام دهند؟
بنده در ابتدای عرایضم هم عنوان کردم تاریخ در حال تکرار شدن است. من یادم هست در دولت آقای خاتمی که «هر 9 روز یک بحران» ایجاد میکردند کار به جایی رسید که دو نفر از وزرای دولت را در نماز جمعه کتک زدند که نگذارند بین مردم و دولت ارتباط وسیع و عمیق به وجود بیاید. همیشه هم میگفتند که این کارها را تندروها انجام میدهند. همین عده در روز 14 خرداد در کنار بارگاه ملکوتی امام(ره) به یادگار امام(ره) اهانت کردند و نگذاشتند که سخنرانی خود را ادامه دهد. در آنجا خطاب به مسئولان عرض کردم، اگر میخواهید جلوی اینها را بگیرید، عکس این عده که شعار میدادند و اهانت و هتاکی میکردند در تصاویر و فیلمها موجود است. اینها را شناسایی کنید با آنها برخورد کنید. تا اتفاق قم به وجود آمد که علیه آقای دکتر لاریجانی و باز در کنار بارگاه حضرت معصومه(س) جلسه را به هم زدند. در آن قضیه مجلس محکم ایستاد و با پیگیریهای زیاد مسببان این اقدام را به مردم معرفی کرد. مجلس با پیگیریهای خود متوجه شد چه کسانی هستند و برخورد قانونی هم انجام شد.
راهحل این است که دستگاههای نظارتی که طبق قانون وظیفه ذاتی برخورد با متخلفان را برعهده دارد با قاطعیت و جدیتر وارد میدان شوند وجلوی کسانی که به رأی انتخاب مردم بیاحترامی میکنند را بگیرد. دستگاههای نظارتی باید با افرادی که جو روانی جامعه را زیر سوال میبرند و توهین و افترا میزنند، برخود کند. اقدامی که مجلس نهم در پیگیری پرونده بیاحترامی به آقای لاریجانی در قم انجام داد کار بسیار خوبی بود. نتیجه این تحقیق به قوه قضائیه رفت. قوه قضائیه هم به سرعت و خارج از نوبت به پرونده رسیدگی کرد.
اصلاحطلبان درصدد هستند که پس از مدتها جبهه واحد اصلاحطلبان را به وجود بیاورند.سرانجام این تلاشها به کجا رسیده است؟ اصلاحطلبان چه برنامهای برای انتخابات مجلس دهم دارند؟
ما چون در کشورمان حزب نداریم و فاقد حزب فراگیر موجهی که
بتواند دولت و مجلس را تغذیه کند هستیم به همین دلیل مجبوریم از الفاظی
مانند جبهه اصلاحطلبان استفاده کنیم. اگرچه اصل 26 قانون اساسي ما پيرامون
حزب و جمعيت هاست ولي حزب بهمعنای واقعی هیچ زمان در کشور ما رونق پيدا
نكرد. از خرداد 76 كه دولت اصلاحات بر سر کار آمد ما در زمینه احزاب کارهای
مفیدی انجام دادیم. در آن زمان بيش از 200 حزب در كشور فعالیت میکردند.
بعضيها قوي بودند بعضيها متوسط و برخی هم از بس کوچک بودند تمام اعضايش
در یک خودروی چهارنفره جا مي گرفتند. به دلیل نبودن حزب به معنای واقعی در
کشورمان متأسفانه عقیده شخصی افراد به پای جناح فکری آنها نوشته میشود. با
این وجود این نکته را نیز باید عنوان کنم که پرداختن به مسائلی مانند
انتخابات مجلس دهم از هماکنون زود است.
پرداختن به مسائل مجلس برای 2 سال آینده باعث میشود که از هماکنون صف کشی و دسته بندی بین جریانهای سیاسی به وجود بیاید. این مساله ممکن است خدمات رسانی دولت به مردم را دچار اختلال کند.همچنین این احتمال وجود خواهد داشت که مخربین از این فضا سوءاستفاده کنند و علیه اصلاحطلبها استفاده کنند. من عقیده دارم که رسانهای کردن این حرکت در شرایط امروز اصلا به مصلحت نیست. اصلاحطلبان باید به صورت خاموش در شهرهای مختلف کاندیداهای خود را مشخص کنند و مهره چینیهای خود را انجام بدهند.منتهی تمام این امور باید بهصورت غیررسانهای وغیرعلنی انجام شود.این مسائل مربوط به احزاب است.اگر ما در کشورمان حزب میداشتیم نیاز نبود شخصیتهای مختلف سیاسی خود را درگیر چنین مسائلی کنند و این حزب بود که به زمینهسازی برای انتخابات مجلس میپرداخت.اما حزب نداریم. البته معنای سخن من این نیست که جریانهای سیاسی و اصلاحطلبان نباید خود را مهیای انتخابات مجلس دهم کنند؛بلکه معتقدم نیاز به رسانهای کردن این امور از هماکنون نیست.