نه اوضاع آنقدر وخیم است که همه چیز را از دست رفته بدانیم و نه اینقدر گل
و بلبل که آموزش را رها کرده و آسوده خاطر به نقد کسانی بپردازیم که
درباره این بیماری آموزش میدهند.
به گزارش «تابناک»، روز گذشته دکتر مینو محرز، رئیس مرکز تحقیقات ایدز ایران نسبت به رشد صعودی ایدز در کشور هشدار داد و گفت: متأسفانه شیوع ایدز در ایران از راه تماس جنسی رو به افزایش است. ابتلای به این بیماری در افراد زیر سی سال و در مردان بیشتر دیده شده و در زنان نیز در حال افزایش است و اگر در این خصوص فکر اساسی نشود، شمار نوزادانی که با ایدز متولد میشوند، هر روز بیشتر خواهد شد.
این متخصص بیماریهای عفونی، آگاهی ناکافی مردم از ایدز، شیوع و راههای پیشگیری از آن را، از بزرگترین معضلات جامعه ایران دانست و گفت: مردم ایران و به ویژه نوجوانان از ایدز آگاهی کافی ندارند و بجد میگویم رسانهها و آموزش و پرورش، میتوانند نقش عمدهای در آگاه کردن مردم داشته باشند، ولی متأسفانه به دلیل قبح مسأله، در مدارس و رسانههای کشور ما شفافسازی نمیشود.
هشدار این استاد دانشگاه به موج سوم ایدز اشاره دارد که پس از ابتلای برخی هموطنانمان از طریق واردات خونهای آلوده (موج اول) و تکثیر این بیماری توسط معتادان تزریقی (موج دوم) از راه رسیده و شاخصترین تفاوتهای آن با دو موج قبلی، قابلیت فراگیر شدن در درون جامعه (نه تنها افرادی که به دلیل بیماری مجبورند خون بگیرند و یا معتادان تزریقی که ریسک بالایی در ابتلا به این بیماری دارند) و احتمال ابتلای افرادی است که روحشان هم از خطری که تهدیدشان میکرده، خبر نداشته!
منظور از این افراد، همسران افرادی هستند که روابط جنسی متعدد و کنترل نشده داشته و به طریق اولی، احتمال تولد فرزندی با HIV مثبت از ایشان وجود دارد که پیش از پا گذاشتن به جهان، سهم خطای پدر یا مادر نصیبش شده است؛ تراژدی دردناکی که موج انتقال ایدز از طریق تماس جنسی میتواند رقم بزند.
اما اکنون در برههای هستیم که خواسته یا ناخواسته، موج سوم از راه رسیده و عوامل متعدد زیادی در همراهی خود میبیند؛ عواملی مانند افزایش سن ازدواج، رشد فزاینده مخدرهای صنعتی و آمفتامینها که میزان خطر کردن افراد را بالا میبرد، افزایش بیبند و باری، آموزش ناکافی و موارد دیگر.
از جمله نکاتی که باید درباره این بیماری آموزش داد، دشواری تشخیص آن است؛ فرآیندی زمان بر و پیچیده که در تصویر شماتیک فوق نشان داده شده تا دریابیم نمیتوان بر پایه نشانههای بالینی پس از خطر کردن در این وادی، سلامت یا ابتلای خود به ویروس ایدز را تشخیص داد و بر اساس آن، ازدواج کرد و بچهدار شد! کافی است کمی درباره چگونگی رفع این این مشکلات تشدید کننده موج سوم بیندیشیم تا دریابیم که در بهترین حالت، رفع و رجوع هر یک به سالها تلاش و ممارست عمومی نیاز خواهد داشت. بدین ترتیب، درخواهیم یافت آموزش درباره چگونگی انتقال این بیماری، آسان و کارسازترین گزینه موجود است؛ اما مگر میشود یکباره به همه گروهها آموزش داد؟ اگر قرار به اولویتبندی گروههای در معرض خطر باشد، نخست باید به سراغ چه کسانی رفت و چه چیزی به ایشان آموزش داد؟
آن گونه که
آمار نشان میدهد، حدود ۵۷ درصد آلودگی به HIV در کشورمان، در گروه سنی ۱۵ تا ۳۴ سال رخ داده است. یعنی گروه دانش آموزان، دانشجویان و کسانی که تازه به بازار کار پیوستهاند؛ یعنی رده سنی جوانان فعال و مولد جامعه.
بر پایه این آمار، میزان مردان مبتلا به میزان چشمگیری بیشتر است و البته مراجعه کمتر زنان برای آزمایش و سختی فراوان در دستیابی به گروههای پرخطری همچون زنان خیابانی به منظور مشاوره و ترغیب ایشان به انجام آزمایش HIV از جمله دلایل این اختلاف آماری ذکر شده و درستی نتایج ثبت شده را به چالش کشیده است.
این در حالی است که شاخصههای انتقال ایدز در موج سوم و گروه سنی مبتلایان در کشورمان، حکایت از خطری تقریبا همسنگ در کمین دختران و پسران دانش آموز و دانشجو دارد چراکه از یک سو در این طیف سنی، رفتارهای مرتبط با سوءمصرف مواد به دلیل تمایلات نشأت گرفته از اضطراب، افسردگی، نابسامانیهای خانوادگی، مشکلات اقتصادی و ... بروز و ظهور یافته و حضور در جمع همسالان و دوستان و آموزش ندیدن برای «نه گفتن»، در نقش تشدید کننده آنها ظاهر میشوند و از سوی دیگر، خصلتهایی مانند ماجراجویی، لذت طلبی و امثال آن، موجب میشود که دور اندیشی کمتر مجالی برای بروز در این سنین یافته و خوشیهای آنی و زودگذر، مشکل آفرین شود.
اگر به این موارد، غلیان شهوات و ناتوانی برخی به تجاوز در سنین پایینتر، مسائل فرهنگی و باورهای مرسوم ـ که ممکن است تماس جنسی را به مسیرهای دیگر سوق داده و بر ریسک ابتلا (به ویژه در دختران) شدیدا تأثیر بگذارد ـ و مسائلی از این دست را بیفزاییم، حتما با رئیس مرکز تحقیقات ایدز ایران هم رأی شده و آموزش در مدارس را راهکاری بسیار کارآمد در شناساندن راههای انتقال این بیماری به گروههای در معرض خطر توصیف خواهیم کرد.
با این حساب جالب است بدانیم چندی پیش، مسئولان وزارت آموزش و پرورش از دایر کردن چنین آموزشی در مدارس استقبال کردند؛ اما برخی رسانهها در واکنش به این تصمیم، از قبح شکنی در مدارس گلایه سر داده و حتی پای استکبار را به ماجرا باز کردند و چنین مدعی شدند که گویی این کار، راه دادن دشمن به خانه است!
فارغ از این کوتهبینیها، وقتی بدانیم آمارهای منتشره از میزان مبتلایان به ایدز در کشورمان به شدت مورد انتقاد برخی مطلعان بوده و پیشبینیها حکایت از شش برابر شدن آن تا سال ۹۷ (چهار سال دیگر) دارد، آنگاه درخواهیم یافت که نه تنها آموزش باید درباره این بیماری در مدارس تداوم بیابد، بلکه باید با بهکارگیری روشهای نوین آموزشی، روزبهروز توسعه یافته و به طور مدون پیگیری شود.