مهدي سنايي جزو اولين سفرايي بود كه در دولت روحاني، مسئوليت گرفت. شايد بهدليل اهميت همسايه شمالي ايران بود كه مهدي سنايي بهعنوان سفیر فوقالعاده و تامالاختیار جمهوری اسلامی ایران در روسیه انتخاب شد. او كه تا چندي پيش بهعنوان نماينده حوزه انتخابيه نهاوند در مجلس حضور داشت با تغييرات وزارت خارجه مسئوليت جديد خود را بهصورت ويژه و تامالاختيار آغاز كرد. البته خبرنگاران و تحليلگران حوزه سياست خارجي بهخوبي ميدانند كه دانشيار دانشگاه تهران آشناترين فرد به مسائل حوزه قفقاز و بالكان به لحاظ نظري بوده است. بنابراين انتخاب دولت روحاني اهدافي داشته است كه به نظر ميرسد به آرامي در حال محقق شدن است. شايد بتوان گفت استراتژيكترين بخش دولت يازدهم، دستگاه ديپلماسي اوست كه بخش اقتصادي و نفت را به آرامي از تنگناها عبور ميدهد. بيترديد نقش سفرا در گرهگشاهی از تحريم ها بسيار مهم است. چنانكه سفير ايران در مسكو معتقد است، «آنچه در جریان است مذاکرات برای تنظیم یک موافقتنامه اقتصادی برای گسترش همهجانبه روابط دو کشور است و همکاری در حوزه انرژی و تبادل آن بخشی از این موافقتنامه است». مشروح مصاحبه آرمان با مهدی سنایی در ذيل آمده است:
با توجه به اينكه پس از روي كارآمدن دولت يازدهم از نخستين سفراي انتخابشده توسط دولت بوديد، روابط ايران و روسيه در اين دولت تا چه حد ارتقا پيدا كرده است؟همچنان که آقای دکتر روحانی رئیسجمهور بارها اشاره کردهاند، دولت تدبیر و امید در پی تعامل سازنده و مثبت با تمامی کشورهاست و در این راستا، همسایگان و کشورهای منطقه در اولویت نخست قرار دارند. در این بین، روسیه ازجمله کشورهایی است که ایران تعاملات تاریخی مختلفی را با آن تجربه کرده و هماکنون نیز منافع متقابلی با آن در زمینههای متفاوت موضوعی ازجمله اقتصادی و سیاسی و نیز در حوزههای مختلف جغرافیایی از جمله آسیای مرکزی، قفقاز جنوبی و حوزه خزر دارد. نکته مهم آنکه امنیت منطقهای جمهوری اسلامی ایران و روسیه بنا به ملاحظات جغرافیایی و همسایگی به هم گره خورده و بر همین اساس، تقویت ثبات و آرامش در این مناطق و نیز منطقه حساس خاورمیانه در کانون توجه دو کشور قرار دارد.
تهديدها و محدوديتهاي غرب موثر بوده است؟سیر تحولات روابط تهران و مسکو در دوره پساشوروی نشان میدهد که بهرغم برخی مشکلات ازجمله فشار غرب، ثبات نسبی در این روابط حفظ شده و طرفین در شرایط حاضر نیز بارها بر ضرورت تقویت آن تأکید کردهاند. با توجه به تفسیر نسبتاً مشابه ایران و روسیه از تحولات منطقهای و بینالمللی بهویژه در شرایط فعلی، طرفین مرحله متفاوتی از روابط را تجربه میکنند و انتظار میرود شاهد گسترش همکاریهای دوجانبه، منطقهای و بینالمللی بهویژه در عرصه مبادلات اقتصادی و فنی باشیم. در این بین، تأکید آقای پوتین بر مقاومت در برابر توسعهطلبی غرب از یکسو و رویکرد چندبرداری آقای روحانی در سیاست خارجی و تأکید ایشان بر تعامل مثبت با قدرتهای مختلف از سوی دیگر، زمینه نظری مناسبی برای توسعه روابط فراهم میآورد که البته باید با تلاش طرفین، این زمینه مشترک نظری را به نتایج عملی تبدیل کرد. تماسها و رایزنیهای متعدد بین مقامات ایران و روسیه طی ماهها و هفتههای اخیر، و تفاهمات صورتگرفته بین طرفین درخصوص ارتقا حداکثری روابط، نشانهای از عزم طرفین برای دستیابی به نتایج عملی است و در آینده نزدیک شاهد جهش قابلتوجه در حجم مبادلات و روابط دو کشور خواهیم بود. لذا هرچند وجود برخی مشکلات در روابط تهران و مسکو قابل کتمان نیست، اما بهطور کلی تعمیق و گسترش روابط با روسیه در ابعاد سیاسی، اقتصادی، فنی و فرهنگی در دستورکار سیاست خارجی دولت یازدهم قرار دارد و با اجرایی شدن توافقات فیمابین و جستوجوی زمینههای جدید همکاری، میتوانیم تقویت بیشتر روابط در عرصههای دوجانبه، منطقهای و بینالمللی را شاهد باشیم.
روسها نزد ايرانيان بهدليل مسائل تاريخي پيشينه خوبی ندارند و بعضا در ميان عموم با بدبيني به اقدامات آنها نگريسته ميشود. سفارتخانهها براي بهبود اين ديد چه كاري را در آن سوي مرزها ميتوانند انجام دهند. برخلاف عموم، دولتها در ايران غالبا روابط خوبي در يكصد سال اخير با دولت روسيه داشتند. چرا دولتها در ايران به اقدامات دولت روسيه اعتماد دارند؟حساسیت تاریخی نسبت به روابط ایران و روسیه بهدلیل جنگهای بین دو کشور، تحمیل برخی معاهدات، انتزاع برخی سرزمینها و اشغال ایران در جنگهای جهانی قابلانکار نیست. اما، باید توجه داشت که با فروپاشی شوروی، سیاست و حکومت در روسیه متحول شده و ساختاری متفاوت در این کشور استقرار یافته، به نحوی که برخی تحولات تاریخی این کشور ضرورتاً مورد تائید سیاستمداران فعلی کرملین نیست. لذا شرایط جدید اقتضا میکند که طرفین بر نقاط اشتراک عینی تمرکز کنند و برای تأمین منافع متقابل راهکارهای جدید را بر اساس واقعیتهای موجود مورد توجه قرار دهند. روابط دو کشور باید معطوف به آینده باشد نه گذشته. از این منظر، تنشهای تاریخی نمیتواند اساس مناسبی برای پایهگذاری روابط در شرایط فعلی باشد. لذا با عنایت به تهدیدها و فرصتهایی که هماکنون تهران و مسکو با آن روبهرو هستند و با توجه به ظهور متغیرهای متنوعی که به صورت فزاینده شرایط منطقهای و بینالمللی را تغییر میدهند، منطق سیاسی حکم میکند که طرفین با تأکید بر نقاط اشتراک، از داشتههای یکدیگر برای تأمین منافع متقابل استفاده نمایند. هرچند توسعه روابط با روسیه در داخل ایران منتقدانی دارد و در روسیه نیز برخی غربگرایان در سودمندی توسعه روابط با تهران تردید وارد میکنند، اما همچنان که اشاره شد، با یک رویکرد چندبرداری میتوان از ظرفیتهای مختلف سیاسی، اقتصادی، امنیتی روسیه برای تأمین منافع کشورمان استفاده کرد. اساساً نادیده گرفتن فرصتها و امكانات زيادی که روسیه میتواند جهت توسعه داخلی و ثبات و امنيت منطقهای ایران فراهم آورد، منطقی به نظر نمیرسد. در این بین، سفارت و دستگاه دیپلماسی کشور نیز حسب وظیفه ذاتی خود نهایت کوشش خود را به عمل میآورد تا ضمن شناسایی این فرصتها و امكانات، اوضاع و تحولات عرصه میدانی را مطابق با واقعیات موجود تحلیل و ارزیابی نموده و فضای لازم را برای توسعه و تأمین منافع ملی در روابط با مسکو فراهم سازند. دو رئیسجمهور ایران و روسیه در ماههای گذشته تاکید نمودهاند که فصل جدید و دوران نوینی در روابط دو کشور آغاز شده است. ما در عرصه دیپلماسی تلاش خواهیم کرد به سرعت به این دیدگاه جامه عمل بپوشیم و واقعیت عینی ببخشیم. من با اقداماتی که در حال انجام است نشانههای خوبی را در این زمینه مشاهده میکنم. در سوی دیگر، کارشناسان و رسانههای گروهی کشورمان نیز با ارائه تحلیلها و دیدگاههای تخصصی میتوانند کمکی موثر در این زمینه بوده و در تقویت عینیگرایی در روابط تهران و مسکو بهویژه در مقابل جنگ روانی غرب برای خدشه به این روابط مساعدت کنند.
نقش روسيه در به ثمر نشستن توافق هستهاي ايران و 1+5 تا چه حد مهم و تاثيرگذار است؟ آيا درگيريهاي اوكراين بر موضع روسيه تاثير گذاشته است؟همچنان که اشاره شد، بهصورت نسبی تفسیر مشابهی در تهران و مسکو در باب تحولات منطقهای و بینالمللی بهویژه درمورد سیاست توسعهطلبانه غرب وجود دارد. روسیه در مقاطع مختلف نشان داده که به این واقعیت واقف است که فشار فعلی بر ایران و برنامه هستهای آن بخشی از راهبرد غرب برای همراستا کردن تهران با اهداف خود در خاورمیانه است. همین مساله، زمینه لازم برای نزدیک شدن مواضع ایران و روسیه را در مذاکرات هستهای ازجمله در قالب گفتوگوهای 1+5 و ایران فراهم میآورد. روسیه طی سالهای گذشته پیوسته بر حق برخورداری ایران از انرژی صلحآمیز هستهای تاکید نمود. هرچند مسکو در برخی مقاطع با فشارهای تحریمی همراه شده، اما در ارزیابی کلی از حضور آن در مذاکرات هستهای، نمی توان منکر این واقعیت شد که این حضور در تخفیف و یا تأخیر در برخی فشارها موثر بوده است. بر این اساس، جمهوری اسلامی ایران در مسیر مذاکرات ازجمله برای نیل به توافق جامع هستهای، تماس و رایزنی دوجانبه را با روسیه و همچنین چین در دستور دارد، تا با استفاده از ظرفیت این کشورها، نسبت به تامین حداکثری منافع ملت ایران اطمینان حاصل کند. در مقابل نیز، روسیه به لحاظ شرایط بینالمللی و اشتراک مواضع با ایران خصوصا در مخالفت با مداخلات غرب در امور منطقهای همواره خواستار تبادلنظر با تهران در موضوعات مهم و اساسی بوده است. چراکه مسکو میداند که ایران يكي از پايههاي اصلي امنيت و ثبات منطقه است و بر همین اساس، نقش موثر آن در برقراري امنيت در خاورميانه، آسياي مركزي، قفقاز جنوبی و حوزه خزر، مولفهای مهم و تاثیرگذار براي روسيه محسوب ميشود. با این ملاحظه و با توجه به اینکه هرگونه پیشرفت در حل و فصل مسالمتآمیز برنامه هستهای، به تثبیت ثبات و امنیت در مناطق پیرامونی روسیه کمک میکند، مسکو بر حفظ موضع مستقل خود در این موضوع که همانا به رسمیت شناخته شدن حق ایران به استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای و حلوفصل اختلافات در این خصوص صرفاً از طریق دیپلماسی است اصرار دارد و سایر گزینهها ازجمله فشار تحریمی بیشتر و اقدام نظامی علیه تهران را بارها و به صراحت رد کرده است. در عمل هم شاهد هستیم که متعاقب گشایش فضا برای حل مسالمتآمیز اختلافات بر سر برنامه هستهای ایران، مسکو نیز با حمایت از این روند، رایزنیهایی را برای به ثمر نشستن آن از جمله در مذاکرات تخصصی در دستور قرار داده است.
بحران اوكراين تاثيرگذار نيست؟در این بین، این واقعیت قابل انکار نیست که مداخلات مستقیم و غیرمستقیم غرب در تحولات اخیر اوکراین، توسعهطلبی تهاجمی و پیش ذهنیتهای ژئوپلیتیکی غرب علیه روسیه را برای مسکو هرچه بیشتر آشکار کرده و بر این اساس، انتظار همراستایی روسیه با کشورهای مخالف توسعهطلبی غرب ازجمله ایران دور از انتظار نیست. اما باید توجه داشت که مسکو برحسب رویکرد عملگرایانه خود، توان تفکیک موضوعی در حوزههای تقابلی و توافقی خود با غرب را دارد و لذا در این فرض که تحولات اوکراین باعث نزدیکی هرچه بیشتر مسکو به تهران میشود، نباید اغراق کرد. در این بین، این ایران است که میتواند با مهارت دیپلماتیک از فضای ایجادشده برای تقویت منافع خود استفاده کند. البته، در این زمینه نیز باید عینیگرا بود و توجه داشت که دولت تدبیر و امید بهصورت واقعبينانه در صحنه بینالمللی رفتار میکند و روابط با روسيه ازجمله در موضوع هستهای، بر اساس واقعیتها و طبق جایگاه تعریف شده این کشور در سیاست خارجی کشورمان گسترش مییابد.
پيچيدهترشدن درگيريها در اوكراين و بحث ميان غرب و روسيه آيا بر روند مذاكرات هستهاي موثر خواهد بود؟از آنجا که موضوع اوکراین به لحاظ وضعیت همسایگی و تاثیرات مستقیم بحران بر منافع و امنیت ملی روسیه در صدر اولویتهای سیاست خارجی این کشور قرار دارد، طبعا بخش عمدهای از فعالیتهای دولتی به تنظیم ابعاد مختلف بحران معطوف شده است. همچنان که اشاره شد، بهرغم تنشها با غرب، روسیه رویکرد عملگرای خود در عرصه خارجی را همچنان حفظ کرده و توان تفکیک بین حوزههای تقابلی و تعاملی خود با غرب را دارد. لذا، شاهد هستیم که این کشور کماکان مواضع و رویه اصولی خود در مذاکرات هستهای بهمنظور حلوفصل اختلافات باقیمانده پیرامون برنامه هستهای کشورمان را ادامه داده و مواضع منفی در این خصوص اتخاذ نگردیده است. آنچه از اظهارات مقام مسئول وزارت خارجه روسیه در بحث مذاکرات هستهای برداشت میشود، به مفهوم آن است که موضوع کریمه در مقطع کنونی از اهمیت بیشتری در سیاست خارجی روسیه برخوردار است. در عمل نیز شاهد هستیم که نمایندگان روسیه همانند دورههای قبلی مذاکرات با جدیت و اهتمام خاص در فرآیند مذاکرات حضور دارند و تغییر «عملی» در رفتار و مواضع آنان مشاهده نمیشود. ایران و روسیه در زمینه همکاریهای دوجانبه و منطقهای به تجربیات خوبی دست یافتهاند و دو کشور در سیاست خارجی یکدیگر نقشی بیشتر از گذشته را احراز نمودهاند.
دولت اوباما پیشتر نسبت به مذاکرات ایران و روسیه درباره قرارداد نفتی تهاتر نفت و کالا به ارزش 20 میلیارد دلار که براساس آن روزانه 500 هزار بشکه نفت ایران در ازای کالا به روسیه صادر خواهد شد، اعتراض کرده بود. آيا از اين قرارداد اطلاع داريد؛ لطفا درمورد همكاريهاي تجاري و اقتصادي ايران بيشتر توضيح دهيد؟در ابتدا باید به این واقعیت توجه داشت که بهرغم وجود ظرفیتهای اقتصادی بسیار در روابط ایران و روسیه، سطح روابط اقتصادی طرفین نسبت به تعاملات سیاسی آنها بسیار اندک بوده و هست. در این بین، هرچند در بیشتر تحلیلها از ایران و روسیه در عرصه انرژی به عنوان رقیب یاد میشود تا شریک، اما با توجه به ظرفیتهای بالای دو کشور در این حوزه، میتوان به این عرصه بهعنوان زمینه مناسبی برای ارتقای سطح همکاریها و تأمین منافع متقابل نیز نگریست. هرگونه تعبیر تحت عنوان نفت در برابر کالا نادرست به نظر می آید و چنین مذاکراتی در جریان نیست. باید توجه داشت که طرفین بهعنوان دو بازیگر تاثیرگذار در بازار جهانی انرژی خیلی پیشتر از طرح مساله تهاتر کالا و نفت، بر ضرورت تقویت همکاریها در این حوزه تأکید کرده و برای گسترش سطح تعاملات در این عرصه نیز توافق هایی داشته اند. آقای دکتر روحانی نیز در مصاحبه اخیر تلویزیونی بهطور مشخص اظهار داشتند که در زمینه روابط اقتصادی و سیاسی تحولات بسیار خوبی را با روسیه شاهد خواهیم بود. با عنایت به حاکم شدن فضای مساعد بر کلیت روابط تهران و مسکو، زمینه خوبی برای گسترش تعاملات اقتصادی میان طرفین از جمله در بخش انرژی فراهم شده و طرف روس هم برنامهریزیهایی برای تقویت حضور خود در بازار منطقه و بینالمللی کرده و در این بین، همکاری با ایران در حوزه انرژی نیز بخشی از این برنامههاست که البته، منافع آن را هر دو طرف دریافت خواهند کرد. اساساً، منطق اقتصادی حکم میکند ظرفیتها در این عرصه برای منافع متقابل مورد استفاده قرار گیرند. آنچه در جریان است مذاکرات برای تنظیم یک موافقتنامه اقتصادی برای گسترش همهجانبه روابط دو کشور است و همکاری در حوزه انرژی و تبادل آن بخشی از این موافقتنامه است. به اعتقاد اینجانب انرژی میتواند موتور محرکه روابط دو کشور باشد. این همکاریها عرصه گستردهای از راهآهن، برق، انرژی اتمی، طرحهای مختلف در حوزه صنعت و معدن، کشاورزی، راه و مترو، هوا-فضا، علوم و فناوری و تبادل کالا و صادرات و واردات میان دو کشور را شامل میشود.
میتوانید به جزئيات موافقتنامه انرژي ايران و روسيه اشاره كنيد؟این مذاکرات نتایج خوبی را برای دو کشور در بر خواهد داشت و در چارچوب منافع ملی کشور ما خواهد بود. باید اشاره کرد که اخیرا چند شرکت روس برای مشارکت در پروژههای انرژی ایران اعلام آمادگی کرده و سفر نمایندگان برخی شرکتها از جمله لوک اویل و گازپروم نیز به ایران انجام شده که بخشی از مذاکرات آنها مربوط به ازسرگیری پروژههای قبلی بوده و پروژههای جدید دیگر هم در مذاکرات آتی طرح خواهند شد. شایان ذکر است که در سطح کلان و در سطح مقامات عالی نیز مذاکرات و تماسهایی انجام شده و مجموعهای از همکاریهای اقتصادی در قالب یک یادداشتتفاهم در دست مذاکره است.