روزنامه شرق نوشت:
امسال شاید پرمشغلهترین سال روزنامهها، رادیو و تلویزیون در مورد مطرحکردن بحران آب فراگیر در کشور است و دایما از مردم تقاضا میشود که در مصرف آب صرفهجویی کنند تا بحران آب سالجاری سپری شود.
آیا واقعا بحران آب با صرفهجویی مصرف آب مهار میشود؟ جواب بسیار ساده است: «خیر». مشکل اصلی در بحران آب پیشآمده در کشور مصرف مردم نیست. برای حل اساسی و ماندگار کمبود آب در ایران باید دنبال حل معادله علت و معلول باشیم. افزایش مصرف آب در کشور معلول یکسری علت است.
بهعنوان مثال جمعیت ایران سالانه حدود یکمیلیوننفر افزایش مییابد که این افزایش جمعیت باعث بالارفتن سرانه مصرف آب در کشور میشود. همچنین میانگین دمای هوا در سراسر کشور نیز طبق آمار در حدود 5/1درجهسانتیگراد افزایش یافته که خود مزید بر علت افزایش مصرف آب است. با این حال از نظر دور نداشته باشیم که مردم ایران تقریبا دو برابر استاندارد جهانی روزانه آب مصرف میکنند که اصلاح این الگوی مصرف شاید کمک ناچیزی به نجات منابع آب کشور داشته باشد، با وجود اینکه مدام در رسانهها از مردم تقاضا میشود که در مصرف آب صرفهجویی کنید! ولی واقعا مقصر اصلی در تهدید و احیانا نابودی منابع آب کشور مردم نیستند!
در این راستا ذکر یک نکته بسیار اساسی غالبا از قلم میافتد و این حقیقت که از کل آب مصرفی در کشور (آبهای سطحی و زیرزمینی) فقط در حدود پنج الی ششدرصد صرف مصارف شهری و شرب میشود و مابقی منابع آب کشور که در حدود 93 الی 95درصد است، بیمهابا و بدون هیچگونه مدیریت و برنامهریزی مناسب صرف مصارف کشاورزی میشود. جالب اینجاست که در تمام تبلیغاتی که برای کاهش مصرف آب در کشور میشود تماما از سوی وزارت نیرو است و تاکنون وزارت جهاد کشاورزی بهعنوان متولی بزرگترین بخش مصرف منابع آب کشور هیچگاه در این مسیر گام برنداشته است.
به جرات میتوان اذعان کرد مقصر اصلی در ایجاد بحران فعلی آب در کشور که زنگ خطر واردات آب را نیز در آینده به صدا درآورده است، نه مردمند و نه وزارت نیرو! بلکه مقصر اصلی در ایجاد بحران آب در کشور وزارت جهاد کشاورزی است که با سوءمدیریت و بیبرنامگی طی سالیان گذشته قدم در نابودی منابع آب کشور گذاشته و در حالیکه بسیاری از روستاها و شهرهای کشور از نعمت آب سالم برای شرب بیبهرهاند کماکان منابع بسیار باارزش و حیاتی آب صرف تولید محصولات کشاورزی کماهمیت و غیراستراتژیک میشود.
در حالیکه در بسیاری از نقاط کشور (بهعنوان مثال استان فارس) چاههای تامین آب شرب که در اختیار شرکتهای تابعه وزارت نیرو است، خشک شدهاند و روستاهای همجوار یا از نعمت آب شرب بیبهرهاند یا آب با جیرهبندی در اختیار آنها قرار میگیرد، اما در مزارع همین روستاها هنوز برنج و ذرت بهصورت غرقابی و با راندمان بسیار پایین در سطح وسیع کشت میشوند.
این یک فاجعه در ابعاد فرهنگی و اجتماعی است و دیر یا زود تبعات آن نیز هویدا و پررنگتر خواهد شد! چگونه است که وزارت جهاد کشاورزی با علم و آگاهی از اینکه تمام کشور دچار بحران شدید آب است هیچ برنامه مدونی برای استفاده مفید و موثر از آب ندارد؟
در حالیکه بسیاری از مردم برای تامین آب شرب با مشکلات فراوان مواجه هستند هنوز در بسیاری از نقاط کشور محصولاتی مانند گوجهفرنگی، هندوانه، خیار سبز که اتفاقا بسیار هم مصرف آب بالایی دارند در سطوح وسیع کشت میشوند و گاها نیز پس از برداشت محصول در بازار اشباع میشوند و کشاورزان متضرر گردیده و منابع آب استفادهشده هم هدر رفتهاند که مثال بارز آن تولید هندوانه در مناطق جنوبی کشور در سال جاری و عدم وجود بازار مصرف برای آن است.
چنین مواردی در سالهای مختلف برای محصولات دیگر از قبیل پیاز، سیبزمینی، گوجهفرنگی و خیارسبز نیز به کرات اتفاق میافتد و فقط دریغ ناشی از هدررفت آب بر جا میماند.
پس پرواضح است که علت اصلی نابودی و هدررفت منابع آب در کشور بیبرنامگی و عدم مدیریت صحیح وزارت جهاد کشاورزی برای بهرهبرداری صحیح از منابع آب و تعامل این وزارتخانه کلیدی با وزارت نیرو برای حل مشکل آب در کشور است.
بنابراین مقصر اصلی و «علت و معلول» هدررفت آب بهعنوان سرمایه حیاتی ایران عزیز را باید در عدم مدیریت جامع و صحیح و نبود کلاننگری در وزارت جهاد کشاورزی و همچنین عدم وجود برنامه مدون و الگوی کشت برای مصرف صحیح آب در بخش کشاورزی کشور دانست.