سوال و جوابها پاي رييس مجلس را هم به كميسيونها كشاند. نزديكياش با وزير امور خارجه به دليل سابقه ديپلماتيك و مواضع سياسياش در ضمن اطلاع از جزييات پشت پرده مذاكرات هستهيي، دلواپسان را ترغيب به اين دعوت در كميسيون امنيت ملي كرد؛ دعوتي كه باعث ميشود تا رييس بهارستان مثل يك وزير پاسخگوي سوالات و انتقادها باشد؛ كاري بكر و بديع با نام دعوت ولي محتواي دعوت كه در قابوس و مرام دلواپسان بيسابقه و عجيب نيست.
به نوشته اعتماد، علي لاريجاني شايد فكرش را هم نميكرد كه ميانجيگريهايش براي حفظ وحدت داخلي در عرصه مذاكرات هستهيي و تقابلش با تندرويها در صحن علني كار را به جايي برساند تا به رسالت حفظ وحدت داخلي مبعوث شود، آن هم دقيقا زماني كه تيم مذاكرهكننده در وين با گروه 1+5 مذاكره ميكند و در مقابل لابي صهيونيسم در عرصه بينالمللي عليه مذاكرات و دلواپسان در عرصه داخلي در انتقاد از تيم مذاكرهكننده و تحركات هستهيي در تلاش هستند.
روزنامه اعتماد به گفتوگويي با حسين نقوي حسيني، سخنگوي كميسيون امنيت ملي و سياست خارجه پرداخته است:
آقاي نقوي گفته شده كه آقاي لاريجاني قرار است به كميسيون امنيت ملي دعوت شوند. اين دعوت در راستاي چه هدفي انجام ميشود؟بحث حضور آقاي علي لاريجاني در كميسيون امنيت ملي بر محور تحولات سياسي فعلي است كه يكي از آنها موضوعات مذاكره هستهيي ايران با گروه 1+5، آخرين پيشنهادات طرف غربي، آخرين پيشنهادات تيم مذاكرهكننده جمهوري اسلامي، موانع پيش رو، موافقتها و مخالفتها و بررسي روند مذاكرات و پيشبيني آن خواهد بود.
آيا ممكن است توضيحات علي لاريجاني با روند فعاليت وزارت امور خارجه نوعي موازيكاري يا مانعتراشي ايجاد كند؟اين ديگر به شخص آقاي لاريجاني برميگردد. بالاخره ايشان فرد مجرب و كارداني هستند و خودشان بهتر ميدانند كه در اين موضوع بايد رايزني صورت بگيرد يا نه يا اينكه توضيحاتش در چه سطحي و با چه كم و كيفي باشد.
در چند هفته اخير بارها نمايندگان خواستار حضور اعضاي تيم مذاكره در كميسيون امنيت ملي شدند كه ميتوان درخواست براي مناظره با تيم مذاكرهكننده پيشين، طرح سوالات باقيمانده، طرح سوالات جديد و نطقها و تذكرات بعضا تند صحن علني را يادآور شد. آيا چنين جلسهيي در پاسخ به همين درخواستهاست كه با توجه به حضور تيم مذاكرهكننده در وين باعث شده تا آقاي لاريجاني را به كميسيون امنيت بكشاند؟خير چنين دعوتي با چيزي كه شما ميگوييد بيارتباط است. نمايندگان يكسري دغدغه و سوال در رابطه با روند جاري مذاكرات داشتند لذا تصميم به دعوت از آقاي لاريجاني گرفتند.
چرا آقاي لاريجاني براي دعوت به كميسيون امنيت ملي انتخاب شدند وقتي كه آقاي بروجردي، رييس كميسيون نيز با عضويت در كميته هستهيي شوراي عالي امنيت ملي در جريان مذاكرات قرار دارند؟ آيا چنين دعوتي آن هم براي رييس مجلس كمي عجيب نخواهد بود؟بله آقاي بروجردي در كميته هستهيي عضو و از جزييات مذاكره مطلع هستند. ما از ايشان هم چندين بار در كميسيون دعوت كرديم و توضيحاتي درباره روند مذاكرات به نمايندگان داده و اطلاعرساني كردهاند كه خب بيشتر اين جلسات اطلاعرساني نشده است.
يعني ميخواهيد بگوييد چون توضيحات ايشان قانعكننده نبود شما دعوت آقاي لاريجاني را در دستور كار كميسيون قرار دادهايد؟خير ايشان مباحثي كه مربوط به كميته هستهيي ميشد را به اطلاع نمايندگان رساندهاند. اين گزارشها كامل و جامع بودند. اما به هرحال آقاي لاريجاني با توجه به رياست قوه و عضويت در شوراي عالي امنيت از نقطه نظرات و آخرين تصميمات شوراي عالي امنيت مطلع هستند و نمايندگان به همين دليل تصميم به دعوت از ايشان گرفتند.
در واقع نمايندگان دنبال اطلاع بيشتري از مذاكرات هستند. آيا چنين نيست؟اين نظر نمايندگان است و آنها دغدغههايي نسبت به جريان مذاكرات دارند.
در چند روز اخير برخي نمايندگان مدعي بر لزوم تصويب متن نهايي توافقنامه در تمام كميسيونها اعم از تخصصي و غيرتخصصي مجلس و همچنين تهيه طرحي براي تعيين راهبردهاي توافقنامه شدهاند. آيا چنين چيزي مانعتراشي برخي جريانهاي سياسي و جناحها را نشان نميدهد؟در رابطه با تصويب توافقنامه نهايي بايد عرض كنم كه مجلس ميتواند براي پروتكل الحاقي نظر بدهد و اين به همه مسائل هستهيي مربوط نميشود. نمايندگان ميتوانند در رابطه با مسائلي كه مربوط به مجلس است نظر بدهند و چنين مسائلي را در كميسيونهاي تخصصي نظير كميسيون امنيت ملي مورد بحث و بررسي قرار دهند.
موضع كنوني كميسيون در برابر تيم مذاكرهكننده چيست و بفرماييد اگر تيم مذاكرهكننده بنا به خواستههاي طرف غربي يا خطوط قرمز نتوانست به توافق برسد آيا ممكن است از سوي اقليت مجلس تحت فشار قرار بگيرد؟قبلا هم اعلام كرديم كه از تيم مذاكرهكننده حمايت ميكنيم. ما طي نامهيي به رييسجمهوري و تيم مذاكرهكننده خواستهايم تا خطوط قرمز و منافع ملي رعايت و حفظ شود. مطمئن باشيد اگر تيم مذاكرهكننده با ايستادگي بر خطوط قرمز نتوانست به توافق نهايي برسد مورد اعتراض قرار نخواهد گرفت بلكه با استقبال روبهرو خواهد شد. اگر به ياد داشته باشيد در يكي از جلسات مذاكره با 1+5 بود كه آقاي ظريف و عراقچي از زيادهخواهي طرف غربي سخن گفته و اعلام كردند ممكن است به نتيجهيي نرسند ولي ديديد چطور مورد حمايت قرار گرفتند و حتي دلواپسان استقبال كردند. اين بار هم چنين چيزي صدق ميكند. اگر تيم مذاكرهكننده و دولت منافع ملي را در نظر داشته باشند دليلي براي نقد نيست و همه استقبال خواهيم كرد.
در پيام ويديويي آقاي ظريف، ايشان از مردم و مسوولان داخلي خواسته بودند كه از اخبار خارجي به ويژه رسانههايي وابسته به لابي صهيونيسم در تحليل مذاكرات استفاده نكنند. اين درخواست دقيقا به سابقه طرح سوالات و نطقهاي آتشين دلواپسان در صحن علني پس از نگارش توافقنامه شش ماه مربوط ميشود. آيا در اين مرحله از مذاكرات چنين اتفاقي دوباره تكرار خواهد شد يا نمايندگان شنواي حرف آقاي وزير خواهند بود؟اتفاقات آن دوره مربوط به نحوه مديريت رسانهيي وزارت امور خارجه بود. ما در مورد اين مساله قبلا انتقاد داشتيم. اگر وزارتخانه مديريت رسانهيي خوبي انجام ميداد و در پاسخ هر سوالي نميگفت كه اين مساله يا آن مساله محرمانه است، طبعا كسي به دنبال رسانههاي خارجي نميرفت ولي وقتي پنجره را ببنديم و پاسخها را شفاف ندهيم طبيعي است كه مردم و مسوولان را خود به خود به سمت ديگري سوق دادهايم.
در حال حاضر اين اطلاعرسانيها چطور است؟ آيا اين حضور متوالي اعضاي تيم مذاكرهكننده و جلسات مستمر و خبري سخنگوي وزارت امورخارجه باز هم كافي نيست؟الان كه شرايط خيلي بهتر شده و اگر مسوولان وزارت امور خارجه به همين شكل شفاف پاسخگو باشند بعيد است مردم و مسوولان به دنبال رسانههاي خارجي بروند. كما اينكه در چند هفته اخير آقاي عراقچي طي جلسات متعددي توضيحات خوبي به نمايندگان دادهاند.
پيشبيني شما از نتيجه مذاكرات چيست؟در حال حاضر فاصله بين زيادهطلبي امريكا و حق مسلم جمهوري اسلامي زياد است كه با مذاكره حل نميشود. آنها ميخواهند كه ما تسليم بشويم كه ما به اين خواسته تن نخواهيم داد و غربيها بايد از زيادهطلبي امريكا عدول كنند چون ما هشدار دادهايم كه مسير خودمان را خواهيم رفت و اين آخرين فرصت غرب است. در سال 82 زماني كه ما كمتر از 100 سانتريفيوژ داشتيم با آنان صحبت كرديم ولي آنان متاسفانه نتوانستند از زيادهخواهيها عبور كنند تا امروز در مقابل جمهوري اسلامي به عنوان يك كشور قدرتمند هستهيي قرار بگيرند كه اگر دوباره چنين اتفاقي تكرار شود مطمئنا در آينده مجبور هستند با يك قدرت برتر رايزني كنند.