روزنامه اطلاعات نوشت:
پارلمان يا مجلس در همه كشورها از مجموعه نمايندگاني شكل ميگيرد كه برخي از آنها داراي چنان تعصب حزبي و گروهييي هستند كه از آنها با عنوان «جزميتطلبها» براي منافع شخصي يا باندي و حزبي، نام برده ميشود. اين افراد هرگاه مصاحبهاي انجام ميدهند و يا در صحن مجلس سخني ميگويند بجاي بيان دردهاي مردم، تمايلات خود را برجسته ميسازند و اغلب با متلكپراني به رقباي خود ضعف منطق و يا فكري خويش را ميپوشانند. به قول معروف اغلب از اين دست نمايندگان، در افكار عمومي جايگاهي ندارند و معمولاً براي يك دوره وارد مجلس ميشوند و براي هميشه از در ديگر مجلس در انتخابات بعدي توسط مردم كشورهايشان اخراج ميگردند.
سيماي مجلس در هر كشوري نشان از جايگاه عقلانيت، ادب و قانونمداري آن كشور دارد. در برخي از كشورها كساني از اين دست نمايندگان همواره بجاي عقلانيت به دنبال جنجالآفرينياند، و بجاي ادبورزي، بيادبي و هتاكي ميكنند، و بجاي قانونمداري، هواداري از جزميتهاي سياسي و جناحي خود دارند. كار به آنجا ميرسد كه منجر به زد و خورد فيزيكي و زخمي شدن نماينده يا نمايندگاني ميشود و آبروي مجلس ـ خانه ملت و قانون ـ توسط همين نمايندگان يك دورهاي به باد ميرود و ملكوك ميگردد! از برخي از مجالس در كشورهايي، گزارشهاي تصويريِ اينگونه «لاتبازيها» را مشاهده كردهايد! اما همه مجالس سعي ميكنند و تلاش دارند تا ويترين مجلس با نمايش اين دست از نمايندگان شكل نگيرد و شناسنامه پيدا نكند.
به عبارت ديگر ويترينسازي فكري، اخلاقي، مديريتي، تدبير و عقلانيت، روال كار قوه مقننه يا مركز قانونگذاري در اغلب كشورها است. چنين ويترينسازييي وحدت ملي را تقويت ميكند و ملتها به مجالس خود كه مركز و محور قانونگذاريند افتخار ميكنند. نهاد مجلس كه با تعدادي نمايندگان از سراسر كشور با سطح دانش يا تجربه متفاوت شكل ميگيرد بيشباهت به كار تيمي و گروهي ورزشكاران در ورزشهاي تيمي و گروهي نيست! اگر چه اين قياس در حد شكلي باشد و محتواي كار و فعاليت با يكديگر قابل قياس نيست. فيالمثل اگر در يك تيم فوتبال، يك بازيكن پرخاشگر، فحاش و بيادب درآمد، لابد كارت قرمز ميگيرد اما اثر بدِ اين رفتار دامن همه گروه و عنوان آن تيم از كشور خاص را ميگيرد و آلوده ميسازد. به عبارت بهتر يك بازيكن ميتواند ويترين نمايش يك تيم را اخلاقي و يا ضد اخلاقي، متين يا فحاش جلوه دهد. مجالس نيز چنيناند، ويترين مجلس گوياي جايگاه آن است و جامعه از طريق نگاه به همين «ويترين» مجلس را محك ميزند.
هنوز كه هنوز است مجلس شوراي ملي از آغاز عصر مشروطه تا پايانش در دوران رژيم گذشته، با نگاه به ويترين مجلس و با برخي از شخصيتهاي علمي، مبارز و صاحب انديشه معرفي ميشود. كساني كه بعضاً اسامي آنها هنوز در تاريخ سياسي اين كشور ميدرخشد. مرحوم مدرس ويترين مجلس بود.
با حضور او مجلس تعريف ميشد و ويترين آن نمايان ميگرديد. اين ويترين همواره مورد احترام و ستايش ملت باقي ماند. مجلس جاي تسويه حسابهاي شخصي نبود تا آن هنگام كه مدرس ويترين مجلس بود. مجلس جاي فحاشي نبود تا آنجا كه از ويترين آن منطق گفتاري غلبه داشت. ويترين مجلس تا آن هنگام كه با مدرس نمايش داده ميشد، تعريف اخلاقمداري و دينباوري داشت. زماني سيماي ويترين مجلس، كساني امثال ملكالشعراي بهار، مدرس، مصدق و... بودند.
اكنون و در زمانه ما ويترين مجلس شوراي اسلامي چه جايگاهي دارد و چگونه به ملت نشان داده ميشود؟ بقول خواجه بزرگوار «سخن سربسته» باز آمد، تا خود به تماشاي ويترين مجلس در اين روزها بنشيني و قياس كني. و شايد اين بيت از غزل خواجه حافظ را زمزمه كنيد:
تو پنداري كه بد گو رفت و جان برد
حسابــش با كـرامالكـاتبين است