حسن خمینی: واي به حال ما اگر تهمت بزنيم

خیلی اوقات ما نسبت به در نظر گرفتن یک ظاهر دینی برمی‌آشوبیم، اما وقتی کسی جلوی ما غیبت می‌کند حساس نمی‌شویم. وای به حال ما اگر خودمان غیبت کنیم، خودمان تهمت بزنیم و خودمان بد دیگران را بخواهیم!
کد خبر: ۴۲۲۲۹۲
|
۱۳ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۷:۰۷ 04 August 2014
|
6441 بازدید
از دیدگاه یادگار امام، ریشه اعتدال، اخلاق است. همیشه بین افراط و تفریط خط اعتدال قرار دارد؛ بین خمودگی و شره خط عفت است و شجاعت بین تهور و ترس است. مرز بین افراط و تفریط هم اعتدال و زندگی اخلاقی است.

حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی در دیدار با مدیر مسئول و اعضای شورای سردبیری روزنامه ایران، همچنین اعتدال را به دو نوع مثبت و منفی تقسیم می‌کند و معتقد است اعتدالی مثبت ارزیابی می‌شود که هم خود شخص معتدل باشد و هم در مقابل تندروی بایستد. اعتدال این نیست که اگر معتدلیم چشم بر هر افراطی‌گری ببندیم؛ بلکه اعتدال یعنی در اعتدالمان ثابت قدم باشیم و برای اینکه اعتدال در جامعه تحقق پیدا کند، تلاش کنیم. چه بسا انسان‌هایی شخصا معتدل باشند اما وقتی در چارچوب‌ها و شاکله‌هایی قرار بگیرند، به جریانات بسیار افراطی هم مربوط و منتسب می‌شوند. آن چیزی که باید در جامعه در جهت محقق کردن آن تلاش کرد، رفتن به سوی اعتدال مثبت است. اینکه ما معتدل باشیم و هرکس هم سر جای خودش، کارش را انجام دهد صحیح نیست؛ اعتدالگرایان مثبت تلاش می‌کنند بقیه هم اعتدالگرا شوند و به اعتدال گرایش یابند؛ همانطور که عارفِ مثبت اینگونه است و در کناره حرکت نمی‌کند؛ بلکه در متن جامعه قرار می‌گیرد. وی علاوه بر شاخص‌های ایدئولوژیک، بر دو شاخص رفتاری که همواره باید در حرکت‌های اجتماعی مدنظر باشد نیز تاکید کرد: «اولین بعد «جهت» است، حرکت باید دارای جهت صحیح باشد و دوم اینکه حرکت دارای «شیب» یا سرعت مناسب باشد. طبیعی است که به هیچ نقطه‌ای نمی‌رسیم که آرمانی باشد. آرمان‌ها باید باشند تا راه گم نشود؛ زیرا اگر آرمان دست یافتنی بود، آرمان نبود.»  سیدحسن خمینی در راستای برقراری ارتباط میان اخلاق و اعتدال، فاسق اجتماعی را کسی دانست که از مسیر اعتدال اجتماعی خارج می‌شود.

 بی‌ادبی دولتمردان مصداق عدم اعتدال و فسق است


یادگار امام در ادامه بی‌ادبی دولتمردان را مصداق عدم اعتدال و فسق دانست و افزود: پیدایش فضاهایی که باعث می‌شود به دلیل هجوم بیگانه یا ضعف داخلی؛ ادب را فراموش کنیم به معنای آن است که یکی از مهم‌ترین عنصرهای فرهنگی ما مورد هجوم واقع شده است. وی یکی از قلل رفیع زندگی امام بزرگوار را ادب به شمار می‌آورد: در طول تاریخ زندگی امام خمینی، ما از ایشان حتی یک واژه غیرمودبانه نه شنیده‌ایم و نه دیگران نقل کرده‌اند. برای نمونه امام خطاب به رئیس‌جمهور وقت آمریکا می‌گویند: «آقای ریگان» سیدحسن خمینی در عین حال تاکید می‌کند که باید انقلابی باشیم؛ بر مواضعمان ثابت‌قدم و نسبت به هنجارها و ارزش هایمان حساسیت داشته باشیم؛ اما این به معنای آن نیست که برای دستیابی به این هدف دهانمان را بازکنیم و هر آنچه می‌خواهیم بگوییم و هر کاری که می‌خواهیم انجام دهیم. نوه بنیانگذار انقلاب اسلامی با اشاره به این که مقام معظم رهبری همواره به مسئله رفع محرومیت توجه ویژه‌ای داشته‌اند، اولین نکته قابل توجه در این مسیر را دوری از شعارزدگی و احساسات عنوان می‌کند: ‌سیاست‌های اقتصادی نیز مانند هر امر عقلایی دیگری محتاج تدبیرند. باید با فکر، اندیشه، تدبیر و دوری از شعارزدگی که می‌تواند دربردارنده نیت سوء یا خیر باشد؛ در مسیر رفع محرومیت قدم گذاشت و در این مسیر هیچ چیز نباید هدف آرمانی ما را دچار روش‌های غیرعقلانی کند. یادگار امام همچنین امید را یکی از نیروهای قدرتمند در وجود آدمی و همتراز ناطق بودن و اراده‌مندی عنوان کرده و گفت: پس از انتخابات ریاست جمهوری چشم‌اندازی برای امید در جامعه به وجود آمد. وی در ادامه هر فعل ارادی را شامل 4مرحله تصور، تصدیق، شوق و اراده دانسته و اضافه کرد: ‌در هر کاری ابتدا باید موضوع را تصور کرد که در غیر این صورت حرکتی به وجود نخواهد آمد. در مرحله دوم انسان باید فایده‌مندی آن کار را تصدیق کند، زیرا تنها فایده عقلایی است که در انسان ایجاد انگیزه می‌کند؛ در این مرحله باید شروط شیء، موانع و مقتضی را در نظر گرفت. وقتی این شرایط در نظر گرفته شد، شوق انجام کار در انسان ایجاد می‌شود که به تعبیر فلاسفه با منتهی شدن آن به «شوق مؤکد»، حرکت در انسان پدید می‌آید. اگر بخواهیم از تصدیق به شوق وارد شویم لازمه آن امید است؛ در حالی که اگر بخواهیم به نقاط ضعف توجه کنیم حرکتی هم رخ نمی‌دهد. همچنین وقتی که در اثر حرکت، شوق ایجاد شد، باز هم به امید نیاز داریم تا به مقصد برسیم. لذا مکانیسم تأثیر امید در مراحل دوم و سوم کار است. بنابراین تدبیر، مقدمه امید است و بعد از قبول تحقق پذیر بودن یک امر به امید خواهیم رسید. امید در امور عقلایی -اموری که عقلا آن را ممکن بدانند- به عرصه وارد می‌شود؛ در حالی که اگر ما به امور ممتنع‌الحصول و غیرعقلایی امید ببندیم، دچار خیال شده‌ایم.» سیدحسن خمینی خودباوری، مردم باوری و خداباوری را سه عامل پیدایش امید در حرکت‌های اجتماعی می‌داند و تأکید دارد که امید باعث می‌شود تا تدبیری که پشت سر داریم ما را به حرکت وادارد؛ در حالی که اگر تدبیر نباشد، امید صرفا یک توهم است که ما نمونه‌های فراوان آن را دیده‌ایم که توهم چه بلایی بر سر افراد می‌آورد. یادگار امام درباره اهمیت عقلانیت درکنار نیت خیر تاکید کرد: این‌که کسی صرفا نیت خوب داشته باشد برای کارنامه اعمال انسان خوب است، اما اگر عقلانیت پشت آن نباشد مشخص نیست که الزاما نتیجه خوبی داشته باشد. به اعتقاد سید حسن خمینی جامعه ایران پیش از انقلاب گمشده‌ای داشت و آن خرد، اندیشه، تدبیر و عقلانیت بود و انقلاب این 4 اصل را بنیان خود قرار داد زیرا صرف اینکه کسی بگوید من محور عالم و «طاووس علیین شده» هستم، انرژی درونی را زیاد می‌کند، اما این انرژی کجا را می‌خواهد آباد کند؟ گاهی اوقات این انرژی مثل بمب محیط اطراف را از بین می‌برد. بنابراین باید به تدبیر و عقلانیت در کنار سایر عوامل توجه کرد.

 ضرورت حفظ اعتدال در مسایل دینی

حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی با تاکید بر ضرورت حفظ اعتدال در مسایل دینی افزود: خیلی اوقات ما نسبت به در نظر گرفتن یک ظاهر دینی برمی‌آشوبیم، اما وقتی کسی جلوی ما غیبت می‌کند حساس نمی‌شویم. وای به حال ما اگر خودمان غیبت کنیم، خودمان تهمت بزنیم و خودمان بد دیگران را بخواهیم! اگر کسی جلوی امام غیبت می‌کرد، ایشان از جا بلند می‌شد و می‌رفت یا او را نهی می‌کرد. از آن سو، ظواهر دینی را هم نمی‌شد مقابل امام فراموش کرد. در عین حال، مهم این است که امام در بند ظواهر نماندند؛ گوهر دین از دست نرفت که به ظاهر بسنده کنیم. همین امام می‌فرماید که بیان احکام و نجات دین فدایی می‌خواهد؛ همین امام می‌گوید خون دلی که من از مقدسین خوردم، از هیچ‌کس دیگری نخوردم. در همین فیضیه، ظرف پسر امام را آب کشیدند. قدم به قدم زندگی امام اگر چه آمیخته به تقیدات کامل و بدون تسامح به احکام دینی است اما در رفتار ایشان با کسانی که احیانا در نکاتی تقیدات لازم را ندارند، برخوردی کاملا انسانی، تربیتی بود؛ نه اینکه به صرف یک لغزش کسی را از دایره دینداران خارج کنند و با تهمت‌های ناروا او را برانند.

سیدحسن خمینی همچنین با اشاره به حرکت گروه‌های تکفیری در عراق بیان داشت: تحجر ستیزی ریشه انقلاب اسلامی است و جریان دیندار حاضر در انقلاب ما هرگز به آبشخور تحجر متصل نبوده است؛ برعکس، متحجران از همراهی با انقلاب بازماندند و بعدها سوار قطار آن شدند. بسیاری تصور می‌کردند که تعبد به معنی تخته کردن در عقل است؛ همچنان‌که گروهی بر این باور بودند که تعقل به معنی چشم بستن بر هر نوع تفکر دینی است. این در حالی است که پیام انقلاب ما و امام به دنیا، بازآوردن دین به عرصه جامعه به منظور بهبود آن و رسیدن به فردایی بهتر برای اجتماع است. یادگار امام در ادامه یادآور شد: «انقلاب امام، انقلاب روزگار ما در حوزه دین، و به معنای آشتی عقلانیت و تعبد است. این در حالی است که آنچه امروز در کشورهای اطراف مشاهده می‌کنیم، حماقت است، نه تحجر و تحجر پیش آن پادشاه است.»

فراز پایانی سخنان حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی در این دیدار سرشار از امید به آینده انقلاب اسلامی بود آنجا که تاکید کرد: «‌انقلاب اسلامی در اثر امید پررنگ به یک آینده بهتر و با تدبیر امام شکل گرفت؛ تدبیری که در عقلانیت سیاسی-تاریخی مردم ایران و روحانیت شیعه و عقلانیتی که در آموزه‌های دینی و سیره خاندان گرامی پیامبر ریشه داشت. بنابر این شعار تدبیر و امید را به عنوان یکی از اصلی‌ترین شعارهای انقلاب گرامی می‌داریم و برای اعضای دولت که کار را با این شعار به دست گرفتند، آرزوی موفقیت داریم. خدا را شکر می‌کنیم که امسال امید به آینده بسیار بیشتر از گذشته است؛ تلاش دولت را ارج می‌نهیم و امیدواریم آقای روحانی و اعضای دولت فرصت پیش رو را مغتنم شمرده به موفقیت بیشتر تبدیل کنند و تلاش خود را برای حل بیشتر مشکلات به جا مانده در کشور مصروف نمایند و ان‌شاءا... روزهای بهتری برای کشور در پیش داشته باشیم.» وی همچنین با اشاره به اوضاع عمومی جهان اسلام از همگان خواست تا با توجه به حساسیت منطقه اندکی از اختلافات بکاهند و با کمک به دولت باعث سرافرازی بیشتر برای ایران و مسلمانان در جهان شوند.

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # انتخابات آمریکا # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات