رسالت در سرمقاله خود نوشت:
غمزه در لغت به معناي يك بار به چشم و ابرو اشاره كردن، شكفتن گل و نيز روشنايي ستاره به وقت طلوع صبح است.30 روز مقاومت دليرانه در غزه در قاب چشم جهانيان موجب شده است امروز غزه مانند روشنايي ستاره در طلوع صبح پيروزي بدرخشد و گل مقاومت از هر زمان شكوفاتر و زيباتر در منظر جهانيان ظاهر شود.30 روز حماسهآفرينيهاي مردم فلسطين تمام شد و آنها با غرور و افتخار، پيروزي خود را كه نمادي از پيروزي خون بر شمشير است، جشن ميگيرند. صهيونيستها در جنگ چهارم با ملت فلسطين شكست خفتباري خوردند. آنها قبلا ضرب شست مقاومت را در جنگ33 روزه، 22 روزه و هشت روزه تجربه كرده و اميدوار بودند در جنگ چهارم حداقل يك پيروزي نسبي به دست آورند كه نه تنها به اهداف خود نرسيدند بلكه در آستانه يك شكست قطعي قرار گرفتند.
صهيونيستها اميدوار بودند در اين نبرد به اهداف زير برسند:
1- تخريب تونلها و آسيب به زيرساخت راهبرد دفاعي مقاومت، يكي از اهداف مهم صهيونيستها بود. آنها با ورود و اشغال بخشي از غزه، نتوانستند به جز چند متر پيشروي، كاري بكنند. اكنون زيرساخت دفاعي غزه همانند يك دژ پولادين و نفوذ ناپذير شده و همچنان سالم مانده است.
2- از اهداف ديگر، ضربه زدن به سكوهاي پرتاب موشك و توقف آسيبي بود كه اشغالگران را 30 روز به پناهگاهها فرستاده بود. در تمام طول 30 روز حتي يك لحظه نتوانستند جلوي موشك پرانيهاي مقاومت را بگيرند. گنبد آهنين همچون آبكش سوراخ بود.
3- دستيابي به ذخاير موشكي و از كارانداختن خط توليد سلاح در غزه، هدف ديگري بود كه هرگز تحقق نيافت و اكنون خط توليد موشك و حجم ذخاير موشكي دست نخورده باقي است و تا مدتهاي مديدي رزمندگان فلسطيني ميتوانند بدون گرفتن كمكي از خارج بجنگند.
4- ترور رهبران سياسي و نظامي حماس و جهاد اسلامي و آسيب رساندن به سازمان نظامي مقاومت از ديگر اهداف صهيونيستها بود. توفيق صهيونيستها در اين زمينه تقريبا صفر بود و نتوانستند به كادر و سازمان نظامي مقاومت آسيبي برسانند.
5- صهيونيستها فكر مي كردند با اتحاد حماس و فتح، غزه غير نظامي ميشود و همانند كرانه باختري به سمت زندگي مسالمتآميز ميرود.
اين هدف نه تنها تحقق پيدا نكرد بلكه انتفاضه رمضان شعلههاي خشم و نفرت خود را در كرانه باختري نشان داد و اين منطقه امروز به سوي مسلح شدن و رويارويي مسلحانه با رژيم صهيونيستي حركت ميكند و بزودي استعداد خود را نشان خواهد داد. لذا صهيونيستها نه تنها در خلع سلاح غزه موفق نبودند بلكه اكنون جلوي مسلح شدن كرانه باختري را هم نميتوانند بگيرند.
6-صهيونيستها فكر ميكردند با افزايش حجم آتش، تخريب و ويراني و كودككشي، مقاومت را به تسليم وادار خواهند كرد. اما اين حجم آتش و شرارت جز نفرت جهاني براي رژيم صهيونيستي چيزي به ارمغان نياورد. مردم جهان هر روز با مشاهده پيكر غرق به خون كودكان، زنان، پيران و مردم غيرنظامي بيشتر به ماهيت ضدحقوق بشري اين رژيم پي بردند به طوري كه حتي پايتختهاي آمريكا و اروپا شاهد برگزاري تظاهرات عليه تبهكاريهاي نظامي و جنگي اسرائيل بود.
7- با نگاهي به تيترهاي روزنامههاي رژيم صهيونيستي به خوبي ميتوان گرد شكست و ناكامي، سردرگمي و شكاف در هيئت حاكمه رژيم صهيونيستي را مشاهده كرد. پذيرش آتش بس سه روزه در حقيقت اعلام فرار اسرائيل از مرزهاي غزه و پذيرش عقبنشيني مفتضحانه و خفت بار بود.
اين جمله رئيسجمهور رژيم صهيونيستي كه ما در جنگ غزه وارد جهنم شديم، تفسير درستي از نتايج چهارمين جنگ مقاومت با رژيم اشغالگر قدس است. آنها با پذيرش شروط حماس در حقيقت اجازه فرار از اين جهنم را پيدا كردهاند.
8- نتايج جنگ نشان داد رژيم صهيونيستي عليرغم برخي برآوردها كه آنها مجهز به سيستم اطلاعات فوق پيشرفته هستند، از چند قدمي مرز خود با غزه كمترين اطلاعي نداشتند. افشاي ضعف اطلاعاتي رژيم صهيونيستي و ناتواني ارتش در نبرد زميني باعث شد در نبرد هوايي، دريايي و توپخانهاي، جناياتي در مناطق غيرنظامي غزه مرتكب شوند كه در تاريخ كم نظير است.
اين جنايات به حدي بود كه صداي شوراي امنيت و دبير كل سازمان ملل و حتي برخي نمايندگان پارلمان اروپا را در آورد. لذا رژيم صهيونيستي بعد از تحمل شكست سخت نظامي، در عرصه ديپلماسي، شكست سختتري خورد.
9- اكنون از ميان گرد و غبار ويراني خانهها، خيابانها، مدارس، بوستانها، مساجد و... با حدود دو هزار شهيد و بيش از 10 هزار زخمي در غزه، مارش پيروزي خون بر شمشير به گوش ميرسد و خلق حماسهاي عظيم و سترگ در تاريخ رويارويي مسلمانان فلسطيني با صهيونيستها ثبت و به خوبي ديده ميشود.
حماسهاي كه سربازان اصلي و جانبازان آن، كودكان خردسال فلسطيني هستند. حماسهاي كه حكايت از اراده پولادين مردان و زناني دارد كه مصداق آيه؛
"ان الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل عليهم الملائكه الا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنه التي كنتم توعدون"
(در حقيقت كساني كه گفتند پروردگار ما خداست، سپس ايستادگي كردند، فرشتگان بر آنان فرود ميآيند {و ميگويند}هان بيم مداريد و غمگين مباشيد و به بهشتي كه وعده يافته بوديد شاد باشيد)، (فصلت آيه 30) ميباشند.
اين پيروزي حكايت از مسلماناني دارد كه به مصداق آيه؛
"كم من فئه قليله غلبت فئه كثيره باذن الله و الله مع الصابرين"
(بسا گروهي اندك كه بر گروهي بسيار به اذن خدا پيروز شدند و خداوند با شكيبايان است) (بقره آيه 249) پرقدرتترين ارتش منطقه را كه نيم قرن ارتشهاي عربي را خوار و ذليل كرده بود و بيرحمترين دشمن مسلمانان جهان است، به زانو در آوردند. آنها به اذنالله در اين جنگ وارد و به اذنالله هم خارج شدند. خداوند هم نويد پيروزي را به كساني داد كه اهل مقاومت، صبر و شكيبايي بودند.