حجتالاسلام محسن دعاگو، امام جمعه شميرانات معتقد است كه هر فردي كه رييسجمهور ميشود بايد خود را آماده نقد كند.
وي در گفتوگو با ایلنا همچنين عنوان كرد كه موارد بسياري را سراغ دارم كه افرادي كه پشت تريبونها قرار ميگيرند، اساسا توانايي نقد را ندارند. وي با تاكيد بر اينكه خداوند نميخواهد هيچ انساني را به زور بهشتي كند اظهار داشت كه با اين طرز نگرش، مساله اختيار، عقل و انسانيت زير سوال ميرود.
گزيده مصاحبه ايلنا با حجتالاسلام محسن دعاگو به اين شرح است:
معتقدم دولت روحاني هيچ تعارضي با روحانيت ندارد. ولي بايد همگرايي و همفكري خود را با روحانيون بيشتر كند. اين كار اعتماد مردم به دولت را تقويت ميكند.
روحاني بايد تحمل كند كه از ميان 500 امام جمعه، 4 امام جمعه هم به او انتقاد كنند. هر فردي كه رييسجمهور ميشود، بايد خود را آماده كند تا برخي از تريبونها او را نقد كنند.
من با اين همه، تريبونهاي زيادي را سراغ ندارم كه جناحي باشد بلكه موارد بسياري را سراغ دارم كه افرادي كه پشت تريبونها قرار ميگيرند، اساسا توانايي نقد را ندارند.
برخي سواد و توان نقد را ندارند و اشتباه نقد ميكنند. ديده شده برخي افراد كه پشت تريبون نماز جمعه قرار ميگيرند تندروي بسياري در مواضعشان وجود دارد. عصبانيت، توهين، تهمت و تخريب و جوسازي در تريبون نماز جمعه ممنوع است.
دولت بايد براي نقد تريبونهاي مختلف نماز جمعه خود را آماده كند. همه خطبا مثل هم فكر نميكنند به هر حال گرايشها و سليقهها مختلف است.
روحاني بايد ساختاري را طراحي كند كه اگر انتقادي صورت ميگيرد و معقول و درست است، ساختار دولت اين انتقاد را بپذيرد و عملياتي كند و به اطلاع افكار عمومي برساند.
كار شوراي سياستگذاري ائمه جمعه همين است كه اگر در تريبوني نقد غيرمنصفانه ميشود، از طريق اين شورا به او تذكر داده شود كه نبايد نقد از انصاف خارج شود و مغرضانه و در جهت تامين منافع جناحي خاص باشد.
به نظر من هميشه همسويي با نقد به نفع حكومتها خواهد بود.
تعبير از رساله دكتراي يك فرد حوزوي به جاسوسي فقهي، انصافا منطقي و معقول نيست. اين حرف، از هر فردي كه باشد يك سخن سخيف و نامناسب است.
خدايي كه اجبار يا داشتن انگيزه غيرالهي را موجب باطل شدن عبادت مسلمان ميداند، قطعا هيچ فردي را هم با زور به بهشت نميبرد.
خداوند نميخواهد هيچ انساني را به زور بهشتي كند وگرنه حقيقت وجودي انسانها را بهگونهيي طراحي ميكرد كه آنها را به اجبار به بهشت هدايت كند. با اين طرز نگرش، مساله اختيار، عقل و انسانيت زير سوال ميرود.
جريانات سياسي گاهي براي تخريب و تضعيف چهرههاي سياسي جريان مقابل خود به تندروهاي خودشان متوسل ميشوند.
تندروها افرادي هستند كه تلاش ميكنند اساس ولايت فقيه را بر هم زده و چهره مستبدي از نظام نشان بدهند. آن هم نظامي كه در چندين جا متكي بر راي مستقيم و غيرمستقيم مردم است. اين جريان عادت كرده است كه نظام را متهم به ديكتاتوري و استبداد كند كه بيانصافي هم هست. نكته قابل توجه اين است به نظر من تندرويها سازمان يافته است. ممكن است جرياني آنها را سازماندهي نكند، اما قطعا افرادي آنها را سازماندهي ميكنند.