محمدكاظم انبارلويي در سرمقاله رسالت نوشت:
مقام معظم رهبري در ديدار با وزير خارجه، سفرا و مسئولان نمايندگيهاي ايران در خارج از كشور مطالب مهمي را مطرح فرمودند و چشمانداز سياست خارجي نظام درباره مهمترين تحولات منطقه و نيز مذاكرات هستهاي را ترسيم كردند. پيش از آن هم در ترسيم خطوط قرمز مذاكرات هستهاي مطالبي را فرمودند كه بسيار راهگشا بود. بازخواني اين بيانات نوعي ارزيابي كارنامه سياست خارجي كشور طي يكسال گذشته، باز تعريف وظايف دستگاه ديپلماسي در قبال غرب و بويژه آمريكا و نوع داوري نسبت به عملكرد آنان است كه در زير به آن اشاره ميشود:
1- رهبر معظم انقلاب دستگاه ديپلماسي كشور را مدافعان خط مقدم دفاع از اهداف، منافع ملي و سرمايه ملي ايرانيان خواندند و با تاكيد بر مفاهيمي چون «صلاحيت ديپلماتيك»، «هوش و مهارت ديپلماتيك»، «انعطاف در جاي لازم»، «نفوذناپذيري در مواقع ضروري» و «پايبندي صادقانه به اهداف» ادامه ماموريت گفتگوهاي ديپلماتيك با 1+5 را تاييد و فرمودند: «مذاكرات هستهاي را منع نميكنيم و كاري كه دكتر ظريف و دوستانشان شروع كردند و تاكنون هم خوب پيش رفتند دنبال ميشود. اما اين يك تجربه ذيقيمت ديگر براي همه بود كه متوجه شويم نشست و برخاست و حرف زدن با آمريكاييها مطلقا تاثيري در كم كردن دشمني آنها ندارد و بدون فايده است.»
مقام معظم رهبري با اين بيان بار ديگر تيم مذاكره كننده هستهاي را تاييد فرمودند انصاف بايد داد آنها در مذاكرات هستهاي بر روي تامين منافع و مصالح ملي ايستادهاند و اينكه تاكنون به نتيجه نرسيدهاند نشان ميدهد كه تيم از مواضع بر حق ملت و مطالبات رهبري كوتاه نيامدهاند و از اين بابت شايسته تقدير هستند.
ديپلماتهاي ما با تكيه بر سرمايه ملي در مذاكرات حضور مييابند. اكنون شش قدرت جهاني در برابر ديپلماتهاي ايران در مذاكرات زانو به زانوي هم مينشينند. ما با اين سرمايه در بازار سياست خارجي و مناسبات بينالمللي حضور مييابيم. تيم مذاكرهكننده بايد حافظ اين سرمايه باشند و تاكنون سعي كردهاند از آن صيانت كنند و انشاءالله در آينده هم چنين خواهد بود.
اگر آنها به دفاع از حقوق هستهاي ملت موفق شوند اين يك توفيق است كه با تكيه بر هوش و مهارت ايراني و پايبندي صادقانه و عميق به اهداف به دست آمده است.
اگر هم موفق نشوند نبايد آن را يك شكست تلقي كرد بلكه بايد آن را ناشي از پافشاري روي اصول و صيانت از منافع ملي و عدم عبور از خطوط قرمز نظام دانست و به تعبير رهبري معظم انقلاب اين يك تجربه ديگر است كه به ملت و ديگر ملل جهان ثابت كنيم غرب بويژه آمريكا در ادعاهاي خود صادق نيستند و اگر كسي در حل مشكلات فكر ميكند دل به آنها ببندد، در حقيقت به بيراهه رفته است.
2- يكي ديگر از مباحثي كه مقام معظم رهبري در اين ديدار تبيين فرمودند موضوع تعامل با دنيا است. جمهوري اسلامي ايران تعامل سازنده با جهان را در چشمانداز 20 ساله به عنوان يكي از اهداف اصلي خود بيان كرده است. برخي در ترجمه اين تعامل، آمريكا و رژيم صهيونيستي را معادل كل دنيا تعريف كردهاند و ميگويند اگر ما با اين دو رژيم تبهكار تعامل كنيم مشكل تعامل با دنيا حل ميشود.
رهبر انقلاب اسلامي در ديدار با سفرا صريحا اين رويكرد را رد كردند و با اشاره به جنايات رژيم صهيونيستي و عملكرد غلط آمريكا در دفاع از اين رژيم خونخوار فرمودند: «تعامل با رژيم صهيونيستي موضوعا منتقي است و تعامل با آمريكا هم تا وقتي وضع كنوني يعني دشمني آمريكا و اظهارات خصمانه دولت و كنگره آمريكا درباره ايران ادامه دارد هيچ وجهي ندارد.»
رهبر انقلاب اسلامي سه دليل عقلايي براي عدم تعامل با آمريكاييها علاوه بر آنچه كه فرمودند،نكاتي بيان كردند كه عبرتآموز است.
الف) تعامل با آمريكا ما را در افكار عمومي ملتها و دولتها به تذبذب متهم ميكند.
ب) آمريكا و غرب اين رويكرد را با تبليغات عظيم انفعال و دوگانگي جمهوري اسلامي جلوه ميدهند.
ج) تداوم نشست و برخاستها با آمريكاييها زمينه براي طرح توقعات جديد از سوي آنها ميشود.
آنهايي كه دل به تعامل مثبت با آمريكاييها براي حل مشكلات داخلي بستهاند بايد بدانند اين يك سراب است و نميتوان نام اين تعامل را برد- برد نهاد. لذا تصريح كردند: «مذاكره با آمريكا به جز در موارد خاصي براي جمهوري اسلامي نه تنها هيچ نفعي ندارد بلكه ضرر هم دارد و كدام عاقلي است كه دنبال كار بيمنفعت برود.»
3- مقام معظم رهبري با توجه به آخرين نتايج مذاكرات هستهاي در وين 5 و گفتگوي بيحاصل با طرف غربي در مورد توافق هستهاي نوعي جمعبندي از آن داشتند كه در زير اشاره ميشود.
الف) طي يكسال گذشته گفتگو با آمريكاييها نه تنها فايده نداشته است بلكه لحن آنها تندتر و اهانتآميزتر شده است.
ب) معلوم شد مذاكرات برخلاف تصورات برخي به هيچ چيز كمك نميكند.
ج) آمريكاييها نه تنها دشمني را كم نكردند بلكه تحريمها را هم افزايش دادند.
د) مذاكره با آمريكا در زمينه تحريم فايده نداشت.
آنان كه به نتايج و تداوم گفتگوها خوشبين هستند بايد اين جمعبندي را بپذيرند و توضيح دهند با اين حال خوشبيني آنها چه وجهي ميتواند داشته باشد. ما بايد كمربندها را محكم ببنديم وراه درستي را كه در گذشته ميرفتيم مصممتر ادامه دهيم و تجربه جديد را به انبوه تجربيات گذشته اضافه كنيم.
برخي از همين جماعت خوشبين اميد خود را از دست ندادهاند و ميگويند موضوع مناقشه هستهاي در سفر آتي رئيسجمهور به نيويورك براي شركت در اجلاس سالانه سازمان ملل ميتواند در سطح سران دو كشور طرح و براي هميشه حل شود. آنها براي اين اميد خود حساب باز كردهاند. اين يك خوشخيالي و در عين حال يك دام خطرناك است. به نظر من اين تصورعلاوه براينكه چيزي نصيب جمهوري اسلامي نميكند بلكه نوعي به حراج گذاشتن حيثيت و شرف ايرانيان در رويكرد ظلم ستيزي و آمريكا ستيزي آنها در مرئي و منظر جهانيان است.
4- مقام معظم رهبري در اين ديدار فرمودند؛ «دوران فعلي دوران گذار به يك نظم جديد جهاني است. در كنار بازيگران سنتي بازيگران جديدي در آسيا، آفريقا و آمريكاي لاتين وارد عرصه شدهاند و تلاش ميكنند جايگاه خود را در نظم جديد پيش رو تثبيت كنند.»
بيان اين چشمانداز ميتواند ماموريت جديدي براي دستگاه ديپلماسي كشور و نيز تعريف تازهاي از نوع تعامل با دنيا به دست دهد.
به نظر ميرسد هوش و مهارت ديپلماتيك دستگاه ديپلماسي كشور به اين مهم بايد معطوف شود. بايد دنيا وتعامل با آن را باز تعريف كرد وبازيگران جديد عرصه ديپلماسي جهان را از نو شناخت.