با آشکار شدن راز پنهان آمیختن روغن پالم با لبنیات برای پر چرب کردن آن، نخستین واکنشی که رخ داده، گران شدن نرخ محصولات لبنی بوده است؛ به نظر شما معنای این اتفاق چیست؟!
به گزارش «تابناک»، پس از آنکه مردم در واکنش به تقلب برخی صنایع لبنی در تولید محصولات پر چرب، ترجیح دادند از خرید این دست محصولات خودداری کنند و در نتیجه کاهش شدید فروش شیر و ماست چرب و موج بازگشت این محصولات به کارخانهها رقم خورد، صاحبان این صنایع ترجیح دادند، سود کاهش یافته خود را با گران کردن محصولات جبران کنند.
این گرانی که ظاهرا به دلیل الزام تولیدکنندگان به کاهش و قطع به کارگیری روغن وارداتی پالم در تولید لبنیات پرچرب و استفاده از چربی حیوانی رخ داده، در حالی بروز کرده که هنوز نه نام شرکتهای متخلف لبنی اعلام شده و نه معلوم شده چه مجازاتی ممکن است دامنگیر ایشان شود!
اگر به این ابهامات، کاهش مصرف شیر و محصولات لبنی در جامعه را بیفزاییم که میتواند اثرات شوم بسیاری بر سلامت جامعه بگذارد، به نظر میرسد تا اینجای کار، آنچه از افشاگری قابل تقدیر وزیر بهداشت و مجموعه تحت امر وی نصیب جامعه شده، متأسفانه بیشتر تأثیرات منفی است تا نکات مثبت و دلیل آن هم چیزی نیست جز مدیریت اوضاع پس از افشاگری.
آن گونه که وزیر بهداشت پیشتر گفته، این وزارت خانه هم موضوع را به وزارت جهاد کشاورزی (نهادی که دامداران و صنایع لبنی مستقیم و غیرمستقیم با ایشان در ارتباطند) آگاهی رسانی و هم گزارشی کامل در این باره به رئیس جمهور عرضه کرده تا تمهیدات لازم درباره آن اندیشیده و به کار بسته شود؛ بنابراین، به نظر میرسد که وزارت بهداشت، عضو ناظر بر سلامت محصولاتی که مردم استفاده میکنند، وظایف خود را تمام و کمال به انجام رسانده است.
از سوی دیگر، می بینیم که قوه قضائیه برای رسیدگی به ماجرا اعلام آمادگی کرده است. این گزاره یعنی اگر از اطاله دادرسیها در این دستگاه چشم پوشی کنیم، میتوان امید داشت که اگر گزارش تخلفات در این زمینه از دولت به ایشان منتقل شود، هم متخلفان به مجازات برسند و هم شاید با معرفی ایشان، راه شناخت صنایع لبنی بدون غش باز شود تا جامعه با خطر حذف لبنیات از سبد مصرف و پیرو آن، خطرات آتی این اتفاق دست به گریبان نباشد.
با این توضیحات وقتی از یک سو میبینیم این اتفاق رقم نخورده و رسیدگی قضایی آن آغاز نشده و از سوی دیگر نرخ محصولات لبنی افزایش یافته، درخواهیم یافت که مدیریت ماجرا ضعیف بوده و گرانی پدید آمده، بارزترین نشانه این ضعف است؛ از این روی میگوییم ضعیف که میبینیم آشکار شدن تخلف برخی صنایع لبنی هم موجب نشده تا نظارت بر ایشان دوچندان شده و منع افزایش قیمت اعمال شود؛ بماند که اگر دولتمردان برای مقابله با تخلفهای صورت گرفته در صنایع لبنی، تمهیداتی مانند واردات شیر یا حتی پخش رایگان شیر سالم را هم در دستور کار قرار دهند، اتفاق ارزشمندی رخ داده که هم کمبودها در عرضه را جبران میکند و هم گریزان شدن مردم از مصرف لبیات را مانع میشود.
این در حالی است که گرانی نرخ محصولات لبنی، در خود حکایت دردناک تری هم دارد؛ اینکه میبینیم کارخانهای نرخ محصولات خود را افزایش داده، یعنی پالم را از محصولاتش حذف کرده و سودش کاهش یافته است؛ یعنی یا با فروش پالم آمیخته در محصولات، هزینه و سودش تراز میشده یا اینکه اجبار به استفاده از چربی حیوانی به جای پالم، هزینه تولیدش را بالا بردهکه در هر دو صورت، ثابت خواهد شد این شرکت از جمله متخلفان بوده است!
به عبارت بهتر، اگر به شرکتی بربخوریم که از روغن پالم استفاده نمیکرده و تخلفی نداشته، نه تنها نمیتوانیم توجیهی برای گران شدن محصولاتش بیابیم، بلکه باید منتظر باشیم بخشی از محصولاتی را که پیشتر با استفاده از چربی حیوانی پر چرب میکرده، به صف محصولات کم چرب خود بیفزاید که حاصل آن سودآوری بیشتر برای این شرکت خواهد بود، چون تقاضا برای خرید این محصولات افزایش یافته است.
گویی وقتی صنایع لبنی متوجه شدند بزرگترین افشاگری علیهشان، به رغم شکل دادن واکنشهای مردمی، با هیچ واکنشی از طرف مسئولان روبه رو نشده، ترجیح دادهاند ضربه اول را در دعوای شکل نگرفته بزنند و با گران کردن نرخ، به جامعه بفهمانند که اگر نرخشان ارزان بود، برای استفاده از پالم بود و برای حذف آن، مصرف کنندگان باید پول بیشتری بپردازند!