مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در شرایطی تولید برخی پروژههای فیلم اولی را در کنار برخی دیگر از آثار در دستور کار قرار داده که هنوز تکلیف برخی پروژهها نظیر «لاله» مشخص نشده و در این میان، انتظار میرود با دقت نظر در انتخاب پروژهها، شاهد تولید آثاری باشیم که اندکی به پیشروی سینمای مستند و تجربی کمک کند
به گزارش «تابناک»، «مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی» از گذشته تاکنون متولی حمایت و مشارکت در تولید فیلمهای سینمایی اول، فیلمهای مستند بلند، نیمه بلند و کوتاه، فیلمهای کوتاه داستانی و تجربی حرفهای و فیلمهای انیمیشن بلند و کوتاه بوده است و به همین دلیل بخش چشمگیری از بودجه سینمایی کشور را دارد.
با وجود این، در سالهای پیشین این مجموعه نتوانسته به اندازه اعتبارات در اختیارش کارآمد باشد و نسل جدیدی با اتکا بر مشارکتهایی که این مرکز در پروژههایشان داشته به سینمای ایران معرفی شوند و از معدود فیلماولیهایی که توانستهاند توفیقی به دست آورند، کمتر کسی در مسیر تولید با این نهاد همکاری داشته و بنابراین از نهادهایی است که کارکرد حداقلی یافته بود و حتی منشأ برخی رخدادهای تلخ نیز بود.
پروژه «لاله» برجستهترین رخداد تلخی بود که در این مرکز روی داد و آثارش هنوز نیز برطرف نشده و همچون زخمی باز مانده است؛ پروژهای که هنوز وضعیت حقوقیاش بلاتکلیف است و مشخص نیست رضاداد به عنوان حکم این پرونده چه رأیی داده و سرانجام قرار است چگونه این ماجرا ـ که میلیاردها تومان برای کشور هزینه در پی داشت ـ پایان خواهد یافت.
شاید بهترین گزینه را کارگردان و مدعی برخورداری از ۲۰ درصد سهام این پروژه داده که گفته حاضر است، سهم مرکز سینمای مستند و تجربی را بخرد، چرا که اگر این حرف با صداقت گفته شده باشد، چندین میلیارد تومان از اعتباراتی که در قالب رقمهای چند میلیون تومانی به چندهزار مستندساز تخصیص مییافت، به حساب مرکز سینمای مستند و تجربی بازمیگردد و زمینه توزیعش میان مستندسازان فراهم خواهد شد.
البته به نظر میرسد این پیشنهاد واقعی نبود، زیرا رئیس مرکز سینمای مستند و تجربی از آن استقبال کرد، ولی در پایان نیکنژاد حاضر به بازگرداندن دریافتی چند میلیاردیاش از این مرکز و در اختیار گرفتن امتیاز کامل این فیلم نشد و کار به حکمیت رسید که این حکمیت نیز به درازا کشیده شده که طبیعتاً این وضعیت به سود سینمای کشورمان نیست.
در این میان، اما مسأله اصلی، توجه به تکرار نشدن مواردی چون «لاله» در پروژههای تازه مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی است و انتظار میرود، شاهد وقوع دوباره چنین وقایعی نباشیم، چرا که این بودجه متعلق به حجم بالایی از فیلم اولیها و مستندسازان است و طبیعی است که اساساً مشارکت میلیاردی در پروژههای سینمایی توسط این مجموعه با عدالت سازگاری نخواهد داشت.
باید پذیرفت در نهادی که سرفصلهای متعدد برای تولیداتش در نظر گرفته شده و علاوه بر حمایت مالی از تولید فیلمهای سینمایی اول، باید از تولید فیلمهای مستند، فیلمهای کوتاه داستانی و تجربی حرفهای و فیلمهای انیمیشن نیز حمایت کند، سرمایهگذاری بیش از یک میلیارد تومان در یک پروژه ریسک بزرگی است و باید تا آنجا که میشود، این سرمایهگذاری محدود باشد تا امکان تکثر مشارکت مالی و حمایت از تعداد چشمگیری از آثار نیز باشد، به ویژه آنکه بسیاری از پروژههایی با طرحهای بزرگ با حداکثر چند میلیون تا ده میلیون تومان ساخته میشوند.
مشخصاً برای مقایسه میتوان چنین نمونهای آورد که با ۵ میلیارد تومان هزینه لاله، امکان تولید پنجاه تا هفتاد مستند باکیفیت (متناسب با تخصیص بودجه) وجود داشت و در عین حال با بیتدبیری این بودجه به پروژهای اختصاص یافت که ارتباطی نیز با این مرکز نداشت و نه سازندگانش جزو فیلم اولیها بودند و نه ساختار تجربی داشت و فرجامش بلاتکلیف ماندن بخشی از سرمایهای شد که حق فیلمسازان جوان بود و بنابراین، تأکید بر کلید نخوردن پروژههایی که مشخصاتی شبیه به «لاله» داشته باشند، در این مقطع یک ضرورت است و ضرورت دیگر، تأکید بر مشخص شدن تکلیف پروژه میلیاردی «لاله» است.