چهارشنبه هفتم آبان ماه، مجلس شورای اسلامی در حالی موضوع مهم رأی اعتماد به نیلی احمدآبادی، وزیر پیشنهادی علوم را در دستور کار دارد که از نحوه حضور متفاوت نمایندگان در جلسات هفتههای اخیر و حضور قابل پیشبینی آنها در این جلسه، میتوان با قاطعیت به این نتیجه رسید که مجلس به چند ناظم نیاز فوری دارد.
به گزارش «تابناک»، نمایندگان مجلس شورای اسلامی در تابستان امسال، دو دوره تعطیلات را گذراندند. آنها نخست در مرداد ماه دو هفته و سپس در شهریور ماه نیز سه هفته جلسه علنی نداشتند، ولی با وجود این، با شروع جلسات علنی مجلس از سیام شهریور به این سو، کمتر جلسهای در صحن مجلس بوده که دستکم هشتاد نماینده در آن غیبت نداشته باشند.
در تابستان امسال، مجلس یک جلسه استثنایی داشت. در جلسه استیضاح وزیر علوم در ۲۹ مرداد، ۲۷۰ نماینده مجلس آرای خود را به صندوق ریختند و بنابراین، تعداد غایبین مجلس در این روز استثنایی سال ۱۳۹۳ کمتر از بیست نماینده غایب بود. این در حالی است که غیبت بالای هشتاد نماینده در جلسات اخیر مجلس، کاملا عادی شده است.
مجلس شورای اسلامی جلسات اخیر خود در ۲۹ و ۳۰ مهرماه و چهارم و ششم آبان ماه را به ترتیب با ۸۴، ۹۴، ۸۸ و ۹۴ غایب آغاز کرده است. محاسبات نشان میدهد، اعدادی از این دست به معنای غیبت شصت تا هفتاد برابر نمایندگان مجلس شورای اسلامی نسبت به نمایندگان مجلس نمایندگان آمریکاست.
در حالی که نمایندگان مسائلی مانند پیگیری کارهای مردم، پیگیری امور اداری، سرکشی به حوزههای انتخابیه و گاهی نیز به دلیل دیرکرد در پروازها و یا حتی دیر رسیدن ماشین را دلیل غیبتهای خود اعلام میکنند، حضور پررنگتر آنها نشان میدهد اگر اراده محکمی برای حضور در مجلس باشد، آنگاه آمار غیبت نمایندگان به طور جدی کاهش خواهد یافت؛ برای نمونه، در حالی که غیبت ۸۰ تا ۹۰ نماینده رو به عادی شدن میرود، در جلسه رأی اعتماد به کابینه یازدهم، شمار غایبان به کمتر از پنج تن و در جلسه رسیدگی به استیضاح وزیر سابق علوم، تعداد غایبان به کمتر از بیست نماینده رسیده است.
هرچند مشارکت نکردن در رأیگیریها، نشاندهنده عمق بیتوجهی برخی نمایندگان به وظایف خود است، یک مشکل دیگر ظاهرا این است که نمایندگان غایب در صحن، اموری دیگر را مهمتر از دستور کار مجلس میدانند؛ مسائلی که شاید برای نمایندگان غایب اهمیتی نداشته باشد ولی گاهی احتمال دارد گریبان یک نسل از مردم ایران را بگیرد و بر سرنوشت کشور تأثیر بگذارد. هیچ کس نمیتواند انکار کند که دو رقم بالا و پایین رفتن نرخ مالیات، یک تصمیم خاص در حوزه اقتصاد و یا دیگر مسائل مانند آن میتواند موقعیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بخش بزرگی از مردم ایران را بالا و پایین کند.
یکی از ریشههای مشکل غیبت زیاد نمایندگان و بیتوجهی آنها به دستور کار مجلس، نبود ساختار حزبی ناظر بر رفتار نمایندگان است. در بسیاری از مجالس بیگانه، هر حزب مأمورانی برای نظارت بر انضباط حزبی نمایندگان خود در پارلمان دارد. این مأموران مواظب هستند که نمایندگان عضو حزب به نحو شایستهای در جلسات حاضر شوند و در رأیگیریها هم در صورت لزوم مطابق خطوط حزبی رأی دهند.
هرچند مجلس کنونی چندان بر مبنای ساختار حزبی شکل نگرفته، فهرستهای مختلف انتخاباتی که با نامهای گوناگون سعی در جلب آرای مردم در فصل انتخابات داشتند، قاعدتا باید وظیفهای برای الزام نمایندگان خود برای عمل به انجام وظایف نمایندگی خود احساس کنند.