خیلیها همچنان به این بیماری با نگاهی ترسناک و رازآلود نگاه میکنند و حتی گاهی مبتلایان این بیماری را شماتت میکنند، در حالی که خبر ندارند ایدز در کمین خودشان و دور و اطرافیانشان نیز نشسته و گاه برخی افرادی قربانی آن میشوند که هیچ خطایی از ایشان سر نزده است.
به گزارش «تابناک»، هر چه شمار موارد تازه مبتلایان به ویروس اچ.آی.وی در جهان روند کاهشی نشان میدهد و دبیر کل سازمان ملل در پیامی که به مناسبت روز جهانی ایدز منتشر کرده، با تکیه بر این آمار از هدف غایی از بین بردن این بیماری تا شانزده سال دیگر (تا سال 2030 میلادی) به همکاری رهبران جهان سخن میگوید، اما کشور ما در آن قسمتی از نقشه گسترش جهانی این بیماری قرار گرفته که متاسفانه شیوع این بیماری در آن روند رو به رشدی نشان میدهد.
امروزه 35 میلیون انسان با اچ.آی.وی زندگی میکنند و 19 میلیون نفر از آنان از وجود این ویروس در بدن خود آگاه نیستند. اگر به این مولفه، روند روبه رشد همه گیری ایدز در اروپای شرقی، آسیای مرکزی و خاورمیانه را بیافزاییم و تابوهایی که هنوز برای مقابله با این بیماری نشکستهایم را هم مد نظر قرار دهیم، آنگاه خواهیم دانست که خطر تا چه اندازه جامعه مان را تهدید میکند.
این در حالی است بررسی های صورت گرفته نشان از آن دارد که چگونگی گسترش این ویروس در ایران و زمینه سازی ابتلا به بیماری ایدز در کشورمان، بعد از آنکه ابتدا با واردات خون های آلوده پای این ویروس به کشورمان باز شد و بعد توسط معتادان پر خطر و تزریقی تشدید شد، حالا به موج سوم رسیده که انتقال از طریق روابط جنسی ست و به دلایل متعدد، خطرناک تر از شیوه های گسترش قبلی است.
از این رو میگوییم خطرناک تر که میدانیم احتمال تکرار فاجعه واردات خون های آلوده در سایه مراقبت های شدید بسیار بسیار کاهش یافته و علاوه بر آن، در موج جدید با معتادان تزریقی که نشانههای اعتیادشان آشکار است، مواجه نیستیم، بلکه با افرادی مواجهیم که یا بی اطلاعی شدیدشان از خطر ابتلا به اچ.آی.وی به ایشان ضربه زده و یا حتی هیچ اقدام پر خطر و خارج از حدود شرعی و اخلاق نداشته، این ویروس گریبانگیرشان شده است.
به این صورت که ممکن است فردی بی اطلاع از آنکه همسرش رابطه جنسی کنترل نشده داشته، در حالی به زندگی روزمره و عادی خود ادامه دهد که حتی نمیداند از رابطه سالم زناشویاش، به این بیماری مبتلا گشته است؛ اتفاقی که بیشتر زنان و دختران را تهدید میکند و به تبع ایشان، میتواند تهدیدی بالقوه برای کودکانی باشد که از چنین مادری متولد میشوند.
البته سختی های مقابله با این موج ابتلای جدید که زنان در مقابل آن آسیب پذیرترند، مختص به کشورمان نیست بلکه معضلی جهانی است که هم عرض آن، در کشورمان نیز به چشم میخورد و علاوه بر تاخیر زیادی که در شناسایی ابتلای افراد به اچ.آی.وی رقم میزند، از این رو که با مسائل اخلاقی گره میخورد، مشکل را تا آنجا گسترش میدهد که ممکن است شناسایی ابتلا به ویروس، به درمان آن منجر نشود.
این در حالی است که اگر تعارفات را کنار بگذاریم، اذعان خواهیم داشت که نه فرارسیدن موج سوم ایدز در کشورمان و نه مشخصاتی که از این موج میدانیم هم موجب نشده که برای مقابله با آن تدارک لازم را فراهم آورده و اقداماتی چون آموزش به زنان و دختران و چگونگی پرهیز از اقدامات پیشگیرانه در روابط جنسی را در دستور کار قرار دهیم، حال آنکه چنین تدارکی هنوز در دستور کار قرار ندارد!
اینجاست که میتوان دریافت چرا هرگز دست اندکاران واردات خون های آلوده به ویروس اچ.آی.وی به کشورمان –که موج نخست شیوع بیماری ایدز در کشورمان را پدید آوردند،- محاکمه نشدند؟ به همین دلیل ساده که هنوز فکر میکنیم نرخ ابتلا به ویروس اچ.آی.وی و شمار مبتلایان به ایدز در کشورمان آنقدر نیست که برای کاهشش اقدامات فراگیر را در دستور کار قرار دهیم و یا از آن بدتر، بر این باوریم که آنان که اچ.آی.وی مثبت هستند، حتما عملی خلاف اخلاقیات و شرع مرتکب شدهاند و تاوان اشتباه خود را میپردازند!