نقش و اهمیت سیاست روسیه در پرونده هستهای ایران از ویژگیهای ـ گاه ـ متمایز برخوردار بوده است. در این میان، برخی تحلیلگران با نگاهی تردیدآمیز به نقش آفرینی روسیه در جریان مذاکرات هستهای ایران و غرب نگاه کرده و برخی دیگر معتقد به نقش میانجی این کشور در موضوع هستهای کشورمان هستند.
به گزارش «تابناک»، پس از اینکه کشورهای مذاکره کننده با ایران از سه کشور اروپایی (انگلیس، فرانسه، آلمان) فراتر رفت و سه کشور عضو دائم شورای امنیت (امریکا، چین، روسیه) نیز به مذاکرات پیوستند، روند مذاکرات با تغییرات مثبت و منفی فراوانی روبهرو شد.
در این میان، نقش روسیه به عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت که به دلیل تنش با غرب روابط به ظاهر مثبت و سازندهای با کشورمان دارد، از اهمیت بیشتری برخوردار است.
روسیه در مذاکرات هستهای با ایران از سه اهرم وتو در شورای امنیت سازمان ملل، نقش آفرینی در روند مذاکرات هستهای با گروه ۱+ ۵ و روابط دوجانبه برخوردار بوده است. شاید بتوان گفت در این بین، رأی وتوی روسیه میتوانست مهمترین ابزار روسیه برای تأثیر در پرونده هستهای ایران باشد که این کشور به تمامی قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران رأی مثبت داد و تصویب شدند.
بنابراین امروز ابزار وتو در دست روسیه کمترین اهمیت را در مذاکرات هستهای دارد، زیرا پس از توافق هستهای مقدماتی ژنو (بیستم جولای) شورای امنیت تلاشی برای تصویب قطعنامهای جدید علیه ایران انجام نداده است.
با این حال در چند ماه گذشته، موضوع انتقال مواد هستهای ایران به روسیه، برای چندمین باز مطرح میشود که هر بار مقامات ایرانی به صراحت آن را رد کردهاند. اگر به سابقه پرونده هستهای ایران نگاهی بیندازیم، مشخص میشود که خروج اورانیوم از کشور پیش از این نیز سابقه داشته است.
در جدیدترین خبرسازی دیروز خبرگزاری آسوشیتدپرس با انتشار خبری به نقل برخی منابع مدعی شد ایران و آمریکا به توافقی موقت دست یافتهاند که بر اساس آن قرار است تهران بخش اعظم مواد هستهای قابل استفاده برای ساخت تسلیحات اتمی را به روسیه انتقال دهد.
در واقع نگاهی به پیشینه این خبر و مزیت روسها در این اقدام، نشان میدهد به رغم گفته این خبرگزاری، منبع این گونه اخبار به احتمال زیاد دیپلماتهای روسی هستند تا بتوانند با تحت تأثیر قرار دادن فضای مذاکرات، از توافق هستهای برای خودشان سود مناسبی کسب کنند.
جالب اینکه روسها در منطقه به عنوان صادرکننده اورانیوم شناخته میشوند. حال شرایطی را متصور شوید که کشوری به نام ایران میخواهد وارد بازار انحصاری این کشور در تولید سوخت و اورانیوم شده و رقیب روسیه شود. طبیعی است که روسیه خواهان این موضوع باشد که ایران از این کشور اورانیوم خود را تأمین نماید.
برای مثال قرارداد ایران در سال ۲۰۲۱ با روسها در تأمین سوخت نیروگاه بوشهر به اتمام میرسد، در حالی که ایران با توجه به ظرفیتها و مذاکرات اخیر خواهان این است که در سال ۲۰۲۱ خود سوخت نیروگاه بوشهر را تأمین کند. البته ممکن است در آن سال تصمیم بگیرد همچنان سوخت خود را از روسیه تأمین کند؛ اما ایران خواهان این است که این تصمیم را در شرایطی اتخاذ کند که ایران خود انتخاب کننده باشد، نه اینکه مجبور باشد که حتما با روسها قراداد ببندد و مایحتاج خود را تأمین کند.
بنابراین به وضوح مشخص است که روسها از توافقی که به ایران اجازه تأمین سوخت نیروگاههای کشورش را بدون نیاز به خارج میدهد، حمایت نکند.
این شرایط باعث میشود که روسیه بدون استقبال از توافقی که ایران توانایی تولید سوخت لازم برای تأسیسات هستهای بدون وابستگی به روسیه را نپسندد و سعی کند در مسیر مذاکرات چالشها و یا گاه پیشنهادهای غیرسازنده نیز استفاده نماید.
این موضوع هنگامی شدت پیدا مینماید که فضای امروز نظام بین الملل حاکی از تقابل شدید میان روسیه و غرب بر سر بحران اوکراین است. مشخصا روسیه نمیخواهد در حالت تقابلی در مقابل بلوک غرب تنها بماند و با از میان رفتن موضوع هستهای ایران فشارهای تحریمی برای این کشور تشدید شود.
شاهد این موضوع نیز بیاینه صریح اخیر وزارت خارجه روسیه بود که اعلام کرد، در صورتی که تحریمهای آمریکا علیه این کشور تشدید شود، این موضوع میتواند سبب ضربه خوردن روند همکاریهای دو کشور در مسائلی همچون سوریه و موضوع هستهای ایران شود.
در واقع با توجه به اینکه ایران بارها خروج اورانیوم از کشور را رد کرده است، این گونه اقدامات رسانهای از سوی روسها میتواند اولین قدم آنها برای تخریب و به بن بست کشاندن مذاکرات باشد.