بازدید 12692
ندانم کاری‌های صورت گرفته در سدسازی، صدای مسئولان را هم در‌آورد؛

کاش به جای بستن راه آب، کمی هم راه فاضلاب را باز می‌کردیم!

شاید برای نخستین بار است‌ به سدسازی به شکل صفر و صدی نگاه نشده است. ‌به این دلیل که معایب سدسازی هم مورد توجه قرار گرفته، قرار بر آن شده سدهایی ساخته شوند که منافعشان بر معایبشان بچربد، نه سدهایی که یک حسن دارند و چند زیان و ‌گاه حتی از نگه داشتن آب هم عاجزند!
کد خبر: ۴۷۱۸۹۲
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۰:۰۶ 02 February 2015
از بالیدن به بومی شدن صنعت سدسازی در کشورمان تا همه مشکلات بی‌آبی و کم آبی و ‌آن را به ساخت سدها ربط دادن؛ متأسفانه اغلب اینقدر در قضاوت عجله داریم که در نتیجه آن، مسائل را سیاه و سپید می‌بینیم؛ رویکردی که به نظر می‌رسد قرار است تعدیل شود.

به گزارش «تابناک»، از انباشت روان آب‌ها تا تولید برق، آنقدر بر مزایای سدسازی در کتاب‌های درسی دوران مدرسه ‌تأکید ‌و در برنامه‌های تلویزیونی، رادیویی و سخنان مسئولان تکرار شده که همگی با آن آشنایی داریم؛ اما در چند سال اخیر اتفاقاتی رخ داده که گویی تازه دریافته‌ایم این صنعت بومی شده، آنقدر‌ها که فکر می‌کردیم هم بی‌ضرر نیست و حتی می‌تواند در مواردی خطرناک نیز باشد.

نه اینکه توقع داشته باشیم تمامی سدهای ساخته شده بر پایه برآوردهای کاملا درست و محاسبات فوق‌العاده بنا شده و سازه‌هایی بدون اشکال باشند؛ اما اینقدر در چند سال اخیر، حکایات‌‌‌ عجیب و غریبی در‌باره سد‌سازی شنیده و خوانده‌ایم و علاوه بر آن‌ها، از اثرات جانبی این اتفاق در زندگی خود بهره‌مند (!) شده‌ایم که گویی تازه چشمانمان به برخی حقایق باز شده است.

از جمله این اخبار، آبگیری سد سیوند بود که دشتی بسیار ارزشمند از نظر باستان‌شناسی را غرق می‌کرد؛ اتفاقی که واکنش‌های مختلفی در سطح جامعه برانگیخت، زیرا بسیاری از کار‌شناسان باستان‌شناسی بر این باور بودند، ‌منطقه واقع شده در حوزه آبگیری سد، یا به کل ‌کاوش نشده و یا کاوش‌های صورت گرفته در آن بسیار ناچیز و قابل اغماض بوده است، در حالی که تئوری‌ها حکایت از احتمال بالای رقم خوردن کشفیاتی ویژه در آن منطقه داشت.

به نظر لازم به یادآوری نیست که آن مخالفت‌ها چگونه به هیچ انگاشته شد و اولویت افتتاح سد بر همه چیز رجحان یافت. البته این نه اولین بار بود که چنین مسائلی طرح می‌شد و نه آخرین بار، که تاریخچه سدسازی در کشورمان پر است از مواردی از این دست؛ آنقدر که شاید می‌توان گفت، ماجرای سد سیوند در قیاس با آب‌گیری سدهایی که هیچ‌گونه کاوش باستان‌شناسانه در حاشیه آن صورت نگرفته، ماجرایی قابل تقدیر است!

البته ماجرای این سد در قیاس با اتفاقات نامطلوبی که در برخی سدهای دیگر روی داده، شاید هیچ باشد. اتفاقاتی مانند ساخت برخی سد‌ها بر بسترهایی که آب گیری در آن‌ها تقریبا غیر ممکن است. آنقدر که معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا درباره یکی از آن‌ها می‌گوید: «سدی در کشور با هدف شرب احداث شده است، در حالی که محاسبات مشاوران نشان می‌دهد بر اساس اهداف درازمدت، قرار است هر سال ۱۴۹ میلیون مترمکعب پشت این سد تنظیم و ذخیره شود؛ اما از آبگیری این سد دو سالی است ‌می‌گذرد و تنها ۱۹ میلیون مترمکعب آب پشت سد ذخیره شده است‌».

بنابراین، کمترین توقع آن است که از زبان وی بشنویم: «نمی‌توانم بگویم آهنگ ساخت سد‌ها کند شده است، اما تصمیم ما این است که سدی نسازیم که آب پشت آن جمع نشود؛ قصدمان این است که سدی بسازیم که محیط زیست حفظ شود و آب هم پشت آن ذخیره شود‌».

این سخنان حکایت از آن دارد که مسئولان به درستی به اشکالاتی که سدسازی انبوه و غیر اصولی برایمان به ارمغان آورده و ممکن بود در آینده، به بحران‌های جبران ناپذیری ختم شود، واقف شده‌اند و مرحله بعد از شناسایی درد و پذیرش بیماری ـ نه انکار مشکلاتی که بعضا به سدسازی‌های صورت گرفته در کشورمان نسبت داده می‌شد و واکنش مسئولان به آن‌ها، انکار بود‌ ـ را، سدسازی اصولی قرار داده‌اند.

اذعان مسئولان به چنین مواردی از این روی بااهمیت است که می‌بینیم به سدسازی به شکل صفر و صدی نگاه نشده و به این دلیل که معایب سدسازی هم مورد توجه قرار گرفته، قرار است، سدهایی ساخته شوند که منافعشان بر معایبشان بچربد، نه سدهایی که یک حسن دارند و یک یا چند زیان و نه سدهایی که حتی قدرت آبگیری ندارند و جز توده‌ای گران قیمت از بتن، چیزی نیستند!

اما همه این مسائل در حالی مطرح می‌شود که بار دیگر خشکسالی اغلب نقاط کشورمان را در بر گرفته و کمبود آب به مرز بحران رسیده تا برخی کار‌شناسان، تبخیر سطحی آب در دریاچه‌های پشت سد‌ها را هم به اشکالات آن‌ها اضافه کرده و نتیجه بگیرند که سدسازی‌های صورت گرفته در کشورمان در سال‌های گذشته، اشتباهی جبران ناپذیر بوده ‌و فراموش می‌کنند ‌بیان چنین نقدهایی در حال حاضر، ولو آنکه منطبق بر حقیقت هم باشند، راهگشا نیست.

پس چاره چیست؟ وقتی سدهای ساخته شده ما را در عمل انجام شده قرار داده‌اند و بحران خشکسالی هم از راه رسیده، باید برای حل مشکل آب چکار ‌کرد؟

آنچه واضح است، منابع آب شیرین بسیار محدود و میزان بهره‌مندی کشورمان از آن، اندک است؛ بنابراین، چاره‌ای نداریم که در بهره برداری از منابع اندکمان ‌‌نهایت تلاش را به خرج دهیم؛ تلاشی که در زمینه تأمین آب، به تصفیه آب و بازگشت آن به چرخه مصرف اشاره دارد که یکی از نقاط ضعف جامعه ایرانی به شمار می‌آید.

به رغم آنکه عمر لوله‌کشی مدرن آب در بسیاری از شهرهای کشورمان از چند ده سال فرا‌تر می‌رود، شاهدیم ‌در بسیاری شهر‌هایمان، هنوز سیستم یکپارچه فاضلاب وجود ندارد و از آن بد‌تر، چرخه توزیع آب در بسیاری نقاط فرسوده است که منجر به هرز رفت آب تصفیه شده و پاک می‌شود.

بدین ترتیب، می‌توان دریافت ‌هرچه در سدسازی پیشرفت داشته‌ایم، در دیگر عرصه‌های مدیریت آب بسیار ضعیف عمل کرده‌ایم که اگر این گونه نبود، باید در‌ سالیان گذشته برخی از بودجه‌های صرف شده در سد‌ها را برای تأسیس لوله کشی فاضلاب در شهرهای مختلف و دایر کردن تصفیه خانه‌ها هزینه می‌کردیم.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی