طنز در مورد اطبا در ادبیات ایران سابقه ای طولانی دارد. عبید زاکانی (قرن هشتم هجری) طبیبان را در حکایت های خود جلاد خطاب می کند و بیماران را دفتر مشق طبیبان می داند. نظامی هم برای طبیب دو صفت جان بخش و آدم کش را در شعرش قایل می شود(میباش طبیب عیسوی هُش - اما نه طبیب آدمی کش ). شاعر طنازی به اسم لعل تبریزی در یک شعر، حکایتی از عزرائیل نقل می کند که نزد خدا از طبیبی به خاطر اینکه کار و کاسبی او را کساد کرده است، شکایت می کند!
حافظ هم مدام از ناکارآمدی پزشکان زمانش گله می کند( چندان که گفتم غم با طبیبان- درمان نکردند مسکین غریبان) و حتی آرزوی بی نیازی از آن ها را دارد( تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد)
حتی بیهقی هم در تاریخ خود به طبیبان طعنه می زند و می گوید: بسیار طبیبانند که میگویند فلان چیز نباید خوردن ... آنگاه خود از آن بسیار خورند!(تاریخ بیهقی )
موضوع طنز قرار گرفتن طبیبان ( جامعه پزشکی) سابقه تاریخی دارد و محدود به دوره اخیر نیست.دوم اینکه این قضیه محدود به کشور ما نبوده و در همه جای دنیا حتی کشورهایی با سابقه نهادهای مدنی صنفی پزشکی بسیار قدیمی تر از ما، رایج است .
آنچه در مورد سریال جدید مهران مدیری گذشت
صحبت در مورد سریال مهران مدیری با محوریت موضوعی پزشکان، صحبت جدیدی نیست. در مهرماه نود و سه اولین بار از سریالی به نام "اتاق عمل" نام برده شد که با محوریت موضوعی پزشکان قرار بود تولید شود.در خبری که خبرگذاری مهر در 9 دی ماه 93 مخابره کرد، آن چه که فشار جامعه(؟) پزشکی خوانده شد، تولید این سریال را متوقف کرد و یا حتی به تغییر فیلمامه منجر شد. سرانجام سریالی که مدیری در پی ساختن آن بود با نام "درحاشیه " ساخته شد و در اسفند ماه وزیربهداشت در نامه ای به رئیس صدا سیما دغدغه های خود را در مورد ساخت این سریال مطرح کرد.در فضاهای مجازی البته خبرهای زیادی در این مورد رد و بدل میشد و پزشکان از همکاران خود می خواستند تا نسبت به این سریال پیش از آن که ببینند اصلا چگونه ساخته شده است موضع گیری کنند.این سریال شروع به پخش شد اما تحت تاثیر جوی که از قبل وجود داشت،مخالفت ها با پخش سریال ادامه یافت و سایر بدنه های جامعه پزشکی هم کشیده شد.
ظاهرا مهران مدیری عزمش را برای تولید و پخش این سریال جزم کرده بود.کار حتی کمی شبیه روکم کنی هم شده بود و به بحث های نه چندان خوشایندی در مورد مقایسه زحمت، ارزش کار و درآمد هنرمندان و پزشکان کشیده شده بود!
آیا پزشکان نباید موضوع طنز باشند؟
نگارنده به عنوان عضوی از جامعه پزشکی که با طنزنویسی هم بیگانه نیست ،در درجه اول تاکید دارم که خطوط قرمز محدود کننده طنز رسمی (سینما ،تلوزیون و مطبوعات) در جامعه ایران متاسفانه زیاد و خارج از قائده است. علاوه به جنسیت و نژاد ( در ایران قومیت ها) که خطوط مبرهن در تمام دنیاست و علاوه به قداست ادیان ،احترام به باورها ،اعتقادات ، عرف جامعه و مسائل مربوط به کشورداری و امنیت کشور که خطوط مسلم و غیرقابل عبور طنز هستند خطوط قرمز ساختگی و غیرمنطقی هم وجود دارند که طنز رسمی را با محدودیت مواجه کرده و جلوی پیشرفت آن را می گیرند. در حالی که طنز غیررسمی نه تنها هیچ خطوطی را ممکن است رعایت نکند، بلکه با بی قاعدگی و زیر پا نهادن اخلاقیات، اخلاقیات جامعه را هم دچار تزلزل کند.در واقع بستن مجرای طنز رسمی باعث حریص شدن جامعه شده و نیاز طبیعی جامعه به طنز از مجاری غیر رسمی و غیرقابل نظارت وجدان عمومی نخبگان جامعه تامین می شود که خود این قضیه ،به صرف خود ممکن است اخلاقیات جامعه را دست خوش تزلزل کند.بنابراین پاسخ این سوال که مهران مدیری از جان جامعه پزشکی چه می خواهد به سادگی این گونه جواب داده می شود که از چنین سوژه دم دستی و به نسبت با حساسیت کمتری که صاحبان آن انسان های فرهیحته و منطقی هستند و قرار نیست در خیابان، تجمع اعتراضی کنند و اتوبوس آتش بزنند، نمی توان گذشت!
جان موریل در کتاب فلسفه طنز، چند مورد را در مورد آفت های طنز نام می برد که عبارتند از بی مسئولیتی، بازداشتن از همدردی ، تقویت و ترویج تبعیض .
مورد آخر شامل حال پزشکان هم می شود.کلیشه های زیادی در دنیا مورد پزشکان، وکلا و ... وجود دارد. کلیشه های طنز بسیاری در کشور ما در مورد قومیت ها ،زنان،وجود دارد که ناشی از نگاهی متفاوت در قالب طنز به این مسئله است. ولی کلیشه های طنز پزشکان از نظر موریل این قشر را از حقوق اجتماعیشان محروم نمی کند. در حالی که در مورد بسیاری دیگر،جک های نژادی – قومیتی یا جنسیتی،دیدگاه محروم شدن این دسته ها را از حقوق اولیه شان تقویت می کند. جک هایی که در مورد معلولین ( نابینایان ، ناشنوایان ،ناتوانان جسمی و ...) نقل می شود هم محرومیت این افراد از امکانات شهروندی اعم از حمل و نقل ،شغل و ... طبیعی جلوه می دهد و همذات پنداری جامعه با این افراد را کمرنگ می کند.موریل معتقد است از مجرای طنز نباید بی توجهی به چیزهایی را که مردم باید به آن ها توجه کنند با لوده و بی اهمیت جلوه دادن آن ها ترویج کرد.
با در نظر گرفتن این موارد موضوع طنز قرار گرفتن جامعه پزشکی نمی تواند به خودی خود محل ایرادی داشته باشد. موقعیت پزشکان نسبت به بسیاری از اصناف و مشاغل به دلایل واضح ممتاز تر است. پزشکان از جهت این جایگاه ممتاز هزینه های زیادی پرداخته و می پردازند و بالطبع از منافعی هم در این جایگاه منتفع می گردند.خلاصه کلام اینکه جایگاه برتر پزشکان را در جامعه نه مهران مدیری و نه حتی شخص وودی آلن قادر به تهدید نیستند!
چرا پزشکان از چنین حرکت هایی احساس تهدید می کنند؟
بعد از انقلاب صنعتی، پزشکی نوین، پاسخگوی بسیاری از نیازهای بیماران بوده است. امید به بقا در سایه پزشکی نوین بسیار بالا رفته است و بسیاری از بیماری هایی که به مرگ بشر می انجامید، قابل درمان شده اند.این روند برای جامعه پزشکی ارج و قرب ویژه ای ایجاد کرده است و آن ها را در جایگاه یک شبه نهاد قدرت قرار داده است.اما انتظارات جامعه هم در خلال این سال ها بالا رفته است و علم پزشکی مانند گذشته نمی تواند به این نیازهای فوران کرده پاسخ بگوید.مردم انتظار دارند پزشکان درمانی به اسم "بیمار نشدن" را هم در چنته داشته باشند! با درگرفتن بحث رضایت آگاهانه و اتونومی بیمار، دیگر بیماران مانند سابق در موضع ضعف نیستند و ابهت و هیمنه پزشکان هر روز بیشتر از قبل در تمام دنیا در حال تهدید شدن است.پزشک اگر چه قدرت سابق را ندارد ولی کماکان "جامعه پزشکی" از یک موضع برتر در جامعه برخوردار است.
در کشور ما متاسفانه، جدای از این مسائل اشاره شده در بالا، "اعتماد به پزشکان "توسط مجامع مختلف و حتی نهاد هایی که قاعدتا باید حامی پزشکان باشند،زیر سوال می رود.بالاترین مقام مسئول بهداشت و درمان کشور هر دو روز یکبار در مورد برخورد با زیرمیزی( دزدی توسط پزشکان) صحبت می کند.در مورد درآمد پزشکان حساسیت های رسانه ای ایجاد می شود. در رسانه ها هجمه های فراوانی در مورد پزشکان وجود دارد که اعتماد به این قشر را نشانه رفته است.اعتمادی که بیش از پزشکان ، بیماران به آن نیاز دارند!
در این فضا طبیعی است که هر حرکت و موضوع انتقادی که پزشکان در محوریت آن قرار داشته باشند ولو به صرف پیش داوری، تهدیدی در راستای همین حمله های اخیر تلقی می شود.بنابراین حساسیت جامعه پزشکی نسبت به مسائل پیرامون سریال طنزی که محور موضوع آن پزشکان می باشند،طبیعی و قابل درک است و نمی توان مارک "غیرمنطقی" بودن بر آن زد.
چه عکس العملی از جامعه پزشکی انتظار می رود؟
بالطبع جامعه فرهیخته پزشکی این حق را دارد که در مواردی که احساس می کند شان و منزلتش زیر سوال می رود عکس العمل نشان دهد و نظرش را به نهاد های بالادست برساند.اما باید پرسید چه مواردی شان و منزلت پزشکی را پایین می آورد و اعتبار و شان پزشکی را که وجود آن سلامت مردم را تضمین میکند، به خطر می اندازد؟ ما در مورد اظهارات هم صنفانی که در رسانه های جمعی مدام در مورد روش های برخورد با پزشکان زیرمیزی بگیر( بخوانید پزشکان دزد!) حرف می زنند عکس العملی نشان نمیدهیم. در مورد علت تعهدات طولانی مدت و علت قیمت بالای فروش تعهدات طرح در کشوری که طبق قانون اساسی آموزش در آن رایگان است سوالی نداریم. در مورد علت اینکه تعرفه های پزشکی با تورم افزایش نمی یابد نجابت به خرج داده و سوالی نمی پرسیم.
حتی در مورد مالیات ها ، صنف طلافروشان به راحتی می توانند بر سر مالیات خود چانه بزنند و دولت را وادار به عقب نشینی کنند، اما پزشکان که قدرت چانه زنی بالا تری (به دلیل متولی سلامت مردم بودن) دارند، مثل بچه های حرف گوش کن، دفتر های مالیاتی را مثل یک حسابدار حرفه ای مجبورند پر کنند و مبلغی را که برایشان دیکته می شود بدون سوال واریز کنند.
تهدیدات علیه جامعه پزشکی فراوان است و به هیچ وجه سریالی در قالب سریالی که آقای مدیری ساخته است،قادر نیست با این تهدیدات رقابت کند! این سریال حداکثر می تواند در صورت عدم رعایت ملاحظات یک هزل سخیف با موضوع پزشکی باشد و در صورت رعایت اکثر جوانب ( که از آقای مدیری انتظار آن می رود) تصویری توام با بزرگنمایی اما منطقی از وجه منفی و قابل نقد یک صنف ارائه دهد. در هر حالت مردم ما به درجه ای از شعور بصری و فکری رسیده اند که این سریال تاثیری بر نظر آن ها در مورد جامعه پزشکی نداشته باشد و موجب بدبینی و سوء نظر آن ها به این صنف نشود.
از سازندگان فیلم و سریال در مورد پزشکان چه انتظاری می رود؟
انتظاری که از سازنده یک فیلم یا سریال چه در قابل جد و چه طنز می رود این است که واقعیت ها و اخلاقیات را در تولید خود لحاظ کنند.در طنز رعایت این اخلاقیات و حقایق اتفاقا بیشتر مورد نیاز است. اغراق و نقد،ذات طنز است.ولی بی مسئولیتی و بازداشتن از همدردی و تقویت تبعیض ( سه آفت طنزی که موریل برشمرده) قابل قبول نیست.اینکه در قبال وضعیت معیشتی اکثریت جامعه پزشکی ( پزشکان عمومی،پرستاران و ... ) بی تفاوتی باب شود و فقط تمرکز بر روی انتقاد از ویترین اقلیت جامعه پزشکی صورت گیرد،باب طبع جامعه پزشکی نخواهد بود.آموزش غلط - ولو آموزش غلط یک پیام بهداشتی - حتی در قالب طنز هم قابل قبول نیست. در همه جای دنیا چنین سریال هایی از مشاوران جرفه ای (در اینجا پزشک) در تک تک پلان ها استفاده می کنند.مطمئننا سازندگان ایرانی چنین سریال هایی هم باید از این نگاه و رویکرد بهره مند باشند.
سخن آخر اینکه ...
"انتقاد سازنده" عبارتی تهی از معنا در توصیف طنز است. که صرفا برای اعمال سانسور کاربرد دارد!اطمینان دارم هیچ کس در صنف ما از نظر عقیده و مرام طرفدار اعمال فشار و لابی برای توقف پخش یک سریال آن هم بر مبنای پیش داوری نیست. چرا که در محیط های آکادمیک ما با چنین رویکردی تربیت نشده ایم! طنز هم الزاما قرار نیست چیزی را عوض کند یا انقلاب کند.طنز حتی الزامی ندارد که انتقادی یا سازنده باشد! فلذا ما اعضای جامعه پزشکی باید خارج از نگاه سودمند محوری دانش پزشکی، با این قضیه مواجه شویم. یعنی روپوش خود را در بیاوریم، روی کاناپه لم بدهیم و به عنوان یک شخص حقیقی از دیدن سریالی که "دیگران" سوژه طنز آن هستند لذت ببریم!
* متخصص درمان ریشه و طنز نویس