برانکو ایوانکویچ حالا در جمع نزدیک به نود هزار نفری که در آزادی پرسپولیس را تشویق میکنند، نشسته و خودش را در مقام فرشته نجات پرسپولیس بحرانزده میبینید. او که از زمان آمدن نژادفلاح به پرسپولیس، زمزمه حضورش در این تیم به گوش میرسید، سرانجام بعد از تیرهروزیهای حمید درخشان در فاصله شش هفته تا پایان لیگ به سرخپوشان پایتخت پیوست تا بعد از هشت سال، بار دیگر به فوتبال ایران بازگردد.
به گزارش «تابناک»، پرسپولیس بحرانزده با آوردن برانکو ایوانکویچ، سی و هشتمین تغییر در بدنه خود را طی یک سال گذشته کلید زد تا همین مسأله به خوبی مشخص کند چرا هواداران این تیم این فصل حسابی از وضعیت تیمشان ناراحت هستند. تقریبا هر مدیری که در یک سال گذشته به پرسپولیس آمد (به استثنای رحیمی) خیلی زود گزینه مورد علاقه خود را به کادر فنی تیم اضافه کرد تا پرسپولیس با احتساب یک بازی که امروز عبدی در آن سرمربی است، چهار سرمربی را تجربه کرده باشد. سیاسی با آمدنش دایی را برکنار و درخشان را جایگزین کرد و نژادفلاح هم از اولین لحظات حضورش در پرسپولیس به دنبال آوردن قطبی یا برانکو بود و سرانجام حمید درخشان نیمکت تیم را رها کرد تا برانکو در فاصله شش هفته مانده به پایان لیگ به این تیم بیاید.
خیلیها معتقد بودند تغییرات در این مقطع از فصل، دردی از پرسپولیس دوا نمیکند؛ اما اصرار مدیران ایرانی به اجرای تصمیمات خود موجب شد تا برانکو امروز در هیأت فوتبال تهران قراردادش را ثبت کند, مربی که البته به خاطر ظاهر آرام و بدون جنجالش نمیتواند به تیم شوکی وارد کند و انتظار اینکه پرسپولیس در این شش هفته به دلیل حضور برانکو متحول شود، دور از انتظار است؛ مسألهای که محمود خردبین هم آن را تأیید کرده و بعد روز گذشته و بعد از تمرین پرسپولیس به خبرنگاران گفت «به قیافه تیم نمیخورد که به آن شوک وارد شده باشد». پس هواداران پرسپولیس برای دیدن پرسپولیس برانکو باید تا آغاز فصل بعد صبر کنند.
اما آنچه در بازگشت دوباره برانکو ایوانکویچ به ایران عجیب و جای سؤال است، رویکرد مسئولان و برخی رسانهها به حضور او در فوتبال ماست. برانکو ایوانکویچ یکی از مربیان خوب تیم ملی کشورمان بوده که با تیم ملی هیچ وقت نه در اوج پرواز کرده و نه هیچ وقت خیلی ضعیف بوده. او راحتترین صعود تیم ملی کشورمان به جامجهانی را رقم زده، ولی هیچ وقت نتایج درخشانی کسب نکرده. کما اینکه هیچ وقت نتایج فاجعهباری هم کسب نکرده. او یک مربی خوش اخلاق و بیحاشیه بود که البته کاریزمای استادش بلاژویچ را نداشت، ولی بلد بود کارش را انجام دهد. با همه اینها شرایط برای او در آخرین روزهای حضورش در تیم ملی شرایطی رقم خورد که حتی حاضر به بازگشت به ایران نشد و آخرین بازی ایران در جامجهانی آخرین همکاری او با تیم ملی ایران بود.
حالا همان برانکویی که در سال ۲۰۰۶ مغضوب عدهای شده بود و عرصه را چنان بر او تنگ کرده بودند که حتی حاضر به بازگشت با شاگردانش به ایران نشده بود با گذشت زمان و تطهیر در افکار عمومی در قالب فرشته نجات پرسپولیس به ایران بازگشته است. بیشک، برانکو همان برانکو است؛ با این تفاوت که هشت سال بعد از تیم ملی در باشگاههای کرواسی و حاشیه خلیج فارس مربیگری کرده، ولی چه چیزی او را از یک مغضوب به یک محبوب تبدیل کرده؟ تنها تطهیر چهرهاش به کمک زمان و البته ضعیف بودن حافظه ایرانیها.