اتفاقی که در دو سال اخیر درباره پرونده‌ هسته‌ای ایران رخ داد؛

از خط قرمز بودن فضای نقد تا کمدی‌ با مضمون مذاکرات+ویدیو

در بخش‌هایی از آنونس منتشر شده از این فیلم، تصاویر گزارش بی‌بی‌سی فارسی از مذاکرات هسته‌ای به نمایش درمی‌آید و البته دیالوگ‌هایی نیز در این زمینه گنجانده شده که تشکیل دهنده بخشی از ریتم این فیلم است و نشان می‌دهد، می‌توان دست‌کم در این چند سال فیلمی با اشاراتی سیاسی داشت و در آرامش به اکرانش پرداخت.
کد خبر: ۴۹۲۱۲۹
|
۲۸ فروردين ۱۳۹۴ - ۲۳:۵۵ 17 April 2015
|
35703 بازدید
از خط قرمز بودن فضای نقد تا کمدی‌ با مضمون مذاکرات
انتشار آنونس یک فیلم سینمایی نشان داد که فضای نقد نسبت به مذاکرات هسته‌ای ایران و ۱+۵ نسبت به دوره پیشین به کلی تغییر کرده، تا آنجا که حتی می‌توان بر پرده سینما نیز شاهد کمدی با اشاراتی مستقیم به مذاکرات داشته باشند؛ اتفاقی که با تغییر فضا و شکستن خط قرمز نقد مذاکرات رخ داد و اکنون به اوج خود رسیده است.

به گزارش «تابناک»، مذاکرات هسته‌ای تا پایان دولت دهم، به نوعی ‌خط قرمز بود که طرح هر مبحثی پیرامون آن می‌توانست تبعات وسیعی ‌داشته باشد؛ اما در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم، برخی کاندیدا‌ها از این خط قرمز عبور کردند و با نقد نوع و مدل مذاکراتی که در دوره پیشین رخ داده بود، عملاً فضا را برای نخستین بار در نقد مذاکرات هسته‌ای باز کردند.

این ظرفیت البته پس از روی کارآمدن دولت یازدهم عمدتاً در اختیار گروهی قرار گرفت که در دولت پیشین اساساً هیچ نقدی ‌به جزئیات و کلیات و روش مذاکرات نمی‌پذیرفتند و هر نقدی را خلاف مصلحت عمومی می‌دانستند؛ اما در یک سال اخیر، شدید‌ترین نقدهای قابل تصور را متوجه مذاکرات هسته‌ای کردند؛ نقدهایی که در مواردی وارد بود و در بسیاری ‌موارد یا دقیق نبود و یا اساساً خارج از دایره انصاف بود.

با ‌وجود این، اینکه فضای نقد درباره یکی از اساسی‌ترین مباحث مرتبط با امنیت ملی در دو سال اخیر فراهم شده، یک اتفاق مثبت است و طبیعتاً در چنین فضایی طیف وسیع از نظریات مطرح می‌شود که می‌تواند برای کشور نیز آورده‌هایی داشته باشد و چه بسا تا حدودی به تیم مذاکره کننده نیز به لحاظ تولید اندیشه و بررسی زوایای مختلف توافق نهایی، کمک کند.از خط قرمز بودن فضای نقد تا کمدی‌ با مضمون مذاکرات

با این حال فضا آنچنان باز شده که شاهد تولید فیلم سینمایی کمدی هستیم که شوخی‌های جالبی با مذاکرات هسته‌ای داشته است؛ اتفاقی که بعید بود سه سال پیش بتوان تصورش را کرد، ولی ظاهراً فضا به سرعت در حال تغییر است و «گینس» نخستین فیلم محسن تنابنده را نیز می‌توان یکی از نشانه‌های این تغییر قلمداد کرد.

در این فیلم کمدی که به دلیل ایام فاطمیه نتوانست اکران نوروز را از آن خود کند و قرار است در اکران دوم نوروز به روی پرده سینما‌ها برود، محسن تنابنده، حسین اسکندری و رضا عطاران در نقش سه برادر بازی می‌کنند.

این سه برادر که در یک مزرعه شترمرغ کار می‌کنند، به لحاظ جثه شباهتی با هم ندارند، ولی سر‌هایشان کاملا شبیه هم است و تلاش‌هایشان برای ثبت نام یک شترمرغ در گینس است که آن‌ها را به ماجراهایی می‌کشاند. هم عطاران، هم تنابنده و هم اسکندری از وسط سر دچار کم مویی یا بی‌مویی هستند و همین تشابه باعث شده که برای ایفای نقش کنار هم قرار گیرند.

در بخش‌هایی از آنونس منتشر شده از این فیلم تصاویر گزارش بی‌بی سی فارسی از مذاکرات هسته‌ای به نمایش در‌می‌آید و البته دیالوگ‌هایی نیز در این زمینه گنجانده شده که تشکیل دهنده بخشی از ریتم این فیلم است و نشان می‌دهد، می‌توان حداقل در این چند سال فیلمی با اشاراتی سیاسی داشت و در آرامش به اکرانش پرداخت.

برای درک میزان تغییر وضعیت، شاید ضروری باشد این بخش از نوشته محمد مهاجری درباره وضعیت مذاکرات در دوره گذشته و محدوده بسته تعیین شده در دوران پیشین را بازخوانی کرد: «در دوره حاکمیت تیم قبلی مذاکره کننده هسته‌ای، اتفاقاتی می‌افتاد که نقلش برای ماندن در تاریخ خوب است. دوستان رسانه‌ای به یاد دارند که هر از گاهی جلساتی کاریکاتوری با حضور دست‌اندرکاران مذاکره هسته‌ای برگزار می‌شد. 

معمولا یکی دو نفر سخنران جلسه بودند که جذابیت حرف‌هایشان را می‌شد از خمیازه‌ها و چرت زدن‌های حاضران فهمید. بعضی هم به خاطر فرار از کسالت، مرتبا استکان‌های چای را از فلاسک‌های روی میز‌ها پر می‌کردند و سرمی‌کشیدند. اگر احیانا سؤالی هم مطرح می‌شد با جواب‌های کلیشه‌ای، کشدار و بی‌سروتهی مواجه می‌شد که سؤال کننده را پشیمان می‌کرد. این حوصله سررفتن‌ها مخصوص همکاران رسانه‌ای نبود. حتی برگزارکنندگان جلسه هم از شدت کلافگی متوالیا از سالن جلسه بیرون می‌رفتند، قدم می‌زدند، تمدد اعصاب می‌کردند و... .

سخنران‌ها هم بعضا مانند استادهای عصاقورت داده‌ای که سر کلاس، حرف‌های از قبل حفط کرده‌ای را تکرار می‌کردند، حوصله همه را سر می‌بردند. حاضران نیز هر جلسه به طمع کسب اطلاعاتی جدید از مذاکرات می‌آمدند، ولی دست خالی برمی‌گشتند. تنها حسن آن جلسات، تازه شدن دیدار همکاران رسانه‌ای بود و بس! دست آخر هم دو،‌ سه صفحه کاغذ «آ‌چهار» با قید «محرمانه بودن» در بین حضار توزیع می‌شد که فقط همین محتویات را منتشر کنید و لاغیر.

خنده‌دار بود که حتی در آن جلسات در‌باره قطعنامه‌های مکرری که علیه ایران صادر می‌شد، یک کلمه حرف نمی‌زدند. لابد صداوسیما هم موظف بود نگذارد کسی از متن آن قطعنامه‌ها با خبر شود. البته مردم از جای دیگری می‌فهمیدند که قطعنامه صادر شده. می‌دانید کجا؟ آنجا که رئیس دولت می‌گفت: «آن قدر قطعنامه صادر کنید تا قطعنامه دانتان پاره شود». نتیجه آن جلسات معلوم بود که در رسانه‌ها چه بازتابی داشت. انتشار مطالب نخواندنی و تکراری و بی‌مزه که در اکثر اوقات بدون تفسیر و تحلیل منتشر می‌شد تا کسی را دلواپس! نکند.

تیم‌های خبرنگاری هم که همراه مذاکره‌کننده‌ها می‌رفتند، سرنوشت جالبی داشتند. به این ترتیب که یکی دو نفر از اعضای تیم مذاکره در جلسه‌ای دورهمی، متن خبری را که باید منتشر می‌شد می‌نوشتند و عینا به دست خبرنگاران می‌رسید. حداکثر اینکه خبرنگاران ویرایشی جزئی می‌کردند و‌گرنه محتوا‌ها‌ فرمایشی بود.

با این توضیح روشن است که چرا افکار عمومی هیچ خبری از اتفاقات سیاسی نداشت و فقط یکی دو تا عکس و فیلم از خانم اشتون و دکتر سعیدجلیلی منتشر می‌شد که تصنعی می‌خندیدند. این‌ها را نوشتم تا فرق آن روز‌ها را با این روز‌ها که همه از همه چیز خبر دارند، روشن کنم. بالاغیرتا اگر تیم قبلی مذاکره، تیم بود، به تیم ظریف هم می‌شود گفت تیم؟!»

تعداد بازدید : 37
دانلود ویدئو
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟