آقاي ملك مدني، اگر بخواهيم به طور خلاصه نگاهي داشته باشيم به عملكرد شهرداري ١٠ساله شهردار تهران، به عنوان فردي كه شهرداري تهران و اصفهان را در كارنامه خود دارد، اين دهه را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
براي ارزيابي هر عملكردي بايد يكسري شاخصهها را تحليل و بررسي كرد. در اين مورد نيز بايد ببينيم عملكرد شهردار فعلي چه چشماندازي را براي شهر ترسيم كرده است؟ شهر قرار است با اين رويكرد به كجا برود؟ آيا با سياستهاي فعلي شهرداري شهر «سبك»تر خواهد شد يا «سنگين» ميشود؟ نوسازي تهران چه روندي را طي ميكند؟ و... بررسي مجموعه اين سوالها و اين فاكتورهاي سنجشي، ما را به اين نتيجه ميرساند كه نميتوان چشمانداز روشني را براي پايتخت متصور بود.
اگر بخواهيم بخشهاي مختلف شهرداري را «حوزه»اي بررسي كنيم، به نظرتان در كدام بخشها كمبودهايي وجود دارد؟
به نظرم از مهمترين بخشهاي شهرداري بخشهاي زيست محيطي و فرهنگي آن است. يكي از شاخصهاي زيست محيطي هم درختان و فضاي سبز آن شهر است. بايد مطالعه كرد و ديد كه آيا اين شاخصه در ١٠ سال گذشته افزايش داشته است. اگر افزايش داشته مطابق سرانههاي فضاهاي سبز جهان بوده است؟ در زمينه آلودگي هوا چقدر كار شده است و اين تلاشها تا چه حد مشكلات آلودگي هواي پايتخت را حل كرده است؟ چقدر از عمر شهروندان در پشت ترافيكهاي سنگين تلف ميشود؟ در مورد بخشهاي فرهنگي هم بايد پرسيد: سرانه كتابخانهها و فرهنگسراهاي ما چقدر رشد داشته است؟ اينها شاخصههاي توسعهيافتگي يك شهر است. من از اين آمار اطلاع موثقي ندارم ولي آنچه در شهر ميبينم، حكايت از اين دارد كه اين شاخصهها چندان متناسب با جمعيت شهر تهران نيست.
يعني شما احساس ميكنيد شهرداري نتوانسته شهري آرام و محيطي مناسب براي زندگي شهروندان مهيا كند؟
من تصور ميكنم زندگي در تهران روزبهروز سختتر و سختتر ميشود. شهر هر روز شلوغتر ميشود و آلودگي هواي آن افزايش پيدا ميكند. همچنين با تخريبهايي كه در بخش باغها و فضاهاي سبز ميبينيم به نظر ميرسد سهم مردم از فضاي سبز نيز با وجود آمارهايي كه داده ميشود كاهش پيدا ميكند و كرده است.
به نظر شما شهري مانند تهران بهتر است رشدي «عمودي»
با ساختمانهايي بلندمرتبه داشته باشد يا توسعهاي افقي و طولي؟ عملكرد
آقاي قاليباف را در اين زمينه چگونه
ارزيابي ميكنيد؟
اينطوري نميشود در مورد اين مساله قضاوت كرد. بايد كار كارشناسي بشود. ولي آنچه مسلم است اين است كه نميدانيم در تهران چقدر قرار است مسكن ساخته شود. ضمن اينكه نميدانيم واقعا اين مسكنهايي كه عمدتا هم گرانقيمت تمام ميشوند چه دردي را از مردم قشر متوسط و كمدرآمد شهر كه بيشترين بخش شهر را تشكيل ميدهند، دوا ميكنند. من معتقدم تهران نبايد اينگونه بيقاعده رشد پيدا كند بلكه بايد رشدش هدايتشده باشد و به سمت شاخصهاي زيست محيطي سوق پيدا كند تا بتواند زندگي بهتري را براي مردم مهيا كند.
من جواب سوالم را نگرفتم. فكر ميكنيد رشد عمودي شهر، چاره ساز مشكلات تهران است؟
من تصور نميكنم چنين باشد. كافي است تصور كنيد كه در ٥٠ سال آينده وضعيت پايتخت با اين رشد عمودي چه خواهد شد. اين شهر كه الان اينچنين شلوغ است، آن زمان چه وضعيتي خواهد داشت؟ ما بايد قبل از تصميمگيري در مورد چگونگي توسعه شهر، از كارشناسان براي بررسي عواقب آن نظرخواهي كنيم.
طرح تفصيلي تهران از جمله مواردي است كه شهرداري
مدعي است ميتواند براي شهر تهران و توسعه آن سندي كليدي و حياتي باشد. به
نظر شما، طرح تفصيلي تهران تا چه حد ميتواند از مشكلاتي كه از آن نام
برديد كم كند؟ و چقدر از سوي آقاي قاليباف
اجرايي شده است؟
من به شخصه به اين اصل معتقدم كه «قانون» هر چند ناقص و كمرنگ، بهتر از بيقانوني است. نبايد در شهري مانند تهران، خودسرانه عمل كرد. از اين منظر وجود طرحي مانند طرح تفصيلي براي شهر مفيد است ولي مشكل از آنجايي شروع ميشود كه معلوم نيست برخي تصميمگيريهايي كه در شهر صورت ميگيرد، برچه اساسي انجام ميشود. آيا طرح تفصيلي مجوز آنها را صادر كرده يا برخلاف چارچوبهاي اين طرح، اين تصميمگيريها ومجوزهاي عجيب و غريب ساخت وسازي صورت ميگيرد.
مثلا چه مواردي؟
مثلا اينكه چطور پاركينگ ساختمان بانك مركزي خيابان پاسداران تبديل به ساختماني ٩طبقه شده است؟ چگونه درست در مقابل ساختمان شهرداري منطقه ٣ در خيابان شريعتي، سازه عظيم ٤٠طبقهاي در حال قد كشيدن است، يا فضايي كه از ٤٠ سال پيش براي اتوبانك طراحي شده بود چطور در حال تبديل شدن به برجي كج و معوج است؟ اتوبانكي كه قرار بود شهروندان با خودروها به اين محوطه وارد شوند و امور بانكي خود را انجام دهند و بيرون بيايند.
طبق چه معياري بوستان ٢٧٠٠متري پارك عظيمي كه از سوي فردي به مردم تهران هديه شده بود، كتابخانهاش تخريب ميشود و در آن سازهاي بزرگ قد ميكشد. از اين دست مجوزها در دوره ١٠ ساله گذشته بسيار داشتهايم. واقعيت اين است كه شهر تهران به كارگاهي بزرگ تبديل شده است و نفس كشيدن در آن روزبهروز سختتر و دشوارتر ميشود.
يعني در دوره شهرداري شما چنين تصميمگيريهايي انجام نميشد؟
به هيچوجه. پارك و فضاهاي عمومي ناموس شهر هستند. نميتوان آنها را به سادگي تخريب كرد ضمن اينكه مجوزهاي ساختماني هم بايد براساس اصول و ضوابط خاصي باشد. تمام تلاش ما اين بود كه شهرمان را نفروشيم. اداره شهر يك برنامه استراتژيك ميخواهد. البته ادارهاش هم چندان سخت نيست. بايد هر موضوعي كه شهر را دچار عارضه ميكند، يا جلوي آن را گرفت يا تلاش كرد، عوارض آن را به حداقل رساند.
به شهرفروشي اشاره كرديد. بودجه امسال شهرداري ١٧
هزار ميليارد تومان است كه با احتساب بودجه شركتهاي وابسته آن به بيش از٤٠
هزار ميليارد تومان هم ميرسد. واقعا اين بودجه كلان از كجا قرار است
تامين شود؟
براي تامين بودجه راههاي گوناگوني وجود دارد ولي آنچه مسلم است تامين اين حجم عظيم مالي، بدون اقداماتي مانند فروش تراكم و از اين دست اقدامات ممكن نيست يعني از طريق فروش شهر. حالا به هر اسمي كه انجام شود ولي باز اسمش همان شهرفروشي است.
پس اين بودجه را چگونه بايد تامين كرد؟
از طريق دريافت هزينه از خدماتي كه به شهروندان داده ميشود. شهروندان به تناسبي كه خدمات ميگيرند بايد هزينه آنها را هم پرداخت كنند. البته عادلانه. ضمن اينكه دولت هم يكي از مهمترين «ساكنان» اين كلانشهر است؛ شهروندي كه اتفاقا وزن اعتباري سنگيني هم دارد اين شهروند هم بايد حق و حقوق شهروندي خود را بپردازد وگرنه بار مضاعفي بر دوش شهرداري گذاشته ميشود و توسعه شهرسالبه سال به مراتب سخت و سختتر ميشود.
اگـر قرار بود دوباره شهردار شويد، براي حل مشكلات تهران چه ميكرديد؟
قبل از هر چيز، كارگروههايي از كارشناسان و دانشگاهيان ميدادم تا به بررسي زواياي مختلف شهر بپردازند. بعد ازآن تازه تصميم ميگرفتيم كه طبق چه نقشهاي بايد حركت كنيم. اين بنياديترين اقدامي است كه بايد انجام شود.
در مجـموع عملكرد دكـتر قاليباف به عنوان شهردار را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
از من نخواهيد كه در مورد عملكرد ايشان قضاوت كنم. فكر كنم مردم با بررسي شاخصههايي كه گفتم و آن چيزي كه در شهر ميبينند، خودشان بهتر از هر كسي ميتوانند در اين مورد اظهارنظر كنند.
جملههاي كليدي
در تهران چقدر قرار است مسكن ساخته شود؟ ضمن اينكه نميدانيم واقعا اين مسكنهايي كه عمدتا هم گران قيمت تمام ميشوند چه دردي را از مردم قشر متوسط و كمدرآمد شهر كه بيشترين بخش شهر را تشكيل ميدهند، دوا ميكنند؟
واقعيت اين است كه شهر تهران به كارگاهي بزرگ تبديل شده است و نفس كشيدن در آن روزبهروز سختتر و دشوارتر ميشود .
پارك و فضاهاي عمومي ناموس شهر هستند. نميتوان آنها را به سادگي تخريب كرد ضمن اينكه مجوزهاي ساختماني هم بايد براساس اصول و ضوابط خاصي باشد. تمام تلاش ما اين بود كه شهرمان را نفروشيم.
از من نخواهيد كه در مورد عملكرد قاليباف قضاوت كنم. فكر كنم مردم با بررسي شاخصههاي زندگي شهري كه گفتم و آن چيزي كه در شهر ميبينند، خودشان بهتر از هر كسي ميتوانند در اين مورد اظهارنظر كنند.