چرا خیانت در زندگی مشترک زیاد شده؟

در میزگرد بررسی دلایل خیانت گفته شد: گاهی چون طلاق در خانواده ها تابو می شود، زوجین به هم خیانت می کنند و از طرفی بخش عمده خیانتها به خاطر مشکلات جنسی بین زوجین است که آموزش و مهارتی در این زمینه ندارند.
کد خبر: ۵۳۰۸۴۴
|
۲۰ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۴ 11 September 2015
|
43216 بازدید
روبه روی قاضی ایستاده است؛ قاطع و مصمم. وقتی یادش می آید که چطور بعد از ۱۰ سال زندگی، مرد خانه اش او را از یاد برد و با کسی دیگر پیمان عشق بست نمی تواند جلوی اشکهایش را بگیرد. حالا بعد از این همه سال زندگی و لحظات کنار هم بودن، نمی تواند خیانت همسرش را تحمل کند و تنها یک چیز می خواهد: «طلاق.»

به گزارش خبرآنلاین، یکی از مهمترین دلایلی که این روزها برای طلاق مطرح می شود خیانت زوجین برای هم است و این خیانت هم خودش دلیل دیگری دارد. کارشناسان معتقدند که چون زوجین روابط جنسیتی و ارتباط با هم را بلد نیستند ، این رابطه را خارج از چارچوب خانواده ادامه می دهند و برای همین مشکل خیانت و طلاق پیش می آید. برای بررسی این موضوع میزگردی با حضور اسماعیل غلامی پور پژوهشگر جامعه شناس و مهدی مسلمی فر روان شناس و مشاور خانواده برگزار شد.

مشروح این میزگرد را که در کافه خبر برگزاری شد،‌ می خوانید:

برخی کارشناسان معتقدند که خیانت در جامعه ایرانی زیاد شده و درصد طلاقهایی که به خاطر خیانت است بالا رفته است. از طرف دیگر در گذشته خیانت تنها از سوی مردان بود اما الان خیانت زنان هم افزایش یافته است. آیا آماری در این باره وجود دارد؟

مسلمی فر: آمار دقیقی در این باره وجود ندارد. چون مانند بسیاری از پژوهش هایی که درخصوص روابط عاطفی یا جنسی افراد صورت می گیرد و در حوزه حریم شخصی شان است، جامعه هدف را نمی توانیم به راحتی مشخص کنیم. وقتی مثلا روی موضوع فانتزی جنسی قرار است آماری ارائه شود، کجا باید جامعه آماری این پژوهش را پیدا کرد؟ در صورت پیدا کردن هم بسیاری حاضر به همکاری نیستند. برای همین پژوهشگران این حوزه ها به مکانهای عمومی و گروه های آزاد مانند دانشگاه می روند که متغیرهای کمتری را برای یک نتیجه گیری اصیل و همه جانبه در اختیار قرار می دهد. لذا بسیاری از اظهارنظرهایی که می شود آنقدر درست نیست که بتوانیم بحرانها و مسائل این چنینی را تحلیل کنیم و خیلی وقت ها مواردی که مطرح می شود ناظر به اظهارنظرها و تجربیات شخصی است یا بعضا کپی برداری از پژوهش هایی است که در سایر کشورها انجام شده و با توجه به مختصات خاص فرهنگی و اجتماعی کشورمان قابلیت تعمیم ندارد.البته چنین محدودیت هایی فقط مربوط به کشور ما نیست و در بسیاری از کشورها چالش های آماری در حوزه روابط خصوصی و پنهان کارانه وجود دارد. لذا اغلب تجربه کارشناسان به صورت نظریه عنوان می شود.البته در فضای مجازی این ماهیت پنهانی بودن کمی آزاد تر و شاید گرفتن نبض جامعه در این فضا اگر بعضی موارد رعایت شود، چون افراد راحت تر اظهار نظر می کنند و دسترسی به طیف طبقه بندی شده یا وسیعتری ازمخاطبان امکان پذیر است چه بسا به واقعیت هم نزدیکتر باشد . نکته دیگری که در این خصوص حائز اهمیت است این است که جدا از اینکه جامعه آماری نداریم، گویا متولی مشخصی هم در این زمینه نداریم . در حوزه مسائل اجتماعی و روانشناسی که مسائل معمولا چندبعدی و پیچیده ترند معمولا این مشکل همیشه وجود داشته است .استنادات خیلی وقت ها به آمار ثبت احوال است که نمی تواند خیلی از متغیرها را خصوصا در حوزه درونیات افراد پوشش بدهد و فقط به عنوان یک عامل جانبی و پرسش بر انگیز مطرح است.اینکه مثلا چرا آمار طلاق در کشور ما افزایش پیدا کرده است.حالا چه برسد به مساله خیانت. به نظرم اغلب آمارها نظر شخصی بر اساس مشاهدات و تجربیات است که البته لزوما هم نادرست نیست چون برگرفته از واقعیت است.

غلامی پور: از دو جنبه می توان گفت امری که جامعه جدید به آن خیانت می گوید، بسیار بیش از ٢٠ سال گذشته شده است: ابتدا شواهدی که در مراکز مشاوره و دادگاه های خانواده وجود دارد و مطالعات پراکنده ای که انجام شده است نشان می دهند که امر خیانت یا شکستن عهد بیشتر شده است. در مورد مطالعه ای که خودم در تهران انجام دادم برخی از شواهد، نشانگر افزایش رفتارها و زمینه های رفتار های فرا زناشویی بود. دوم اینکه تغییرات جمعیتی در٢٠ سال گذشته باعث افزایش زمینه‌ های رفتارهای جنسی خارج از ازدواج و رفتار فرا زناشویی (خیانت) شده است؛ برخی از این تغییرات عبارت از اینکه. در سال 93، آمار طلاق، 163 هزار و 569 مورد بوده است که 120 هزار مورد، ازدواج‌های زیر10 سال را شامل می‌شود. یعنی سالانه 120 هزار زن و مرد مطلقه جوان زیر 36 سال. شواهد نشان می دهندکه رابطه آزاد جنسی در میان افراد مطلّقه و افراد مطلقه با افراد متأهل بیشتر است. همچنین زمینه هایی روانی که باعث می شود افراد مطلقه به زندگی همباشی (که به اشتباه به آن ازدواج سفید گفته می شود) روی بیاورند نیز بیش از دیگران است. دوم اینکه سالانه 7 تا 8 هزار زن به دلیل تصادفات رانندگی همسر خود را از دست می ‌دهند و حدود 80 هزار زن به دلیل طلاق مطلقه می‌شوند؛ آمار زنان سرپرست خانوار به نسبت 20 سال گذشته، بیش از 100 درصد رشد داشته است. در سال 90، از21 میلیون خانوار موجود، 2 میلیون و 500 هزار، زن- سرپرست بوده اند. حدود 42 درصد از زنان سرپرست خانواده در دو دهک پایین اقتصادی هستند. همچنین، ازدواج مجدد زنان بیوه و مطلقه با موانع فرهنگی و اجتماعی زیادی مواجه است؛ حدود 11 میلیون جوان (دختر و پسر) در سن ازدواج وجود داردکه بنا به دلایل و عوامل مختلف ازدواج نکرده اند. بنا برآمار غیررسمی، درصد بالایی از جوانان ساکن شهرهای بزرگ، زندگی مجردی را انتخاب می کنند؛ همچنین آمار کارگر جنسی به ویژه در کلان شهرها به نسبت 20 سال گذشته افزایش محسوسی یافته است؛ از سوی دیگر با توجه به افزایش تنش‌های زناشویی، نرخ طلاق قابل‌ انتظار در برخی نقاط کلان‌شهری 45 تا50 درصد است. موانع ساختاری(اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و قانونی) که طلاق را به فرایندی پیچیده تبدیل می کند، در مواردی می تواند باعث خیانت یکی از زوجین یا هر دو شود.

همانطور که اشاره شد آمار طلاق به خاطر مسائل جنسی بالاست. اما هنوز برای خیلی از خانواده ها طلاق تابوست و شاید برای همین خیانت می کنند. اما آیا واقعا به خاطر مسائل جنسی خیانت می کنند؟


مسلمی فر: اصلا تعریف ازدواج در شرع چیست و با چه آیتم هایی انعقاد یا فسخ آن پیگیری می شود؟ اگر مسئله جنسی را حذف کنید، عقدی می ماند؟ موضوع بسیاری از احکام اصل انعقاد عقد ازدواج مستقیما با روابط جنسی آمیخته است. در مورد خیانت هم بحث ارتباط با جنس مخالف مطرح است و در اکثر قریب به اتفاق موارد، مساله روابط جنسی به صورت خیلی پر رنگ مطرح است و اصلا سطوح ارتباطات با جنس مخالف حتی بین خود آن دو نفر، به نسبت میزان ارتباط جنسی شان با هم طبقه بندی می شود. چه در حالت عادی که منجر به رابطه طولانی مدت یا ازدواج می شود و چه در روابط فرا زناشویی. نویسندگان کتابهای مرجع روان پزشکی و روانشناسی هم در تعریف خیانت به طور مشخص به رابطه جنسی اشاره کرده اند. مثلا کاپلان خیانت را ارتباط جنسی با شخص سوم خارج از رابطه زن و مرد تعریف کرده و تامسون ارتباط جنسی خارج از ازدواج را بدون آگاهی یا رضایت همسر خیانت دانسته. بنابراین شما نمی توانید یک عقد و قراردادی با محوریت موضوع جنسی داشته باشید اما خروج از این پیمان بی ارتباط با آن باشد. البته یک تعامل جنسی و ارضای نیازهای جنسیتی در رابطه جنسی شامل موارد بسیار گسترده ای می شود و تنها محدود به عمل جنسی نیست. مثلا صمیمت جنسی می تواند از پشت تلفن ایجاد شود و هرگز به مرحله یک عمل جنسی و زناشویی نرسد، اما به هر حال یک رفتار جنسی است. کتاب های زیادی در حوزه رفتارشناسی جنسی به مهارت های برقراری همین رفتار کلامی پرداخته است. بنابراین مصادیق رفتار جنسی و ایجاد عاطفه جنسی کاملا چند بعدی است. تنها برخی خیانتهای جنسی بیولوژیک است که معمولا برای تامین کارکردهای ضعیف و جبران مهارت های کم جنسی انجام می شود. اما گاهی خیانت به منزله ابزاری است برای ایجاد ارتباط یا حتی رسیدن به احساس قدرت و چشیدن طعم توانایی و اعتماد به نفس. داشتن حس یک حامی در کنار زندگی با شریک جنسی اش که به اندازه کافی نمی تواند امنیت روانی شریک جنسی خود را تامین کند یا به او آزادی های لازم برای ابراز وجود و ابراز احساسات بدهد. براساس مطالعاتی که چندی پیش انجام شد سطح ایجاد رابطه فرازناشویی در محل کار بالای 50 در صد است و خیلی از آنها به همین معطوف به همین موارد است. به نظرم در گذشته عمل جنسی مبنای خیانت و تقریبا معادل ارتباط جنسی بود اما الان مصادیق ارتباط جنسی و حتی خود عمل جنسی تغییر کرده است. الان کسانی هستند که با همسرشان اتفاقا رابطه جنسی خوبی هم دارند اما الان پس از ازدواج یا بهتر بگویم تعهد جنسی که به شریک جنسی شان دارند، فانتزی هایی پیدا کرده اند و دوست دارند تجربیات مختلفی داشته باشند که به تغییر خلق و حس درونی شان حرکت می دهد. اینکه چرا این فانتزی ها چرا پس از تعهد ایجاد می شود و چگونه باید مدیرتشان کرد بحث دیگری است. البته اینها در گذشته هم بوده است. بنابراین همه چیز چند وجهی است و بی وفایی عوامل متعددی دارد اما همچنان تاکید دارم در جامعه ای که آمارعلت طلاق آن بیش از همه به مسائل جنسی بازمی گردد و بی اعتمادی و بدبینی آدم ها به یکدیگر که مولود نامبارک دروغ و فریبکاری است روند قابل توجهی پیدا کرده، باید زمینه های جنسی و جنسیتی جدی تر از همیشه مورد بررسی قرار بگیرد.

غلامی پور: یکی از عوامل افزایش طلاق، مسائل جنسی است: خیانت جنسی، عدم رضایت جنسی و تغییر ارزش های جنسی، سه بُعد مهم طلاق به دلیل مسائل جنسی هستند. برخی مطالعات نشان می‌دهد که علت درصد زیادی از طلاق ها مربوط به خیانت جنسی یکی زوجین به ویژه مردان است. مطالعاتی که در سال 87 انجام شده نشان می‌دهد که 40 درصد از طلاق‌ها ناشي از خيانت همسر و يا معاشرتهای پنهانی شريك زندگي رخ می دهد. در مطالعه ای که خودم در تهران انجام دادم افزایش طلاق به دلیل خیانت به دست آمد. همچنین در این مطالعه، حدود 70 درصد افراد کسانی را می شناختند که از رابطه جنسی با همسرشان راضی نیستند. فقط23 درصد افراد رضایت کامل جنسی زناشویی داشتند که این آمار خوبی نیست. هر دو این یافته ها نشان می دهد که سلامت جنسی زناشویی با فرسایش مواجه است. به عبارت دیگر، نهاد زناشویی، به دلایل مختلف که بعداً خواهم گفت، در انجام کارکرد ارضای عاطفی- جنسی افراد با مشکل مواجه شده است. این می تواند زمینه های خیانت را به وجود بیاورد. در نهایت اینکه لذت جنسی بردن از رابطه زناشویی و اهمیت جدی آن، یکی از تغییرات ارزشی در جامعه ایرانی است. در مطالعه من، ٧٠ درصد درصد گفته بودند در صورت عدم رضایت جنسی زناشویی، زن و مرد باید از هم جدا شوند که این مورد، اهمیت رضایت جنسی را در بین مردم نشان می دهد.

دکتر مسلمی فر! شما اشاره کردید ازدواج برای رابطه جنسی است اما این مادی ترین نگاه به این رابطه آسمانی نیست؟


مسلمی فر: چه کسی گفته ارتباط جنسی مادی است و آسمانی نیست؟ آدم و حوا هم اگر از آسمان به زمین رسیدند به خاطر خوردن میوه ممنوعه بود وگرنه تمام و کمال در همان آسمان آفریده شده بودند و زندگی می کردند. روایتی داریم که خداوند به سه شب زنده داری مباهات می کند. شب زنده داری برای کسب علم، شب زنده داری برای عبادت پروردگار و شب زنده داری برای رابطه زناشویی. اینها هم رده هم آورده شده است. بنده با این نوع نگاه که منشاء بساری از مسائل است مخالفم. عشق و معنویت زناشویی هم نیاز به ابزار دارد و هم نیاز به ابراز. رابطه جنسی مناسب می تواند یک رابطه عاطفی بسیار خوبی دربین زن و شوهر ایجاد می کند و اینکه رابطه جنسی در روابط با جنس مخالف هدف باشد یا وسیله بحث بسیاری وجود دارد. این ما هستیم که به معنویت و صمیمیتی که در پی یک ارتباط خوب جنسی می تواند ایجاد شود کمتر توجه کرده ایم .هنوز هم در جهان یکی از شاخص های مهم رضایت زناشویی رابطه جنسی خوب و ارتباط جنسی کامل و همه جانبه زن و شوهراست که تامین کننده بسیاری از احساسات و هیجانات میان آنهاست . هنوز هم روانشناس ها و درمانگران در دنیای رابطه جنسی تراپی بحث دارند که آیا یک مرد بدون رابطه جنسی می تواند به آرامش برسد و با مود خلقی بالا در کنارخانواده شاد باشد؟ بنابراین برای برخی کاملا وسیله است و برای برخی روابط هدف. خصوصا درباره موضوع بحث ما یعنی روابط خارج زناشویی چون تاثیر متغیری به نام ارتباط جنسی در نمودار ازدواج و طلاق و بی وفایی متفاوت است. البته کاهش یا حذف آن برای برخی هم مشکلی ایجاد نمی کند.خصوصا در بعضی گروه های شخصیتی مثل اجتنابی ها و افسرده ها و اسکیزوئیدها که ممکن است در آنها حتی شاهد ازدواج های به وصال نرسیده باشیم. بنابراین نمی توان حکم قطعی داد. بحث کبوتر با کبوتر باز با باز است چون اصولا رابطه جنسی حاصل ضرب دو نفر با دو توانایی و پتانسیل متفاوت است.

شما قبول دارید که رابطه جنسی تنها هدف ازدواج است؟ البته از نظر همه ادیان ازدواج تنها راه رابطه جنسی است.

غلامی پور: رابطه جنسی یک رابطه عاطفی بسیار خوبی ایجاد می کند و اینکه هدف باشد یا وسیله بحث بسیاری وجود دارد.هنوز روان شناسان بحث دارند که یک مرد چطور بدون رابطه جنسی می تواند به آرامش برسد و با خانواده شاد باشد؟ برای برخی کاملا وسیله است و برخی هدف، برای برخی هم حذف شود مشکلی ایجاد نمی کند. بنابراین اصلا نمی توان حکم قطعی داد،بحث کبوتر با کبوتر باز با باز است چون رابطه جنسی ضرب دو نفر است. در خیانت مشکل رابطه جنسی خیلی مواقع وجود دارد و برای همین هدف محسوب می شود. در مرد و زن هم متفاوت است چون زن از رابطه عاطفی به رابطه جنسی می رسد اما مرد از رابطه جنسی به رابطه عاطفی. مرد به ندرت یک رابطه خارج از زناشویی دارد که در آن ملاکهای جنسی و جنسیتی نباشد. اما سطوح آن مختلف است گاهی در فضای مجازی رابطه جنسی نیست اما زنای ذهنی انجام می شود.

مسلمی فر: در خانواده های ایرانی مشکل رابطه جنسی خیلی وجود دارد و برای همین در موضوع برقراری روابط خارج زناشویی می تواند به عنوان هدف ارتباط محسوب شود. این مساله در مرد و زن هم متفاوت است. چون زن از رابطه عاطفی به رابطه جنسی می رسد اما مرد از رابطه جنسی به رابطه عاطفی. اما به هر حال دغدغه و موضوعیت آن اغلب وجود دارد. خصوصا مرد به ندرت وارد یک رابطه خارج از زناشویی می شود که در آن ملاکهای جنسی و جنسیتی مطرح نباشد.اما سطوح آن مختلف است و همانطور که عرض کردم همیشه وابسته به عوامل فیزیکی نیست. همانطور که گاهی در فضای مجازی رابطه جنسی هست اما فیزیکال نیست یا همانطور که در مساله زنای ذهنی انجام می شود.

به طور کلی چه عواملی باعث افزایش خیانت و روابط فرازناشویی شده است؟


غلامی پور: باید بدانیم که با وجود اینکه رفتاری که فرهنگ مدرن آن را خیانت می‌نامد در جوامع پیشامدرن نیز وجود داشته است، اما در جامعه مدرن است که موضوع خیانت به دلیل سه تغییر عمده، اهمیت اساسی می‌یابد. با گفتمان برابری زن و مرد، تک همسری و حقوق زنان می توان گفت که هژمونی فرهنگ جدید برابری زن مرد، مفهوم خیانت را به وجود آورده است . فروپاشی «اشکال» به علت تغییرات سریع اجتماعی، فرهنگی و روانی، و شکل‌گیری اشکال جدیدتر. بنابراین خیانت یک امر مذموم اخلاقی و یک مسأله اخلاقی مدرن است نه یک مسأله پیشا مدرن. اما در جامعه مدرن چه اتفاقی می افتد که «اشکال» فرو می ریزند و خیانت افزایش می یابد: ادعای اساسی من این است که با نوسازی و مدرن شدن بیشتر جامعه (فرقی نمی کند جامعه غربی یا شرقی باشد)، در حوزه خانواده و روابط عاطفی - جنسی، تغییرات شگرفی رخ می‌ دهد: نوسازی در جوامع در حال تغییر، زمینه های اختلال در روابط و نقش ها در خانواده را رشد می دهد. با نوسازی ، ارزش ها به سمت مصرف گرایی، فردگرایی و ارضای شخصی و لذت گرایی سوق پیدا می کنند. افزایش این ارزش ها در نهاد خانواده، باعث افزایش انتظارات جنسی- عاطفی از شریک جنسی می شود. با افزایش رفاه مادی، ارزش‌های ابراز وجود در فرد رشد می کنند؛ در این نوع ارزش ها، عناصری چون تحقق نفس، فردگرایی و ارضا شخصی رشد می کنند؛ اگر فرد در زندگی زناشویی احساس بی معنی بودن یا عدم رضایت جنسی و عاطفی داشته باشد، سعی می کند رابطه دیگری را امتحان کند. اگر شرایط ساختاری (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حقوق- قانونی) طلاق را تسهیل کند، جدا شده و ازدواج مجدد می کند (در غرب، تک همسری پی در پی، شکل غالب ازدواج شده است) یا اینکه وارد رابطه غیر ازدواجی می شود. در شدت گرفتن آرزوها و خواهش های جنسی بیشتر در جامعه مدرن، رسانه ها نقش جدی داشته اند . فانتزی جنسی، باعث شکاف بین واقعیت و خیال می شود و انتظارات از واقعیت ها فراتر می رود. در این صورت در افراد، «احساس محرومیت جنسی» رشد می کند. احساس محرومیت جنسی، زمینه خیانت را رشد می دهد. نکته آخر اینکه، ممنوعیت فرهنگی و اجتماعی، فانتزی جنسی ازدواج را افزایش می دهد. محدودیت در حوزه دنیای واقعی از یک طرف و تحریک و فانتزی سازی جنسی در رسانه ها از طرف دیگر باعث می شود که در ازدواج های اول، انگیزه و اولویت جنسی بسیار قوی باشد. این مسأله عقلانیت ازدواج را کاهش می‌دهد و به احتمال زیاد مسائل جنسی زناشویی در نتیجه برآورده نشدن انتظارات را به همراه دارد. در یک شمای کلی، ازدواج اول در ایران براساس دلایل محکم و مشخصی شکل نمی‌گیرد و نتیجه آن می تواند طلاق و یا خیانت باشد. ازدواج نامناسب و ناهمخوان احتمال بیشتری دارد که خیانت به بار آورد.

اما چقدر می توان عوامل اجتماعی را در خیانت کنار گذاشت و تنها به موضوع مشکلات رابطه جنسی زن و مرد در این موضوع توجه کرد؟


مسلمی فر: خیانت دو معنا دارد یکی عام. اگر کسی حتی به مادر همسر یا مادر خودش که قطعا امین هر دوی آنها است چیزی را مخفیانه بگوید که یکی از آنها تمایل به افشای آن را نداشته باشد ممکن است بگوید به من خیانت شده یا دو شریک اگر بدون هماهنگی با هم کاری انجام بدهند یا رابطه ای را برقرارکنند ممکن است بگویند به ما خیانت شده. یعنی یک عنصر پنهان کارانه دارد. در ازدواج یا روابط با جنس مخالف علاوه بر پنهان کاری کارکردهای جنسیتی نظیر ابراز محبت و توجه، برقراری ارتباط صمیمانه، مشارکت،تعلق ذهنی و مالکیت و نظایر آن هم مطرح است و ممکن است چیزهایی به بی وفایی اطلاق شود که متاثر از فرهنگ متفاوت و نگرش های متفاوت آن دو در قبال یک مساله باشد. مثلا همه ما امروز شاهد اختلافات و مشاجرات متعددی هستیم که محصول دیدگاه متفاوت افراد به مفهومی به نام "حریم شخصی" است و بسته به نظر هر یک از زوجین در زندگی مشترک مطالبه می شود.بنابراین اینکه از دیدگاه طرف مقابل معنای خیانت و مرزهای پیمان شکنی چیست اهمیت زیادی دارد. ذهنیت یک فرد پارانوئید را که به همه چیز مشکوک است نمی توان با ذهنیت یک شخصیت نمایشی و مرزی مقایسه کرد. ممکن است خیانت برای یک فرد آذری و بلوچ متفاوت از یک مرد و زن تهرانی یا شمالی معنا بشود. اما به هر حال کارکردهای جنسی با هر سطحی که در نظر بگیرید در نگاه آدم ها به رابطه فرازناشویی مطرح است. ناتوانی از ابراز علاقه صحیح به همسر خود و انطباق نداشتن سلایق دو طرف در این زمینه.کنجکاوی های جنسی .ناآگاهی از نیازهای جنسی طرف مقابل و عدم مهارت کلامی و غیرکلامی در تامین این نیازها. اعتیاد به روابط جنسی و تنوع طلبی ها . ناتوانی در ایجاد هیجان در زندگی زناشویی و غرق شدن در مشغله های روزمره که معمولا به بی توجهی های عاطفی و جنسی می انجامد . همین هاست که باعث می شود فرد تمایل پیدا کند خلاهایی که دارد را خودآگاه یا ناخودآگاه با یک نفر دیگر پر کند و گرنه کسی برای خیانت کردن وارد یک رابطه عاطفی نمی شود که معمولا هم دارای هزینه های مختلف مادی و معنوی برای اوست. به هر حال خروج از رابطه صرفا به خاطر تامین فانتزی های جنسی نیست . یک تحلیلی که برخی ارائه می کنند این است که برخی تحت تاثیر تماشای فیلمهای نامناسب و مستهجن و پورنوگرافی تصورات فراذهنی پیدا کرده و به دنبال خیانت می روند. من این مساله را به عنوان یک مولفه در کنار سایر مولفه ها می بینم. این فیلمها همیشه بوده است. در همه جای جهان هم هست . در کشوری که آمار خیانت در آن بسیار پایین است نیز قابل دسترسی است. پس چرا آمار پیمان شکنی های خانوادگی در آن کشورها پایین است. ما باید در کشورمان به سازوکارهای کاربردی تر و سیستماتیک برای مسائل خانواده و ازدواج دست پیدا کنیم و به صورت جدی به تحکیم خانواده بپردازیم.زمانی که آمار رسمی طلاق رو به افزایش است حتما در تحکیم بنیان خانواده نیاز به آسیب شناسی داریم وباید مکانیزم های واقع بینانه تری را جایگزین کنیم. ما هنوز در حوزه آموزش و حتی کتابهایی که در حوزه سلامت جنسی چاپ می شوند محدودیت های بعضا غیرمنطقی و تعارض های آشکارداریم. چون سیاست های ما نامشخص و متعارض است. البته الان فضا نسبت به قبل بهتر شده و فضای مجازی امکان دسترسی عمومی به رویکردهای علمی دانش جنسی را فراهم است.

غلامی پور: نگاه آسیب شناسی روان- تنی در حوزه آموزش جنسی که به خیانت منجر می شود، فرض را بر این می گذارد که بسیاری از همسران، هنجارهای برقراری رابطه جنسی- عاطفی مناسب را نمی دانند یا اینکه در مواردی ناتوانی جنسی دارند. هر دو این فرض ها در بسیاری موارد درست است و بنابراین نیاز به آموزش سیستماتیک دارد. اما در بسیاری موارد دیگر، زن و شوهر آگاهی کافی از چگونگی برقراری رابطه جنسی را دارند اما اختلافات عاطفی- رفتاری و برخی عوامل دیگر باعث می شود که کشش جنسی به همدیگر نداشته باشند. به عبارت دیگر، بسیاری از خیانت ها نه به این دلیل نیست که زن و شوهر از لحاظ فیزیکی همدیگر را ارضا نمی¬کنند، بلکه دو طرف کشش عاطفی- رفتاری مطلوب به همدیگر را ندارند. در مواردی باید فرایندهای بهبود رابطه را تقویت کرد اما در برخی موارد، بهبود رابطه امکان پذیر نیست.

چطور امکان رضایت از زندگی وجود دارد؟ آیا با آموزشهای صرفا جنسی می توان این رابطه را بهبود داد یا اینکه عوامل بیرونی وجود دارد که باز مانع می شود؟


مسلمی فر: همیشه عوامل اجتماعی وجود دارد و ما نمی خواهیم آن را رد کنیم. اما حتی مسائل اجتماعی هم همیشه خارج از ما جریان ندارد .ما کمی هم با شجاعت البته باید به خودمان رجوع کنیم. مثلا آموزش جنسی الان در سطح جامعه وجود دارد اما بیشتر بهداشت باروری که در مورد شیوه های پیشگیری از بارداری و بهداشت جنسی است. خیلی هم خوب است. اما بقیه تکه های این پازل چه می شود؟ واقعا از زمان آغاز ارتباط جنسی یک زوج تا پایان دوره زندگی مشترکشان چند درصد مسائل آنها این است؟ اینها چند تکه از پازل زندگی جنسی دو شریک جنسی است؟ آموزشها یی که بیشتر تمرکزآنها بر کنترل بیماریها است چگونه می تواند مسائلی نظیر اعتماد به نفس جنسی یا کامجویی ها را که از عوامل مهم روابط خارج از چارچوب زناشویی است برای دو نفر حل کند؟ این آموزش ها می تواند به روانشناسی سکس و روابط جنسی نیز بپردازد. آموزش جنسی می تواند از شخصیت شناسی جنسی شروع می شود یعنی طبع افراد چیست . باید در مورد روان شناسی جنسی بیشتر صحبت کرد.اینکه که چه چیز باعت تحریک افراد می شود و آنالیزجنسی افراد با چه چه مکانیزمی صورت می گیرد.اینکه در ذهن هر فرد چه مواردی به عنوان تجربه لذت بخش شناخته می شود و عوامل و راهکارهای ایجاد آن در یک رابطه موفق زناشویی چیست. همین ها است که زمینه خیانت را ایجاد می کند. چرا گاهی می شنویم که مرد خانواده با کلفتشان رابطه پیدا کرده و حاضرنیست این رابطه را به انحاء مختلف ترک کند.شاید چون او برخلاف همسر خوب اما ناآگاه و طبیعتا بی تجربه اش بلد است چطور از این مرد یک مرد می سازد و در رابطه اش به او اعتماد به نفس بدهد. خیلی وقت ها ناآگهی یا باورهای غلط خود ماست که در رابطه مان شکاف ایجاد می کند. اینکه کم صحبتیم. اینکه فکر می کنیم اگر از طرف مقابلمان تعریف کنیم پر رو می شود در حالیکه هزاران صفحه کتاب درباره اثرات باورنکردنی تقویت مثبت و تشویق نوشته شده. این باورهایی که مرد سنگ زیرین آسیاست و مرد نباید گریه کند.اینها شدیدا به روابط ضربه می زند و به دورانی بازمی گشت که رابطه جنسی تنها برای تولید مثل بود.الان اگر نقش جنسیتی برای زنان فرق کرده و شکایات جنسی متعددی از آنها می شنویم، مردان هم دچار مشکلاتی دارند که باید حل شود. به قول یکی از همکارانم چرا اگر مثلا بگوییم انجمن حمایت از مردان برایمان خنده دار است؟ در روانشناسی اجتماعی زن و مرد باید با هم تغییر می کنند و ناگزیرند که این تغییرات را نیز با هم درک کنند. زن و مرد باید هر دو جایگاه و نقش خودشان را در روابط زناشویی بدانند. بنابراین محتوای آموزش جنسی بسیار مهم است و آموزش ها باید به گونه ای باشد که مرد و زن از نظر عاطفی و ذهنی بواسطه هم بی نیاز شوند تا کجروی نکنند، یعنی بتوانند از نظر درونی محکم باشند که به سمت زن ومرد دیگری نروند و از درون نسبت به جنس مقابل اقناع شوند در اینصورت شاید یک مرد با دیدن یک زن در دل خود بگوید که او از همسر من زیباتر است یا پولدارتر است اما نمی گوید که او از همسر من بهتر است واو را در مقام همسری حتی در ذهن خود انتخاب نمی کند.حتی اگر هم چنین شد و لغزشی پیدا کرد تا انتهای جاده پیش نمی رود و با عذاب وجدان از مسیری که رفته بازمیگردد. خیانت در مقایسه با زناشویی استحکامی ندارد و رابطه بادوامی نیست. ما الان خیانت های تلافی جویانه داریم که در همین بی توجهی هاست.وقتی زن ومرد نمی توانند با هم حرف بزنند و درک متقابلی وجود ندارد ، به محض اینکه یکی پیدا شود که او را درک کند خیانت شروع می شود. چون حالا سرو کله یک ناجی و یک ژان والژان پیدا شده که در روابط ضعیف عاطفی و خانوادگی می تواند مبنایی برای ایجاد مقایسه و شکاف بین زن و مرد باشد.
به هر حال خیانت معمولا پایدار نیست و حتی طلاق خیلی سخت بین زن و مرد انجام می شود حتی در صیغه اما در خیانت نه. معمولا خیانتهایی که محور آنها رابطه جنسی است زودتر تمام می شود. اما اگر فرد در کنار رابطه جنسی احساس آرامش و اعتماد به نفس هم بکند این خیانت ادامه می یابد. بنابراین باید آموزشهایی داشت وبه نظرم محور آن باید تحلیل شیوه های اقناع عاطفی زن و مرد از یکدیگر باشد و درباره روانشناسی ارتباط جنسی در آن کارگاه ها بیشتر گفتگو کرد. در کل مسائل فرهنگی و آموزشی سبب شده تا در جامعه  ما یک تعارض وجود داشته باشد. مردان ما خواهان یک زن خوشگل و زیبا مانند جنیفر لوپز و آنجلینا جولی هستند اما با اخلاق یک قدیسه. گاهی به دنبال دختری هستند که آفتاب و و مهتاب ندیده باشند بعد از آنطرف این زن نمی تواند او را راضی کند و خیانت می کند. گاهی هم یک زن زیبا می گیرند اما دوست دارد خانه دار باشد.

غلامی پور: دو نوع رویکرد می توانیم داشته باشیم: رویکرد اول معطوف به آسیب شناسی است و آموزش محور است. در این نوع نگاه، روابط خارج از چارچوب ازدواج و روابط فرازناشویی از جمله خیانت،آنومیک و ضد جامعه و ضد خانواده است و باید جلوی آن را گرفت تا نهاد خانواده آسیب نبیند یا کمتر آسیب ببیند. سوال اصلی این است که عوامل روانشناختی و جامعه شناختی خیانت کدامند و با چه برنامه هایی می توان این عوامل منفی را کاهش داد؟ برخی از تمهیدات آموزشی که در این رابطه بسیار هم مهم هستند عبارتند از: آموزش مهارت انتخاب مناسب؛ آموزش و ارتقا آگاهی جنسی زوج ها؛ آموزش مهارت های زندگی به زوج ها؛ و شکل گیری انجمن های خانواده. اما رویکرد دوم، معطوف به روندها و پیامدهاست و هم به تقویت خانواده و هم به واقعیت طلاق و پیامدهای آن و به ازدواج مجدد توجه دارد؛ سوال این است که چگونه به لحاظ فرهنگی و اجتماعی و حقوقی راه کارهای مناسب با وضع موجود را به وجود بیاوریم؟ مثلاً در اثر خیانت، خشونت کاهش یابد، یا اینکه در صورت طلاق، بچه ها از حمایت هر دو والد و دولت برخوردار باشند، یا اینکه نهادهای حمایت از زوجین طلاق گرفته و بچه ها به وجود بیایند تا آسیب های طلاق به ویژه برای زنان و کودکان کاهش یابد.

آقای دکتر خیانت به هرحال یک کجروی اجتماعی است. چطور می توان آن را کم کرد تا آسیبهای کمی به خانواده و جامعه وارد شود؟


غلامی پور: قبلاً به برخی موارد اشاره کردم؛ با توجه به شواهد، به نظر می رسدکه آمار طلاق قابل پیش بینی در ایران در برخی نقاط، تا ٥٠ درصد هم می توان بالا رود اما بنا به علت های اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی، بسیاری از پیوندها از هم نمی گسلند و بر روی کاغذ حفظ می‌شوند. این همان پیوندهایی است که با عنوان طلاق عاطفی نام برده می شود. در واقع می توان نرخ طلاق را همانند نرخ ارز و نرخ سوخت، به دلیل ترس از پیامدهای منفی آن، به زور پایین نگه داشت. همانطورکه پایین نگه داشتن نرخ ارز و نرخ سوخت باعث قاچاق و دیگر مفسده ها می شود، پایین نگه داشتن نرخ طلاق با توسل به برخی ممنوعیت های قانونی نیز باعث مفسده های چون خیانت و حتی جنایت می شود. در ایران نه تنها طلاق، بلکه ازدواج نیز به لحاظ اقتصادي و اجتماعي فرآيند سختي شده است.
از طرف ديگر، شواهد نشان مي‌دهند كه خانواده، كاركرد عاطفي جنسي مطلوبي ندارد و اين موضوع باعث افزایش اختلافات زناشویی شده است. مي‌توان يكي از دلايل به وجود آمدن روابط جنسي عاطفي در شكل همباشي را در نتيجه ضعیف شدن کارکرد ازدواج و خانواده دانست. سياست‌گذاري براي بهبود روابط خانوادگي و جنسي افراد جامعه بايد هم از بعد آسيب‌شناسي باشد و هم از بعد پذيرش تغييرات اجتماعي - فرهنگي تا کل فرآيند ازدواج و طلاق را در بر بگيرد. در واقع ما علاوه بر ازدواج و زناشویی، باید طلاق را هم مورد توجه قرار بدهیم؛ بسياري از زناني كه طلاق گرفته‌اند، تحت نگاه‌هاي برچسب‌زننده اجتماع قرار مي‌گيرند و اعتماد به نفس خود را از دست داده و در يك روند فرسايشي از خانواده نيز دور مي‌شوند. اين روند تبعات رواني و اجتماعي منفي به همراه دارد. بهتر است در اين زمينه فرهنگ‌سازي شود و طلاق گرفته مانند فردي خلافكار تلقی نشود. سالانه 40 درصد بر تعداد زنان سرپرست خانوار افزوده مي‌شود؛ بايد توانمندسازي زنان سرپرست خانوار جوان را مدنظر قرار داد. همچنين زمينه‌ ازدواج مجدد زنان مطلقه و همسر فوت شده را چگونه بايد فراهم كنيم؟ سياست‌گذاري معطوف به تغيير و تحولات اجتماعي- فرهنگي، بايد به اين پرسش ها پاسخ دهد.

مسلمی فر: متاسفانه نفاقی در ما وجود دارد و تکلیف خودمان را نمی دانیم. همانطور که عرض کردم سیاست گذاری نداریم. ما همان طور که در مسائل اقتصادی تورم داریم در مسائل جنسی هم این تورم وجود دارد.الان نگاه جنسی افزایش یافته است و گروههای جنسی درشبکه های جنسی مجازی زیاد شده است. در کمتر از چند دقیقه فرزندان و افراد خانواده ما امکان برقراری هر نوع ارتباطی رادارند و می تواند تعاملات غیرقابل پیش بینی را با افراد دیگر برقرار کنند.در فضای مجازی امکان پنهان کاری فراهم است اما حتی پشت یک نظر جعلی هم یک انسان واقعی قراردارد. به جای منع یک رویکرد غیرقابل پذیرش اجتماعی و به دور از نگاه واقع بینانه است باید به دنبال راه های دستیابی به یک کنترل درونی برای ناخودآگاه جمعی آسیب پذیرمان باشیم. بهتر است تا وقتی که دیر نشده با خودمان صداقت داشته باشیم . ما هنوز مسئله صیغه را در کشور نتوانستیم حل کنیم که یک مسئه شرعی است چه رسد به سایر مسائل. مسئولان همانطور که در مورد مسائل اقتصادی حرف می زنند باید در مورد مسائل جنسی و موارد مربوط به خانواده هم سیاست گذاری کنند. بپذیریم که مسئله جنسی خیلی جلو آمده، تفاوت نسلی از بین رفته و واقعا این موضوع در حال تبدیل به یک ناهنجاری لجام گسیخته شده است.باید درعمل نظام حمایت ازخانواده مجرای حمایتی و قانونی داشته باشد.در مسائل حقوقی ازدواج باید دقت کرد خیانت ، دروغ و پنهان کاری مولود ترس و محدودیت است.  اگر وضع  خانواده های ایرانی بهتر شود فکر می کنید آمار  طلاق کم می شود یا زیاد؟ قطعا زیاد چون خیانت ، دروغ و پنهان کاری مودلود ترس و محدودیت است اگر برخی از این محدودیت ها را مدیریت کنیم نهایتا اختلافات و مشکلات یا در کانال جدایی می رود و یا حل می شود اما به روابط نامشروع و خیانت نمی انجامد. خیلی وقت ها طلاق بهتر از روابط پنهاکارانه است که اعتماد خانواده و اجتماع را هدف می گیرد و منجر به طرح پرسش هایی نظیر این می شود که اصلا چرا باید ازدواج کنیم وقتی هیچ چیز ضمانتی ندارد.وقتی در ساختار دچار ضعفیم نباید همه چیز را با هم خواست و باید مصالح کل جامعه و اولویت ها در نظر گرفته شود.

چقدر برای این موضوع چاره اندیشی ضروری است یعنی اگر به زودی نباشد جامعه دچار انحلال و اُیبهای بیشتری می شود؟


مسلمی فر: اگر به زودی زود برای مسئله جنسی که به باور قریب به اتفاق کارشناسان رکن مهمی در نظام ازدواج است چاره جویی نکنیم با تغییر الگوها و نقش های زن و مرد و تغییرمفاهیمی نظیر بی وفایی،عشق ، غیرت و نظایر آن رو به رو خواهیم بود که به فرو پاشی ساختار و ارزش های سنتی خانواده می انجامد. بدعت ها و بدایعی نظیر ازدواج سپید و جشن طلاق که با تغییرفرهنگ ازدواج و زناشویی و روابط بین فردی در جامعه در حال گذار ما هنجارهای تازه و متفاوتی را ایجاد می کند. نمی توانم بگویم بهتر یا بدتر. فرهنگ تغییر می کند.جامعه خودش را به تعادل می رساند. اما ارزش ها ومعناها تغییر می کند . یعنی دیگرخانواده به معنای سنتی نخواهیم داشت.چنانکه به نظرم کارکرد سایر نقش ها و مناسبات فامیلی و خانوادگی نظیرعمو و دایی و خاله نیز تغیر خواهد کرد.

غلامی پور: تا 10 سال آینده جامعه ایران شاهد تغییراتی در حوزه خانواده و جمعیت و ارزش ها و رفتارهای جنسی خواهد بود. البته جامعه همیشه راه تعادل برقرار کردن بین خرده سیستم هایش را پیدا خواهد کرد. با توجه به این تغییرات، رویکردها و دیدگاه ها نیز تغییر خواهد کرد. در حال حاضر نرخ رشد طلاق درکشور سالانه حدود ١١ درصد است. سیاست های آسیب شناسانه باید کاهش نرخ رشد طلاق را در نظر بگیرد و همچنین باید طلاق را به عنوان یک واقعیت بپذیرد و در جهت رفع آسیب های طلاق گام بردارد. خانواده ها و زوج ها که بسیاری از آنها صاحب فرزند هستند، نباید در فرایند طلاق به جان هم بیفتند! مطالعات نشان می دهند که نوع برخود والدین و خانواده ها بعد از جدایی، تأثیر بیشتری از خود طلاق بر انطباق پذیری فرزندان با شرایط جدید دارند. نکته آخر اینکه سیاست اجتماعی و فرهنگی در حوزه سلامت جنسی خانواده ها و افراد باید از منظر دین اسلام و از سوی متخصصین دینی نیز تبیین شود. در واقع، نوع نگاه به این مقوله و تغییرات آن هم باید از سوی متخصصین علوم انسانی و هم عالمان دینی باشد.
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # انتخابات آمریکا # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
آخرین اخبار
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟