تقابل انسان و حیات وحش را به جرأت میتوان یکی از مهم ترین عوامل نابودی حیات وحش کشور دانست؛ تقابلی تلخ که در اغلب موارد، یک سوی آن انسانی خسارت دیده است و سوی دیگرش حیوانی که بهای این خسارت را با جانش پرداخته است.
به گزارش «تابناک»، انتشار تصویری از شغال حلق آویز شده و پس از آن، دست به دست شدن تصویری از لگدمال شدن لاشه یک گربه جنگلی (از جمله گربهسان سانان باقی مانده ایران) در شبکههای اجتماعی، هر دو به این دلیل که به اشتباه طعمههای خود را از میان مرغ و خروس مردم بومی انتخاب کرده بودند، تلنگری است تا به یک معضل قدیمی بیندیشیم. معضلی که هنوز رفع نشده و گلوی حیات وحش ضعیف شده کشورمان را به شدت میفشارد.
این موضوع البته جدید نیست و تقابل مردم با گونههای متنوع جانوری، از گوشتخوارانی مانند پلنگ، خرس، گرگ، روباه و شغال گرفته تا خرگوش و گراز و دیگر گیاهخوارانی که از دید کشاورزان، آفت مزارع خوانده میشوند، امری مسبوق به سابقه در گوشه گوشه کشورمان است و تاکنون هم بارها و بارها تصاویر تداوم آن از گوشه و کنار کشورمان منتشر شده است.
کشتار بیرحمانه گربه جنگلی در لاهیجان به جرم دزدی مرغ
طرح های آرمانی را فراموش کنیم؛ شریانبند لازم داریممسعود شكيبا، دامپزشك حيات وحش، با ابراز تاسف از تهدیدی که بر بقای حیات وحش کشور سایه افکنده، در این باره میگوید: مادامی که مردم با به هم ریختن نظم طبیعت، در هرم غذایی حیات وحش اختلال ایجاد کرده و میکنند، با ویلاسازی ها و تغییر کاربری اراضی، به جنگل ها و دیگر زیستگاه های حیات وحش دست اندازی میکنند و محل تولید مثل و تکثیر جانوران را از آنها میگیرند، گونههای جانوری ناچارند برای تأمین مواد غذایی به مناطق مسکونی پناه بیاورند.
او با اشاره به عواملی چون شکار و تخریب زیستگاهها، عدم دسترسی حیات وحش، به ویژه گوشتخوارانی که در راس هرم غذایی قرار دارند به منابع غذایی را عامل نزدیک شدنشان به روستاها عنوان میکند و میافزاید: تفریح و زیاده خواهی انسان، حیات وحش را به سوی سفرهای مشترک با انسان سوق میدهد؛ سفرهای که در اغلب موارد، انسان با پیش دستی، اضافه بر سهمش از آن برداشت میکند و تاب تحمل حضور حیوانات در آن را هم ندارد.
حلق آویز کردن شغال در گیلان به جرم دزدی مرغ
این دامپزشک با تأکید بر اینکه حیات وحش کشور، در معرض خطر جدی قرار دارد، میگوید: بیشتر راه حل هایی که برای مدیریت تقابل انسان و حیات وحش ارائه میشوند، مثل برخورد با شکارچیان، جلوگیری از تخریب زیستگاه ها و غیره، راهکارهای بلند مدتی هستند که تبدیل به شعارهای تکراری شده و کارآیی خود را از دست دادهاند. در حالی که برای نجات حیات وحش رو به نابودی کشور، نیازمند راه حل هایی کوتاه مدت هستیم؛ راه حل هایی که هرچند ماهیت علمی اثبات شده زیست محیطی نداشته باشند و حتی با انتقاداتی جدی مواجه شوند، میتوانند با توجه به شرایط بحرانی فعلی، نقش شریانبند را ایفا کنند. مثل غذارسانی به حیات وحش.
وی میافزاید: هرچند نادرست بودن دخالت در اکوسیستم ها، چرخه زندگی و تغذیه حیات وحش تحت هر عنوان حتی با هدف حفاظت انکار ناپذیر است، در شرایط کنونی که جمعیت حیات وحش از هر جهت با تهدید جدی مواجه است برای کمک به بقای آن، چارهای جز انتخاب راه حلهایی مثل غذارسانی نداریم؛ راه حل هایی که ممکن است با ایدهآلهای علمی و شعارهای زیست محیطی هم راستا به نظر نرسند ولی موثر و راهبردی هستند.
کشتار پلنگ با طعمه مسموم در ارتفاعات روستای پشت کوه جلیل در مرز استان فارس و استان کهگیلویه و بویراحمد
چرا نتیجه کشتار حیات وحش پر شدن حساب بانکی میشود؟شادی مدرس، فعال حیات وحش، ضمن ابراز تأسف از تکرار چنین جنایاتی در قبال حیات وحش با اشاره به میزان اندک جرائم موجود برای کشتار حیات وحش، میگوید: 8 میلیون تومان بابت ضرر و زیان ناشی از کشتار یک گربه جنگلی و تنها 350 هراز تومان بابت کشتار یک شغال، نه تنها جریمهای بازدارنده محسوب نمیشود، بلکه با احتمال خفیفِ به دام افتادن این افراد و فرض را بر این اتفاق گذاشتن، واریز این جریمه اندک به حساب سازمان حفاظت محیط زیست دردی از حیات وحش کشور درمان نخواهد کرد.
این فعال حیات وحش در پاسخ به اینکه راه جلوگیری از این تقابل ها را چه میدانید، میگوید: راه حل عاجل پیشگیری از کشتار حیات وحش، افزایش چشمگیر نرخ جرایم و مهمتر از آن، تقویت بعد حفاظتی سازمان محیط زیست است. به این صورت که هم در حراست از حیات وحش فعال عمل کند و هم تدبیری بیندیشد که خسارات وارده به مردم در مواقع بروز مشکل، جبران شود. افزایش جریمه های کشتار گونه های حیات وحش نیز ذیل همین وظایف حراستی قرار میگیرد.
کشتار گرگ توسط اهالی لوشان
او در پایان میگوید: منظور از افزایش جریمه، تقویت بعد بازدارندگی ماجراست، وگرنه تأکید دارم که شیوه فعلی واریز جرایم به حساب سازمان یا حتی نهادهای دیگر، چاره درد نیست و سودی برای حیات وحش ندارد. البته جا دارد که سازمان تدبیری بیندیشد تا این جرایم اندکی که دریافت میشوند، صرف حفاظت و نگهداری از حیات وحش شده یا حتی در قالب جبران خسارت، به مردم پرداخت شوند تا شاهد چنین صحنه های زشتی از کشتار حیات وحش نباشیم. همه اینها در صورتی است که سازمان بخواهد در رویه خود تغییری به وجود آورد وگرنه در آینده هم آش همین خواهد بود و کاسه همین!