جشنواره فیلم فجر هنوز برای برخی جریانها به پایان نرسیده و نقدهای شدیدی نسبت به «ابدو یک روز» به عنوان شکارچی اصلی سیمرغهای جشنواره مطرح شده که به عنوان راهبردی رای نقد جشنواره فیلم فجر و مهمترین اثر این جشنواره، با انصاف فاصله چشمگیری دارد، چرا که بدین شکل عملاً یک جوان فیلمساز و اثرش، قربانی تسویه حسابها میشود.
به گزارش «تابناک»؛ سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر با ظهور یک پدیده همراه بود اما حفظ پدیده در سینمای بیرحم ایران که برجستهترین و سرسختترین هنرمندان نیز در میانه دعواهای سیاسی و صنفی مستهلک میشوند، به مراتب دشوارتر و پیچیده تر از کشف و عرضه چنین پدیدههایی است. «سعید روستایی» یک جوان سینماگر 26 ساله است که در نخستین تجربه فیلمسازیاش، رای داوران و مردم را در یک سبد داشت، چنان بیسابقه درخشید که تا مدتها در مرکز توجه خواهد بود.
«سعید روستایی» با فیلم سینمایی «ابد و یک روز»، 9 سیمرغ بلورین از جمله سیمرغ بلورین بهترین فیلم به انتخاب مردم را از آن خود کرد و بدین ترتیب با دستیابی به جوایزی که هیچ گونه با این وسعت به یک فیلمساز در ادوار جشنواره فیلم فجر تعلق نگرفته بود، موقعیتی متفاوت به دست آورد که باعث میشود لااقل برای ساخت دومین فیلم بلند سینماییاش، با پیشنهادهای جذابی مواجه شود.
با این حال کثرت جوایزی که به «ابد و یک روز» تعلق گرفت، به منزله عدم تعلق سیمرغ به فیلمهای دیگر -متناسب با انتظاراتشان- بود و همین اتفاق منجر به آغاز سیل تازه نقدهایی درباره جشنواره سی و چهارم شد. این رویه طبیعی بود، چرا که هر جریان سینمایی و هر سینماگر در کشورمان عقبه رسانهای مشخصی دارد و در این زمینه نیز عقبه رسانهای برخی سینماگران نقدهای جدی مطرح کردند که ارتباطی با متن این فیلم نداشت و «نقدهای فرامتنی» با «انگیزههای فرامتنی» بود اما جهتگیری نقدها عجیب و دور از انصاف بود.
منتقدان متصل به برخی سینماگران، به جای آنکه به علت انتخاب مشترک داوران و مردم تمرکز کنند، پیکان نقد را در روزهای اخیر متوجه فیلم «ابد و یک روز» کردند و نخستین اثر یک کارگردان جوان را با انواع اتهامات و نسبتهای ناروا منکوب نمودند تا این تلقی را برجسته سازند که فیلم برتر جشنواره فاقد ارزشهای لازم برای دریافت این سیمرغهای بلورین بوده است. حتی یکی از منتقدان غیرمنصف که عمدتاً همواره بر فرم تاکید داشته، با توجه به فرم درست این فیلم، به زعم خود اقدام به نقد محتوایی کرده و این فیلم را «بدترین» و «خطرناکترین» فیلم خواند!
این فیلم «خطرناک» روایت خانوادهای است که در آن دو برادر، چند خواهر و یک مادر زندگی میکنند. یکی از برادرها ترک کرده و اکنون در حال تلاش برای فراهم نمودن شغل و تشکیل زندگی مشترک است، یکی از برادرها به شدت معتاد و فروشنده خرد موادمخدر است و در این شرایط یکی از خواهرها با خواستگاری مواجه شده که افغانستانی است و در این بستر داستانی رقم میخورد که نمیتوان به آن اشاره کرد اما کاملاً با زندگی بخشی از مردم ملموس است و در نهایت نیز کار به تلخی به پایان نمیرسد.
«ابد و یک روز» اتفاقاً به شدت ما به ازای بیرونی دارد و به همین دلیل با وجود آنکه فیلم «شمال شهری» نیست مورد توجه مردم قرار گرفته و اگر یک فیلمساز مورد وثوق برخی جریانها این اثر را خلق میکرد، احتمالاً سعید روستایی تا سطح قهرمان ملی که دردهای جامعه ایران را به ملموس ترین و واقعی ترین شکل ممکن به تصویر کشیده، معرفی میشد اما روستاییِ جوان فعلاً پشتوانهای در این سینما ندارد و باید زیر ضرب قرار گیرد.
این نوع نقدها یا به عبارت بهتر تسویه حسابهای گذرا، عملاً ضربه به انگیزه و ثمره تلاش جوانی است که در نخستین تجربه کارگردانیاش توانسته در مقابل رقبای قدرتمندی موفق ظاهر شود و ظاهراً جرم روستایی، «جوانی» و «درخشش بیش از حد» در رویدادی است که در آن، جوانها حق ندارند از سطحی فزونتر ظهور و تبلور داشته باشند و باید صحنه را برای پیشکسوتانی که عمدتاً حرف تازهای برای گفتن ندارند، خالی کنند.
البته شاید برخی نقدها درباره هیات انتخاب و هیات داوران جشنواره سی و چهارم قابل تامل باشد اما گناه فیلمساز جوانی که در این جشنواره دیده شده و حتی مردم نیز به اثرش توجه کردهاند، چیست و چرا باید برای به چالش کشیدن جشنواره، یکی از بهترین فیلمهای سالهای اخیر از لحاظ قصه، فرم و ریتم را بدین شکل زیر ضرب قرار داد و آینده کاری این جوان سینماگر را نیز به مخاطره انداخت؟
آیا بهتر نبود به جای نقد یکسویه و دور از انصاف «ابد و یک روز»، از آثاری که به زعم این منتقدان حرفی برای گفتن داشتند و به تصور این منتقدان حقشان را نگرفتهاند، تمجید میشد و بر نقاط قوت فیلمهای خودی تاکید میشد؟ آیا این شیوه نقد، برای عموم ناظران و به خصوص نیم میلیون تماشاگر جشنواره سی و چهارم که اکثریتشان به «ابد و یک روز» رای داده و برنده سیمرغ بلورینش کردهاند، خوشایندتر نبود؟
البته به نظر میرسد تنها هدف از این نقدها تسویه حساب با مجموعه تاثیرگذار در انتخاب «ابد و یک روز» از طریق لجنمال کردن این فیلم نیست، بلکه این خط و نشانها باید باعث شود تا هیات داوران دورههای بعدی جشنواره فیلم فجر جرات جدی گرفتن یک سینماگر جوان را نداشته باشند و در اهدای جوایز، مسائل فرامتنی همچون وزن و سابقه سینماگران را با اثر سینماگران در یک کفه بسنجند!