انتخابات در ایران تمام شد، ولی در همین حال در آمریکا، انتخابات کاندیدای ریاست جمهوری در احزاب آن کشور در حال برگزاری است. گفتههای برخی کاندیداها جنجالی شده است. نظریههای سوسیالیستی برنی سندرز نامزد دموکرات بین سرمایه دارها و جمهوری خواهها بسیار جنجالی است.
بیل اورایلی مجری شبکه فاکس نیوز که بیش از یک دهه است پر بینندهترین برنامه خبری در آمریکا را اجرا میکند، گفته است در صورت انتخاب برنی سندرز به ریاست جمهوری به ایرلند پناهنده خواهد شد. در آن سو نیز گفتههای دونالد ترامپ نامزد جمهوری خواه نه تنها واکنش منفی دموکراتها و افراد مستقل در آمریکا را در بر داشته، بلکه در بین جمهوری خواهان انشقاق و دودستگی به وجود آورده است.
مارک روبیو دیگر نامزد جمهوری خواه او را یک دلقک و کلاهبردار خطاب کرده است. میت رامنی نامزد حزب جمهوری خواه برای ریاست جمهوری سال ۲۰۱۲ در شدیدترین حملات لفظی به ترامپ او را یک شیاد، شارلاتان و بیریشه نامید و به طور کلی تشکیلات و حزب جمهوری خواه با او مخالف است.
ولی این موضوع باعث ریزش آرای او نشده و دونالد با طرز صحبت خاص خود نامزد پیشتاز حزب جمهوری خواه است. اینکه او چگونه و چرا به اینجا رسید جای کنکاش دارد، آیا او یک کلاهبردار است یا نماد واقعی جامعه آمریکاست.
دونالد ترامپ کیست؟
دونالد جان ترامپ متولد ۱۴ ژوئن ۱۹۴۶ در نیویورک آمریکاست. او فرزند چهارم ماری و فرد ترامپ است. پدرش در ابتدا یک نجار بود و سپس با ورود به املاک و مستغلات ثروتمند شد. تخمین زده میشود که ارزش داراییهای فرد ترامپ در اواخر عمر بالغ بر ۲۵۰ میلیون دلار بوده است. پدرش دارای اصل و نسبی آلمانی و مادرش نیز متولد اسکاتلند است.
ترامپ در مدرسه به مشکلاتی برمیخورد که باعث میشود او را به مدرسه نظامی بفرستند. او سپس به دانشکده وارتون (دانشگاه پنسیلوانیا) که یکی از بهترین دانشکدههای تجارت در آمریکاست، رفت و لیسانس اقتصاد گرفت. ترامپ از همان زمان دانشجویی در شرکت توسعه املاک پدرش شروع به کار کرد.
به گفته خودش بعد از فارغ التحصیلی پدرش به او یک میلیون دلار داده و او با این سرمایه کار خود را شروع کرده است و کمک دیگری از پدرش نگرفته است. در حالی که شواهد و مدارک نشان میدهد، او کار و شرکت پدرش را گسترش داده است. داراییهای ترامپ هم اکنون شامل چندین هتل در آتلانتا و چندین برج در منهتن و زمینهای گلف فراوانی در نقاط مختلف است. ارزش داراییهای او بالغ بر ۳ میلیارد دلار است. او سه بار ازدواج کرده است که از این ازدواجها ۵ فرزند دارد. او یک پروتستان است و انجیل را محبوبترین کتاب خود میداند
.
ترامپ و پدرش در مراسم فارغ التحصیلی از دانشگاه
ترامپ و رسانه ها
او به علت دعوایهای حقوقیاش در دههٔ ۷۰ مورد توجه رسانهها قرار گرفت، به صورتی که در یک سریال در نقش خودش ظاهر شد (حضوری بسیار کوتاه). دهه ی۸۰ آمریکا مصادف بود با دوران ریگان و مقرراتزدایی از اقتصاد آمریکا که باعث افزایش ناگهانی ثروت افراد بسیاری شد و این ثروتمندان و سبک زندگی شان مورد توجه رسانهها قرار گرفتند.
مجله GQ در مورد ترامپ مقالهای چاپ کرد و عکسش بر روی جلد مجله قرار گرفت. پس از فروش خوب مجله، ترامپ اولین کتاب خود به عنوان هنر معامله را در ۱۹۸۷ چاپ کرد و با فروش بالای کتاب جای خود را در رسانهها مستحکم کرد. او سپس چندین بار در فیلم های متفاوت در نقش خودش ظاهر شد.
ترامپ در سال ۱۹۹۶ مسابقات ملکه زیبایی آمریکا و جهان را خرید. با توجه به اینکه زنان اول و سوم او مدل بودهاند و زن دیگرش بازیگر، شاید این خرید نشان دهندهٔ تمایلات درونی اوست. ولی با اجرای موفق این برنامهها ترامپ خود را بار دیگر به رسانهها اثبات کرد، به نحوی که NBC به او پیشنهاد کار به عنوان میزبان در سری The Apprentice داد.
در رسانههای آمریکا ماهیانه و سالانه گزارشهایی تهیه میشود برای مجریان، نویسندگان و تهیه کنندگان و به آنها گوشزد میشود، چه بخشی از سخنان یا رفتار آنها مورد پسند یا نکوهش چه بخشی از مردم قرار گرفته است. ترامپ از تجربه خود در رسانهها آموخت که چگونه و چه حرفی بزند که بخش خاصی از مردم بپسندند و او را تأیید کنند.
او در برنامه The Apprentice از خود شخصیتی مغرور و متکبر نشان داد. با این حال مردم دوستش داشتند. ترامپ با کلید واژه «تو اخراجی» توانست این برنامه تلویزیونی را در آمریکا تبدیل به یکی از محبوبترین برنامههای Reality کند و درآمدی بالغ بر۲۰۰ میلیون دلار نصیب خود کند
.
دونالد ترامپ در فیلم
تنها در خانه ی 2 (1992)
ترامپ و سیاست
تمایلات سیاسی ترامپ در سالیان ثابت نبوده و حتی متناقض به نظر میرسند. به گفته خودش در جوانی به دموکراتها تمایل داشته، ولی در سال ۱۹۸۷ به حزب جمهوری خواه پیوست. خود او در این مورد میگوید: «من اهل محلی بودم که همه دموکرات بودند و صادقانه بگویم طی سالها همین که بیشتر و بیشتر درگیر شدم تکامل یافتم».
بین سال های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۱ عضو حزب Reform شد. بعد از آن خود را یک دموکرات خواند تا اینکه در سال ۲۰۰۹ اعلام کرد به حزب جمهوری خواه برگشته است. او در ۲۰۱۱ اعلام کرد که مستقل است و به هیچ حزبی تعلق ندارد. سپس در ۲۰۱۲ بازگشت دوباره خود به جمهوری خواهان را اعلام کرد! او در مجموع ۵ بار موضع خود را عوض کرده است.
این هم نشان از بیثباتی و هم اعتماد به نفس بالای اوست. در دنیای رسانههای مدرن که شخصیتها برای تغییر نظر به شدت کوبیده میشوند، او ابایی از مواضع متضاد خود ندارد.
او در سه دوره و در مجموع بیش از ۱۷ سال عضو حزب جمهوری خواه و یک دوره هشت ساله عضو حزب دموکرات بوده است. شاید بتوان یک دوره را با تمایل باقی مانده از زمان جوانیاش و علاقهاش به کلینتون توجیه کرد.
وقتی که از دونالد ترامپ پرسیده شد از چهار رئیس جمهور اخیر آمریکا کدام را بهتر میداند او بیل کلینتون را معرفی میکند اگر چه میگوید که اگر کلینتون «مونیکا» و دیگران را نمیدید عملکرد بسیار بهتری میداشت، او در مقاطع مختلف کمکهای مالی به کلینتونها کرده است و دوست خانوادگی آنها به حساب میآید.
ولی با تأمل بیشتر میشود دید به جز در زمان بوش پدر، ترامپ همیشه در جریان مخالف حزب حاکم ریاست جمهوری حرکت کرده است. او با استفاده از این موضوع از باراک اوباما و جورج بوش انتقاد میکند و خود را نامزدی خارج از جرگه سیاستمداران معمول واشنگتن نشان میدهد که معمولا از یکی از این دو رئیس جمهور حمایت کردهاند.
ترامپ و طرفدارانشصحبتهای ترامپ پوپولیستی و حتی نژادپرستانه است. یک عضو شناخته شده Ku Klux Klan (یک گروهنژاد پرستانه) از ریاست جمهوری دونالد ترامپ دفاع کرده است. پس چگونه بیش از ۳۵ درصد جمهوری خواهان از او حمایت میکنند؟ آیا آنها نیز نژاد پرستند؟ یک جواب به این سوال را بیل کلینتون داده است.
کلینتون، ترامپ را یک استاد برندسازی خطاب کرده است. کسی که میداند مردم از سیستم حاکم بر آمریکا ناراضیاند، و با نشان دادن یک شخصیت برتری جویانه در برخورد با مخالفان و منتقدان سیاسی خود، به جای پاسخ گویی به انتقادات با حمله به آن شخص او را تحقیر میکند. (این طرز رفتار ترامپ را میشود در مواجه در با انتقادات میت رامنی دید. ترامپ، میت رامنی را یک بازنده خطاب کرد که در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا سال ۲۰۱۲ پس کشیده و غیب شده است.)
نوام چامسکی متفکر شهیر آمریکایی در مصاحبه با هافینگتون پست به نحو دیگری پاسخ سوال را میدهد: «او (ترامپ) به طور واضح برای احساسات عمیق خشم، ترس، یاس و ناامیدی که احتمالا در بخشهایی از مردم که مرگ و میرشان افزایش پیدا کرده وجود دارد، جذاب است. این چیزی است که به جز در زمان جنگ یا فاجعه دیده نشده است».
منظور چامسکی سفید پوستان کارگر میانسال آمریکایی است که طبق آمار نرخ مرگ و میرشان در حال افزایش است. دلیل این افزایش سکته قلبی ناشی از چاقی مفرط، مصرف بیش از حد الکل و مواد مخدر و خودکشی است.
به نظر بخشی از جامعه آمریکا در حال خودکشی است. چگونه ممکن است؟ طی ۲۰ سال گذشته بیشتر کارخانهها در آمریکا تعطیل شدهاند و برای هزینه کمتر به چین، هند و کشورهای دیگر منتقل شدهاند. حتی مراکز خدمات پاسخ گویی از طریق تلفن نیز به هند منتقل شده است (که مدتهاست سوژه طنز شویهای تلویزیونی شده).
کارخانههای باقی مانده در آمریکا هم اتوماتیک شدهاند و در نتیجه کار کمتری برای کارگرها وجود دارد. از آن طرف مهاجران مکزیکی با دستمزد کمتر رقیب سفید پوستان هستند. فشار روحی که بر آنان در این چند دهه وارد شده در طول تاریخ ایالات متحده بیسابقه است.
علاوه بر این سال هاست که این قشر از جامعه که سواد دانشگاهی ندارد اطلاعات نادرست از رسانههای خود میگیرند. (این طبقه که اکثرا جمهوری خواهند علاقه خاصی به فاکس نیوز دارند). به طور مثال بیش از ۳۰ درصد بینندگان فاکس نیوز فکر میکنند که اوباما در آمریکا به دنیا نیامده است (یکی از مجریان مشهور این رسانه گلن بک مبلغ این موضوع است).
یک نظرسنجی بین جمهوری خواهان ایالت لوئیزیانا نشان داد که ۲۸ درصد آنها باور دارند باراک اوباما مسؤل واکنش ضعیف دولت به طوفان کاترینا در سال ۲۰۰۵ بوده است! نام این پدیده را «تأثیر فاکس نیوز» گذاشتهاند، که باعث بیاعتمادی به دولت شده است. این بخش از سفیدپوستان فکر میکنند که آمریکا تحت حمله مسلمانان است و مهاجران غیر قانونی در حال تجاوز و دزدی در آمریکا هستند.
این باعث سرخوردگی در آنها شده و با تبلیغ و تشویق شرکتهای بزرگ، به مصرف بیش از حد غذا (فست فود و غذاهای فرآوری شده) و الکل روی آوردهاند. دونالد ترامپ با زیرکی تمام از این موضوع استفاده میکند و سخنانی را بر زبان میآورد که برای سفیدپوستان کارگر تسلی بخش است (بخشی از گفتههای جنجالی ترامپ در مورد برنامههای ریاست جمهوریاش):
تمام مسلمانها را از ورود به آمریکا منع میکنم.
یک دیوار بین آمریکا و مکزیک میکشم، که پول ساختش را از مکزیک خواهم گرفت.
تمام ۱۱ میلیون مهاجر غیر قانونی را اخراج میکنم.
ترامپ با این گفتهها رأی طبقه کارگر سفید پوست را به دست آورده، این طرز رفتار او باعث شده که در مقالهای در واشنگتن پست، دونالد ترامپ به سیلویو برلوسکنی سیاستمدار پوپولیست ایتالیایی تشبیه بشود «هر دو پر سر و صدا، پر و مدعا، تاجرانی جسور، سیاستمدارانی آماتور و زنبازهای حرفهای هستند» به هر حال نمیتوان استفاده هر دو از سیاستی لخت و زرد برای پیشبرد اهدافشان را انکار کرد
.
ترامپ در یک کمپین تبلیغاتی
ترامپ و رقبای انتخاباتی
رفتارها و گفتههای ترامپ باعث پیشتازی و رأی ۳۵ درصدی ترامپ در انتخابات حزبی تا اکنون شده است ولی این به معنی نمایندگی او از کل جامعه آمریکا نیست. بیش از ۵۵ درصد مردم ایالات متحده نگاهی منفی به او دارند، این نشان میدهد او شانس کمتری برای رئیس جمهور شدن دارد.
اگر او از سوی حزب کاندید شود و به علت آرای منفی رأی نیاورد، جمهوری خواهان برای بار سوم از دموکراتها شکست خوردهاند، ولی اگر برنده شود با توجه به بیتجربگی او در حکومت داری و سیاست (همان طوری که تمام متخصصان سیاست خارجی حزب جمهوری خواه متحدا هشدار دادهاند) باعث تنزل ایالات متحده در جهان خواهد شد.
میت رامنی و دیگر اعضای با سابقه حزب این را به خوبی میدانند، منابع غیر رسمی از اراده میت رامنی میگویند که میخواهد مانع نامزدی ترامپ از طرف حزب شود و با توجه به آخرین مناظره جمهوری خواهان در پنجشنبه گذشته، به نظر یک جنگ داخلی در حزب جمهوری خواه در جریان است. دونالد ترامپ قبلا گفته بود که اگر از سمت حزب حمایت نشود، مستقل وارد انتخابات خواهد شد که مطمئنا باعث شکست جمهوری خواهان در ریاست جمهوری خواهد شد.
در آن سوی سیاست، بیل کلینتون از مشاوران همسرش خواسته که برنامهای برای مقابله با او در ریاست جمهوری آینده بنویسند. از دیدگاه رئیس جمهور سابق آمریکا روش ترامپ که پاسخ گویی کوتاه و تیز به سوالات با ادبیات عامیانه است، میتواند برای هیلاری کلینتون که عادت به توضیحات طولانی و سیاسی دارد، باعث دردسر شود. به همین روی با اینکه انتخابات دموکراتها تمام نشده (هیلاری پیشتاز است) هیلاری در فرصتهایی که دارد به دونالد ترامپ حمله میکند و سعی بر این دارد که او را متعصب نشان دهد تا بتواند او را در سال بعد شکست دهد.
و در آخر...
وقتی که دونالد ترامپ در ماه جولای سال گذشته تصمیمش را برای ورود به انتخابات اعلام کرد تمام روزنامه نگاران، تحلیلگران و سیاسیون او را جدی نگرفتند، وقتی که در نظرسنجیها جب بوش را کنار زد و نفر اول شد گفتند این رأی هیجانی و موجی است و دوام نخواهد داشت. وقتی که در آیوا نفر دوم شد، این را نشان شکست او دانستند، ولی الان که برنده انتخابات ۱۲ایالت شده است، دیگر کسی منکر او نیست.
جمهوری خواهان به جنگ او رفتهاند و شیاد و دروغگو خطابش میکنند. همان طور که در بالا گفته شد او نماینده تمام و کمال جامعه آمریکا محسوب نمیشود ولی او یک پوپولیست است که با تجربه و هوش خود توانسته بخشی از مردم را به سمت خودش بکشاند. فارغ از اینکه برنده شود یا نه، او توانسته شکافی را نشان دهد که در جامعه آمریکا وجود دارد.
سیاستمداران آمریکایی باید توجهشان به این شکاف باشد، این شکاف را قبلا اقتصاددانانی مثل توما پیکتی و سیاستمدارانی مثل رابرت رایش وزیر کار دولت کلینتون گوشزد کرده بودند. اکنون ترامپ بر موج ناشی از این شکاف میراند، این موج شاید آنقدر بزرگ نباشد که سیستم سیاسی آمریکا را تخریب کند، ولی مطمئناً آن را تکانی شدید خواهد داد.