تنها دو هفته! روزشمار برگزاری آزمون سراسری برای 860 هزار و 109 داوطلبی که در کنکور سال 95 ثبتنام کردهاند به روزهای پایانی نزدیک شده است داوطلبانی که در روزهای 24 و 25 تیر با سیاه کردن مربعهای سفید، به انتظار به ثمر رسیدن نتیجه یک سال تلاش شان مینشینند. نتیجهای که در بهترین حالت قبولی در دانشگاههای دولتی را رقم میزند.
به گزارش جام جم، عبور از سر در دانشگاههای دولتی، اما برای همه امکان پذیر نیست و خیلیها به اجبار راهی دیگر مراکز آموزشعالی میشوند؛ از دانشگاه آزاد به عنوان ریش سفید 34 ساله دانشگاههای غیردولتی گرفته تا مجتمعهای آموزشعالی غیرانتفاعی، علمی ـ کاربردی، پیام نور و پردیسهای خودگردان، مراکز آموزشی ریز و درشتی که تحت عناوین مختلف مدتهاست در نظام آموزشی ما به وجود آمده اند البته تلاش آنها در همه این سالها بر این بوده که گوی سبقت را در جذب دانشجو از همدیگر بربایند؛ تلاشی که همیشه هم با موفقیت همراه نبوده است، آنقدر که سال به سال، از تعداد دانشجویان در حال تحصیل در بسیاری از این مراکز کم میشود و به تعداد صندلیهای خالیشان اضافه. اتفاقی که باعث شده مجتبی شریعتینیاسر، معاون آموزشی وزارت علوم از اجرای طرح مدیریت منطقهای آموزشعالی در کشور خبر بدهد و به مهر بگوید: مراکز آموزش عالی بیمشتری و دانشجو خود به خود تعطیل میشود.
تعطیلی در انتظار برخی مراکزتعطیلی اما راهحلی است که برخی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی را بیشتر از بقیه تهدید میکند؛ مراکزی که اما و اگر درباره کیفیت آموزش، کادر علمی، امکانات رفاهی و ... در آنها زیاد است. حرف و حدیثهایی که بیشتر دور سر دانشگاههای غیرانتفاعی و علمی - کاربردی میچرخد، مراکزی که مدتهاست به دغدغه نظام آموزش عالی تبدیل شدهاند.
از یک طرف تکلیف دانشجوها در آنها مشخص نیست و کسی نمیداند بعد از فارغالتحصیلی قرار است با علمی که آموختهاند در کدام بازار کار و با کدام مهارت و سابقه علمی به کار مشغول شوند؟! و از طرف دیگر مسئولانش بلاتکلیف ماندهاند و نمیدانند سرمایهای که برای راهاندازی دانشگاه گذاشتهاند چطور به جیبشان برخواهد گشت.
این وسط تکلیف وزارت علوم به عنوان متولی نظام آموزشی کشور هم در برخورد با این مراکز چندان مشخص نیست و آن گونه که از شواهد پیداست مسئولان این وزارتخانه خودشان هم نمیدانند برای رشد بیرویه و بدون کیفیت این مراکز آموزش عالی غیردولتی چه چارهای باید بیندیشند؟! موضوعی که به پاشنه آشیل این وزارتخانه عریض و طویل هم تبدیل شده و نظر منتقدان زیادی را به این موضوع جلب کرده است.
این نقد را حجتالاسلام علیرضا سلیمی، دبیر اول کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس دهم هم به وزارت علوم وارد میکند و به جامجم میگوید: مجلس شورای اسلامی مکررا این مساله را به مسئولان وزارت علوم گوشزد کرده، مسئولان ذیربط را آورده و در این باره توضیح خواسته، اما متاسفانه بعضی از مسئولان وقتی به مجلس میآیند خوب و دلنشین حرف میزنند ولی خارج از مجلس تحت فشار برخی افراد خاص از موضعشان عقبنشینی میکنند و در عمل کار دیگری انجام میدهند و همین مساله باعث افزایش نقطه ضعفهای آموزش عالی در کشور شده است.
دبیر اول کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در ادامه به بازدیدهای میدانی اعضای این کمیسیون از برخی مراکز آموزش عالی مانند مراکز غیرانتفاعی در شهرستانهای مختلف کشور اشاره میکند و میگوید: متاسفانه بسیاری از این مراکز از کیفیت بسیار نازلی برخوردارند . حتی در بازدیدهای میدانی در استانهای مختلف مکررا با این مورد مواجه شدهایم که در برخی مراکز تعداد اعضای هیأت علمی دو یا سه نفر بود یا برخی اصلا هیأت علمی نداشتند و خیلی راحت وزارت علوم را دور میزدند. این اتفاق به عقیده حجت الاسلام سلیمی تنها زمانی رخ میدهد که نظارت صحیحی بر نحوه عملکرد مراکز این چنینی وجود نداشته باشد. همین جاست که او تاکید میکند اگر وزارت علوم بدرستی به وظیفهاش عمل کند و نظارت دقیقی داشته باشد، بسیاری از این مشکلات حل میشود.
راهحل؛ اجرای طرح آمایشحل شدن این مشکل اما از نظر این نماینده مجلس شورای اسلامی تنها در گرو اجرای طرح آمایش آموزش عالی است؛ طرحی که یکی از محورهایش ساماندهی و تجمیع واحدهای آموزش عالی است.
حجتالاسلام سلیمی با اشاره به این موضوع میگوید: متاسفانه هر وزیری که آمده درباره اجرای این طرح شعارداده اما تا امروز اقدامی جدی صورت نگرفته. درحالی که طرح آمایش آموزش عالی از چند جهت میتواند مفید باشد؛ هم از نظر گستره توزیع واحدهای آموزش عالی در کشور، هم از نظر نیازسنجی و هم ساماندهی به وضعیت واحدهای آموزش عالی .
این موضوع از نظر دکتر محمد برخورداری، رئیس با سابقه دانشگاه علم و صنعت نیز یکی از ضروریات ساماندهی وضع آشفته این روزهای نظام آموزش عالی است. دکتر برخورداری در این باره به جامجم میگوید: این بحث از مدتها پیش مطرح است و الان هم وزارت علوم مکلف شده به ساماندهی بحث آموزش عالی در کشور. در این بحث هم به صندلیهای خالی مانده دانشگاهها مورد توجه قرار میگیرد و هم این موضوع که در چه رشتههایی چه مقدار دانشجو نیاز است. در کنار اینها به این نکته هم توجه میشود که این دانشجوها قرار است با چه کیفیت و امکاناتی درس بخوانند. من معتقدم که باید هرچه سریعتر برای این مشکل فکری شود و تکلیف مراکز آموزش عالی غیردولتی روشن شود.مخصوصا دانشگاههایی که ازنظر کیفی نمره قبولی نمیگیرند و وظیفه وزارت علوم است که بر عملکردشان نظارت کند.
چاره صندلیهای خالیصفحات تقویم آموزش عالی کشور را که ورق بزنیم، چیزی حدود یک دهه که به عقب برگردیم به روزگاری میرسیم که صندلی هیچ دانشگاهی خالی نمیماند؛ روزگار صف بستن داوطلبان پشت درهای بسته کنکور. آن روزها خالی ماندن صندلی دانشگاهها در باور هیچ کسی نمیگنجید اما چرخ روزگار چرخید و چرخید و هر سال از تعداد داوطلبان کم و به تعداد مراکز آموزش عالی اضافه شد تا این که آمارها خبر از وجود یک میلیون صندلی خالی در سال گذشته دادند؛ صندلیهایی که سهم قابل توجهی از آنها به مراکز آموزش عالی غیرانتفاعی میرسد؛ دلیل این اتفاق را وقتی از علی آهون منش، رئیس اتحادیه دانشگاههای غیرانتفاعی میپرسیم به یک جواب کلی میرسیم ؛ این که این روند کاهش دانشجو اتفاقی است که برای تمام دانشگاهها افتاده و از این بخش سهمی هم نصیب غیراتفاعیها شده است. آهون منش در توضیح بیشتر به ما میگوید: براساس آنچه برنامه ششم توسعه پیش بینی کرده، روند کاهش دانشجو در طول برنامه ششم ادامه خواهد داشت و تا پایان برنامه حدود یک میلیون نفر از ورودیهای آموزش عالی کم خواهد شد. اما این موضوع در مورد دانشگاههای غیرانتفاعی با پیچیدگی زیادی مواجه است. آهونمنش با این حال نمیتواند نگرانیاش را از ظرفیت خالی این دانشگاهها پنهان کند؛ همین جاست که او هم مانند حجتالاسلام سلیمی و دکتر برخورداری، برای حل اوضاع آشفته مراکز آموزش عالی، پای وزارت علوم را وسط میکشد و از مسئولان این وزارتخانه میخواهد فکری به حال این مراکز بکنند تا ضریب ریزش دانشجویانش تا اندازهای جبران شود.
پای درد دل یکی از استادان مراکز غیردولتیدرباره کیفیت آموزش در مراکز آموزش عالی غیردولتی حرف و حدیث زیاد است؛ اما تا پای حرفهای یکی از استادان دانشگاهی که تجربه تدریس در دانشگاههای غیرانتفاعی، علمی ـ کاربردی، پیام نور و دولتی رادر کنار هم دارد، ننشسته بودیم از عمق ماجرا خبر نداشتیم . ع. ش استاد با سابقهای بود که با بیش از 30 سال سابقه تدریس به سوالات ما جواب داد. این استاد دانشگاه که از شهر اراک پاسخگوی سوالات ما بود، به معضلی در حال شیوع در مراکز آموزشی غیردولتی اشاره کرد؛ معضل حقالتدریسهای ساعتی. استادان جوان و تازهکاری با روسای برخی دانشگاهها قرار داد سفید امضا میکنند و در نهایت با ساعتی 3500 تومان به امید روزی که هیأت علمی بشوند به دانشجوها درس میدهند؛ اتفاقی که او به آن لقب بردهداری نوین داد. موضوعی که اگر مورد توجه وزارت علوم قرار نگیرد، تبعاتش در مراتب بعدی دامن دانشجویان این دانشگاهها را میگیرد.