به گزارش «تابناک»؛ رهبر انقلاب در روز ۱۱ آذر، همزمان با نخستین روز محرم، در پیامی از سربازان سراسر کشور خواستند از سربازخانهها فرار کنند. ایشان همچنین تأکید کردند «من آنان را که با سکوت و احیاناً با اعمال خود از شاه خیانت کار پشتیبانی میکنند نصیحت میکنم به ملت مظلوم که برای اسلام خون میدهند و فداکاری میکنند، بپیوندند.»
تاسوعا و عاشورای سال ۵۷ فرا رسید و مردم در اطاعت از فرمان امام به خیابانها ریختند. مردم تهران در روز تاسوعا [۱۹ آذر]بزرگترین راهپیمایی ضدرژیم را برپا کردند. به گفتۀ حسین فردوست، در این روز شاه با مشاهدۀ حضور میلیونی مردم از بالگرد تصمیم به فرار از کشور گرفت.
یک روز بعد و در روز عاشورا مردم به خیابانها ریختند و دستجات عزاداری تبدیل به راهپیمایی بزرگ ضدرژیم شد. حضور گستردۀ مردم در روزهای تاسوعا و عاشورا شکل مبارزه را وارد مرحلۀ تازهای کرد و سرنگونی رژیم شاه را برای ناظران سیاسی حتمی کرد.
در دومین روز آذرماه سال ۱۳۵۷ دولت ازهاری از مجلس سنا رأی اعتماد گرفت. نخست وزیر جدید در نطق خود تأکید کرد که دولت وی، دولتی موقت است و به محض برقراری نظم، جای خود را به دولت غیرنظامی میدهد.
در همین روز در مشهد مقدس تظاهرات مردم سرکوب شد و مأموران به سوی پناهندگان در حرم شلیک کردند. درگیری هنگامی آغاز شد که جمعیت در اطراف صحن حضرت امام رضا (ع) مشغول راهپیمایی بودند. مردم به حرم پناه بردند، اما مأموران آنها را تعقیب کرده و به روی آنها آتش گشودند. با شدت یافتن تیراندازی، صحن مطهر خونین شد و عدهای به شهادت رسیده یا زخمی شدند.
امام خمینی (ره) به همین مناسبت با انتشار پیامی تأکید کردند: «تظاهرات مردم در مشهد سرکوب شد. درگیری هنگامی آغاز شد که جمعیت در اطراف صحن حضرت امام رضا (ع) مشغول راهپیمایی بودند. مردم به حرم پناه بردند، اما مأموران آنها را تعقیب کرده و به روی آنها آتش گشودند. با شدت یافتن تیراندازی، صحن مطهر خونین شد و عدهای به شهادت رسیده یا زخمی شدند». امام خمینی به همین مناسبت روز یکشنبه ۵ آذرماه ۵۷ مصادف با ۲۵ ذی الحجه را روز عزای عمومی اعلام کردند.
سومین روز این ماه نیز آیات عظام تقلید به مناسبت کشتار در حرم امام رضا (ع) اعلامیه دادند و متذکر شدند به منظور اعتراض به این عمل ظالمانه روز پنجم آذر عزای عمومی خواهد بود و تعطیل عمومی اعلام میشود.
روز ۵ آذر که فرا رسید به مناسبت پیام امام خمینی و نیز مراجع عظام تقلید تمام مغازه ها، بازار، کلاسهای درس و بسیاری از بانکها و ادارات که کارمندان آنها در محل کار خود حضور نیافته بودند، تعطیل شد. بر سر در خانه ها، مساجد و کوچهها به نشانۀ عزاداری برای شهیدان حرم امام رضا (ع)، پرچمهای سیاه نصب شده بود. مردم در مساجد، دانشگاهها و میدانهای اصلی شهرها، برای اعتراض جنایت دولت نظامی اجتماع کرده بودند.
با فرا رسیدن ماه محرم، دولت نظامی اجتماعات و مراسم عزاداری در معابر عمومی و رفت و آمد در خیابانها را از ساعت ۹ بعد از ظهر، ممنوع اعلام کرد. امام خمینی نیز، روز ۱۱ آذر اعلامیهای به مناسبت فرارسیدن ماه محرم صادر کرد.
نکته بسیار مهمی که در این پیام به آن اشاره شده بود نفی هرگونه سازش با نظام طاغوت بود. عدهای با نامهای گوناگون و با این عنوان که باید نظام طاغوت را گام به گام به شکست و اضمحلال کشید، طرح شاه سلطنت کند، نه حکومت را پیگیری میکردند؛ طرحی که امام با تأکید بر اینکه هر سیاستمداری بخواهد با وجود شاه بر کرسی بنشیند باید مطرود شود آن را با شکست مواجه کردند.
امام این عده را فرصت طلبانی دانستند که جایگاهی در میان مردم ندارند و باید سر جای خود بنشینند. با انتشار این پیام، سربازان بسیاری از پادگانها گریختند و همین امر موجب تضعیف هرچه بیشتر ارتش شد.
در روز ۱۹ آذر جامعۀ روحانیت مبارز، آیت الله طالقانی و جمعیت ایرانی دفاع از حقوق بشر به وسیلۀ اعلامیههایی از مردم دعوت کردند تا در راهپیمایی روز تاسوعا و عاشورا شرکت کنند. آیت الله طالقانی گفت: «در ساعت نه صبح روز تاسوعا از مقابل منزل خود در پیچ شمیران حرکت خواهد کرد.»
در حالی که مطبوعات در اعتصاب به سر میبردند و رادیو و تلویزیون در دست دولت نظامی بود، نوع تازهای از اطلاع رسانی در ایران تجربه شد: اعلامیه ها، دیوار نوشتهها و هزاران جوان و نوجوانی که خبر را روی مقواهایی نوشته و در شهر میگرداندند. خبر به شهرستانها هم رسید و صبح عاشورا در تمام ایران، عزاداری مردم به تظاهرات ضددولتی تبدیل شد.
دولت نظامی اعلام کرد برپایی عزاداری در تاسوعا و عاشورا آزاد است و یک ساعت نیز از ساعات منع عبور و مرور کم کرد، اما مردم که به جای علم و کتل هزاران پلاکارد با جملههایی تند علیه حکومت و هزاران عکس از دشمنان تاریخی شاه و مبارزان و شهدا را حمل میکردند، هر لحظه منتظر وقوع حادثهای تازه یا آغاز درگیری یا تیراندازی بودند. آنها اسم، نشانی و گروه خون خود و کودکانشان را نوشته و در جیب لباس هایشان گذاشته بودند تا در صورت درگیری یا شهادت، قابل شناسایی باشند.
مسیر اصلی راهپیمایی در تهران از پیچ شمیران تا میدان -شهیاد که مردم آن را آزادی مینامیدند- بود. راه طولانی بود و راهپیمایی ساعتها طول میکشید. به همین خاطر خانههای سر راه از مردم با آب و شربت و ساندویچ پذیرایی میکردند. چند مینی بوس در کنار جمعیت به سختی حرکت میکرد تا کودکان و سالمندانی که خسته بودند، بتوانند سوار شوند و چند دقیقهای استراحت کنند.
کمیتۀ تظاهرات برای هماهنگ کردن شعارها با صدها بلندگو تمام مسیر را پوشش داده بود. شعارهای آن روز همچون نوحههای عزاداری ماه محرم بیشتر آهنگین و سرودگونه بود و هنگامی که از دهان میلیونها نفر، همزمان و هماهنگ برمیآمد، شکوهی افسانهای مییافت. صدها عکاس، خبرنگار و تصویربردار روی سقف ماشینهایی که به سختی میان جمعیت حرکت میکردند، ایستاده بودند و برخی نیزاز پشت بام خانههای مشرف بر خیابان، این راهپیمایی تاریخی را ضبط میکردند.
آنچه در این راهپیمایی جلوهای ویژه داشت، حضور صدها زندانی سیاسی آزاد شده بود که در صف اول راهپیمایان حرکت میکردند. هنگام بازگشت از این تظاهرات، مردم قرار راهپیمایی فردا را گذاشتند. رژیم به سرعت دست به اقدامات امنیتی زد.
در روز دوازدهم آذر سال ۱۳۵۷ ناشران هفت روزنامۀ بزرگ تهران اعلام کردند که دیگر قادر به پرداخت حقوق کارکنان اعتصابی خود نیستند و تصمیم گرفته اند از کار کناره گیری کنند.
یک روز پس از اعلام این موضوع از سوی ناشران به دستور امام خمینی بازاریهای تهران و دیگر بازاریان مخالف شاه مکلف شدند که به تأمین معاش روزنامه نگاران اعتصابی کمک کنند. همچنین امام خمینی دستور داد تا از صندوق ویژهای که دارد برای پرداخت حقوق به روزنامه نگاران اعتصابی کمک گرفته شود.
شاه متحد استراتژیک آمریکا در منطقه بود و کارتر نمیخواست این متحد را در منطقهای که جزیرۀ ثباتش خوانده بود از دست بدهد.
در نهمین روز آذرماه سال ۵۷ کارتر در یک مصاحبۀ مطبوعاتی گفت به شاه اعتماد دارد و از وی در مبارزه با مخالفان حمایت میکند. در عین حال کارتر تأکید کرد قصد دخالت در امور داخلی ایران را ندارد!
در هفدهمین روز این ماه نیز فورد رئیس جمهور سابق آمریکا گفت: در جهت منافع حیاتی آمریکاست که شاه در قدرت باقی بماند. هنری کیسنجر نیز در بیستم آذر طی مصاحبهای در حمایت از شاه گفت: آنچه در ایران پیش میآید، یک تراژدی برای غرب است.
منابع
۱. اقلی، دکتر باقر، روزشمار تاریخ ایران، جلد ۲.
۲. طاهرخانی، رضا، روزنگار جامع ایران پس از انقلاب اسلامی.
۳. صحیفۀ امام.