13 آبان با عنوان روز ملی مبارزه با استکبار جهانی، چند مناسبت را در خود جای داده و در تقویم سیاسی ایران ثبت شده است؛ این مناسبت ها عبارت اند از روز دانش آموز، سالروز اشغال سفارت آمریکا که بعدها به لانه جاسوسی موصوف شد و تبعید مرحوم حضرت امام خمینی (ره) در دوران آغازین انقلاب اسلامی به خارج از کشور که بیت الغزل هر سه مناسبت، با خود داشتن عنصر جهاد و ایستادگی به عنوان مؤلفه اصلی مبارزه است.
معمولا در واخوانی چنین ایام و مناسبت هایی به شرح شأن بروز و ظهور حادثه می پردارند و با رویکرد نقلی و تاریخی به بحث و موضوع بسنده می کنند؛ هرچند این نگاه لازم است، لیکن کافی نیست، چون با نگاهی به زمینه های بروز این حوادث و آثار بعدی که به جای می گذارد، درس ها و عبرت های آن بیشتر باید مورد واکاوی و تحلیل قرار بگیرد.
در میان این سه موضوع، یکی از آنها همچنان در سپهر سیاسی ایران و جهان مهم و قابل توجه است و اغراق نگفته ایم، اگر مدعی باشیم دامنه مباحث آن ابعاد بین المللی به خود گرفته و نظر بسیاری از استراتژیست ها را به خود جلب کرده و مطبوعات ایران، این روزها آن را تحلیل و بررسی می کنند و آن موضوع بحث رابطه ایران و آمریکاست.
شاید کسی در هنگام تسخیر لانه جاسوسی گمان نمی کرد آثار و فرایند این حادثه این چنین مدت دار و برای هر دو کشور مسأله آن چنان مهم باشد که در مسائل داخلی و حتی رویکردهای انتخاباتی دو کشور تأثیر بگذارد و در 38 سال گذشته به مهمترین موضوع تبدیل شود.
به راستی سرانجام این مسأله به کجا خواهد انجامید؟ رویکردها به موضوع مختلف است؛ عده ای بر این باورند که پایان هر خصومتی صلح و آشتی است و چه بهتر که این کار سریع تر انجام شود. عده ای تحت تأثیر هژمونی قدرت امریکا قرارگرفته و به نحو محترمانه تسلیم شدن و کنار آمدن با آمریکا را مطرح می نمایند و عده ای اعتقاد راسخ به تداوم ایستادگی در برابر زیاده خواهی آمریکا دارند و معتقدند مرور زمان صورت مسأله را عوض نکرده و سیاست های گذشته آمریکا قابل فراموشی نیست؛ خاصه اینکه هیچ تغییر نگاه و نگرشی در راهبردهای ایالات متحده آمریکا دیده نمی شود.
حقیقت این است که تقابل ایران و آمریکا فراتر از اختلاف روش و استراتژی در داشتن رابطه و نوع آن است که به طور طبیعی در رقابت های جهانی وجود دارد، تقابل دو کشور ذاتی و مبتنی بر دو عقیده و ارزش های دوکشور است در یک طرف که ایران باشد، مبتنی بر معارف اسلامی و دیدگاه شیعی معتقد است که پذیرش سلطه طاغوت حرام و زندگی عزتمندانه از آن موحدین و مسلمین است و در برابر ظالم باید ایستاد و هماره از مظلومان دفاع کرد.
در طرف دیگر، کشور آمریکاست که با پشتوانه مادی و علمی خود در جستجوی توسعه هژمونی خود تا خلیج فارس و شاخ آفریقا به منظور حفظ منافع خود و غارت منابع مسلمین و آسیای جنوب غربی با محوریت اسرائیل است ایران به لحاظ فرهنگی مبتنی بر اندیشه های الهی به دنبال کرامت انسان هاست و فراتر از مرزهای جغرافیایی با ندای استغاثه کنندگان هم فریاد است و طرف دیگر آمریکاست که نژاد پرستانه به حقوق بشرمی اندیشد و عمل می کند و با استناد به آزادی بیان به انبیای الهی که شایسته ترین انسانها هستند، اهانت می نماید و از همه گویاتر از باب آفتاب آمد دلیل آفتاب، عملکرد شیطان بزرگ در حادثه موسوم به برجام وپسا برجام است، خود بهترین شاهد بر مدعاست.
کجاست یک هنرمند متعهد و فخراندیش تا داستان برجام را بدرستی به تصویر بکشد وبد عهدی وخوی جنایتکارانه آمریکا واذنابش را به نمایش بگذارد وبنمایاند که هنوز جوهر امضا کنندگان این سند بین اللملی خشک نشده کوس رسوایی پیمان شکنی آنان به صدا درآمده است.
بنابراین در شرایط فعلی و با نگاهی به فهرست جنایات و مظالم آمریکا و بخصوص رفتار جانبدارانه او در حمایت از رژیم متحجر و واپسگرای آل سعود و آل خلیفه در به خاک و خون کشیدن مردم مظلوم یمن، چشم انداز روشنی از داشتن روابط عزتمندانه متصور نیست و ملت ایران در ادامه مبارزه خود باید هوشمندانه موانع را از سر راه بردارند و بدانند که جهاد و مبارزه بدون ایستادگی به سامان نخواهد رسید و بی شک با پشتوانه تاریخی، ملی، تمدنی، اسلامی و پشتوانه عظیم منابع انسانی خود راه باقی مانده تا قطع امید دشمن را طی خواهد کرد.
از سوی دیگر، وظیفه مدیران جمهوری اسلامی ایران است که با رصد هوشمندانه مسائل و با به کارگیری سیاست های کلی نظام و اقدامات خردمندانه و استفاده از ظرفیت های داخلی وخارجی، دست برتر را در این کشاکش وچانه زنی ها داشته باشند و صد البته استحکام محیط داخل ایران ـ که تبلور آن را باید در مشارکت مردم با نظام و اسداری از ارزش ها و اعتقاد راسخ به راه و منش امام خمینی و رهنمودهای مقام معظم رهبری و تصمیمات مدبرانه و برنامه های توسعه و مدیریت کشور و وحدت و صمیمیت مسئولان قوا، دید ـ ما را در این ایستادگی کمک خواهد کرد.