گوته در شعری که برای پیامبر(ص) سروده، شخصیت ایشان را به رودی تشبیه می کند که از کوهساران جاری شده و به دشت رسیده است تا همه رودها را با خود همراه سازد و به اقیانوس ببرد.
به گزارش خبرآنلاین، یوهان ولفگانگ فون گوته، شاعر، ادیب و نویسنده آلمانی بود که به تحصیل زبانهای فارسی و عربی و همچنین قرآن پرداخت و شیفته اشعار حافظ شد. او همچنین با آشنایی با قرآن به حضرت محمد(ع) علاقه مند شد و و تحت تاثیر شخصیت ایشان تراژدی ای سرود. آنچه در ادامه می خوانید، گلچین خبرآنلاین از نوشته محمد اخگری در کتاب «نغمه محمد، نگاهی به تاثیر پذیری گوته از شخصیت حضرت محمد» است که به موضوع تراژدی گوته پرداخته است.
«تاثیر پذیری گوته از مشرق زمین، به ویژه تاثیر پذیری وی از فرهنگ و ادبیات اسلامی و ایرانی نقطه عطفی در تاریخ بشریت است، چرا که چنین تاثیر پذیری هایی در طول تاریخ کمتر سراغ داریم. کریستف بورگل، شرق شناس سوئیسی نیز همین عقیده را دارد و در کتاب سه رساله درباره حافظ، تاثیرپذیری گوته را از مشرق زمین یکی از نوادر تاریخ فرهنگ بشر به شمار می آورد.
موضوع تاثیر پذیری گوته از اسلام و قرآن نیز در میان گوته پژوهان رایج بوده است. کاتارینا ممسن، استاد دانشگاه کالیفرنیا رساله دکتری خود را به این موضوع اختصاص داده و دو کتاب با عناوین گوته و اسلام، گوته و جهان عرب منتشر کرده است. البته برخی گوته شناسان غربی نیز به این موضوع علاقه مند نبوده و به سهو یا عمد از کنار آن عبور کرده اند.
وقتی سخن از دین اسلام و کامل بودن آن است، بی گمان هم انسان شرقی و هم انسان غربی را شامل می شود و وقتی سخن از انسان کامل، حضرت محمد(ص) است بی گمان هر انسان عاقل و بی غرضی را به سوی خود جلب می کند. گوته، شاعری در آن سوی گیتی، در سنین جوانی به تصنیف تراژدی محمد دست می یازد که متاسفانه ناتمام می ماند. اما از این تراژدی ناتمام ابیاتی بسیار زیبا به جای مانده است. گوته در این سروده که به صورت دیالوگ تنظیم شده و گویندگان دیالوگ نیز حضرت علی و حضرت فاطمه هستند، به توصیف شخصیت پیامبر می پردازد. او در این اثر زیبا پیامبر را به رودی تشبیه می کند که از کوهساران جاری شده و به دشت رسیده است تا همه رودها را با خود همراه سازد و به اقیانوس ببرد.
در این شعر هفتاد بیتی که تمام آن در قالب تصویر است، زیباترین نمودهای زندگی حضرت ختمی مرتب به تصویر کشیده شده و هر فراز از آن تفسیری جداگانه و مبسوط می طلبد. تشبیه شخصیت حضرت محمد به آب و بهره گرفتن از این تشبیه، بسیار جالب است. چرا که در آب هم در فرهنگ اسلامی و ایرانی و هم در فرهنگ غربی، جایگاهی بس والا دارد و البته در همه فرهنگ ها از این عنصر به عنوان نماد حیات و زندگی و آبادانی و طهارت و پاکی و اعتدال استفاده می شود.
گوته برای بیان شخصیت آن حضرت، از تصویری بسیار زیبا استفاده کرده است. در پایان مسیر این چشمه که روز به روز بر دامنه آن افزوده می شود نیز اقیانوس وجود دارد و اقیانوس همان المحیط است که هم یکی از نام های خداست و هم در عرفان اسلامی، نماد انسان کامل محسوب می شود.
پرفسور آنه ماری شیمل، درباره این تصویر زیبا معتقد است که هیچ کس شخصیت پیامبر را به آب تشبیه نکرده است، مگر کلینی. شیمل معتقد است که گوته، در آغاز جوانی آشنایی کاملی با شخصیت پیامبر نداشته و بیگمان از اثر کلینی نیز بی اطلاع بوده است، اما در قالبی بسیار زیبا بدون آن که بداند بهترین تصویرها و تعبیرها را درباره پیامبر به کار برده است.»