سرنوشت دختر داروسازی که همسر دوم پزشک شد

«ساره» زن داروساز، خود را از ایالتی در امریکا به تهران رسانده بود تا در دادگاه خانواده حاضر شود. با این حال در جلسه دادرسی خبری از شوهرش نبود و به جایش خانمی به‌عنوان وکیل او حضور داشت.
کد خبر: ۶۵۶۹۲۲
|
۲۶ دی ۱۳۹۵ - ۰۹:۱۴ 15 January 2017
|
24983 بازدید
|
در روزهایی که سال جدید میلادی از راه می‌رسید، «ساره» زن داروساز، خود را از ایالتی در امریکا به تهران رسانده بود تا در دادگاه خانواده حاضر شود. با این حال در جلسه دادرسی خبری از شوهرش نبود و به جایش خانمی به‌عنوان وکیل او حضور داشت.
 
به گزارش روزنامه ایران، قاضی «غلامحسین گل آور» به پرونده «ساره» و شوهرش نگاهی انداخت و گفت:«همسر شما درخواست طلاق کرده است، به نظر می‌رسد مهریه‌تان را هم قبلاً بخشیده­ اید.پس اگر حرفی یا مطالبه دیگری دارید مطرح کنید.»

 زن جوان بغضش را فرو خورد و جواب داد:«مثلاً چه خواسته‌ای می‌توانم داشته باشم؟»
قاضی گفت:«نفقه‌ای اگر پرداخت نشده یا اجرت المثل و غیره...»

ساره که معنای اجرت المثل را متوجه نشده بود، از وکیل همسرش موضوع را پرسید و زمانی که فهمید منظور حق زن در امور خانه‌داری است، رو به قاضی کرد و گفت:«من چه احتیاجی به این چند میلیون تومان دارم. باورتان نمی‌شود اگر بگویم در این دو سه سال بیشتر از 200 هزار دلار برایش خرج کرده ام...»

آشنایی ساره و همسرش به 10 سال پیش بازمی گشت. آن روزها در بیمارستانی که برادرش مدیرش بود در زمان دانشجویی به‌عنوان کارآموز در داروخانه حضور داشت و نخستین بار «دکتر محمود» را همانجا دید. چند بار هم به مناسبت‌های مختلف با او حرف زده بود تا آنکه برای تحصیلات تکمیلی در رشته داروسازی به امریکا رفت.

5 سال بعد مادرش در یک گفت‌و‌گوی تلفنی موضوع خواستگاری دکترمحمود را پیش کشید و برادرش هم زمینه آشنایی بیشتر آنها را فراهم کرد. در دو سال بعد ساره گفت‌و‌گوهای متعدد تلفنی با دکتر داشت و در نهایت به خواستگارش «بله» گفت. محمود در نگاه ساره، مردی جذاب و خوش چهره و با شخصیت بود که شغل مناسبی هم داشت. از همین رو به اختلاف سنی 15 سالشان اهمیتی نداد. تنها مشکلی که مانع ازدواج‌شان بود همسر و دختر نوجوان دکترمحمود بود. اما او اطمینان داد که همسرش را طلاق داده و دخترش را هم به او سپرده است.

بدین ترتیب مراسم خواستگاری و جشن عروسی‌شان در کمتر از 20 روز برگزار شد و ساره به امریکا بازگشت تا به تحصیلش پایان دهد و برای ادامه زندگی به ایران بازگردد. اما در همین فاصله محمود تصمیم گرفت نزد همسر جوانش برود و در امریکا تحصیلات تخصصی‌اش را دنبال کند.اما مشکلات ساره با شوهرش از همان روز آغاز شد. محمود درست یک هفته بعد از اقامت در امریکا دلتنگ دخترش شد به همین خاطرهر روز به او تلفن می‌زد. تا اینکه یک ماه بعد به تهران بازگشت. ساره به او حق می‌داد که دخترش را دوست داشته باشد و دلش برای او تنگ شود. بنابراین سرش را به کار گرم می‌کرد تا مشکل دوری از همسرش را تحمل کند.

چند ماه بعد محمود به امریکا برگشت. اما باز هم یک ماه نشده تصمیم گرفت برای دیدن دخترش به ایران برود.دراین میان ساره سعی می‌کرد همسرش را درک کند، او احساس می‌کرد شوهرش که قبل از ازدواج در خارج از کشور اقامت نداشته به این نوع زندگی عادت ندارد. با این حال با دوستان پزشک خود مشکل همسرش را در میان گذاشت، اما همه آنها معتقد بودند محمود دچار دوگانگی در رفتار و ذهن شده است و نمی‌تواند خودش را با زندگی در غربت هماهنگ کند.با این حال ساره برای آنکه در محمود انگیزه کافی برای ادامه زندگی ایجاد کند یک خودرو گرانقیمت خرید و برایش کاری در یک بیمارستان فراهم کرد. هر روز غذاهای ایرانی برایش می‌پخت و او را به محافل ایرانی می‌برد، اما شوهرش روز به روز افسرده‌تر می‌شد. در نهایت ساره از محل کارش استعفا کرد و با محمود برای ادامه زندگی به ایران بازگشت.

درست یک ماه از اقامت زن و شوهر در تهران می‌گذشت که ساره فهمید شوهرش همچنان به بیماری افسردگی مبتلاست و در حالی که ادعا می‌کرد شبهای زیادی در بیمارستان کشیک دارد، اما بیشتر اوقاتش را با دخترش می‌گذراند. یک شب بحثی طولانی بین آنها درگرفت و محمود ادعا کرد بار سنگین مهریه 1360 سکه‌ای ذهنش را درگیر کرده و رمقی برای ادامه زندگی مشترک باقی نگذاشته است.

بنابراین صبح روز بعد با هم به دفترخانه رفتند و ساره مهریه‌اش را بخشید تا شوهرش دیگر بهانه‌ای نداشته باشد. اما این موضوع هم در زندگی‌شان اثری نگذاشت و زندگی مشترک زن جوان و مرد میانسال روز به روز بدتر و تلخ‌تر شد. از روزی که با هم ازدواج کرده بودند سه سالی گذشته بود اما درمجموع چند ماه هم زیر یک سقف زندگی نکرده بودند. اوایل امسال بود که ساره به امریکا رفت تا شاید چند ماه دوری، شوهرش را به آرامش برساند و درباره زندگی مشترکش فکر کند. اما دو ماه بعد از طریق وکیل همسرش خبردار شد که دکتر محمود دادخواست طلاق داده و مصمم به طلاق است.

حالا قاضی دادگاه دادخواست طلاق را پیش روی خود داشت. با آنکه زن جوان مهریه‌اش را قبلاً بخشیده بود و مطالبه دیگری نداشت، اما از وکیل مرد پرسید:«آیا موکل شما تصمیمی برای ادامه زندگی ندارد؟ به نظرتان امکان سازش و تفاهم میان این زوج وجود ندارد؟» اما خانم وکیل توضیح داد که دکتر محمود علاقه‌ای به زندگی با ساره ندارد و حتی حاضر نیست به دادگاه بیاید. بنابراین قاضی گل آور پایان جلسه را اعلام کرد و دستور داد زن و شوهر به واحد مشاوره مراجعه کنند تا در آینده نزدیک درباره‌شان تصمیم نهایی گرفته شود.

ساره بلند شد تا از دادگاه خارج شود. اما قبل از خروج رو به وکیل همسرش گفت:«من محمود را دوست داشتم، اما حالا که حتی حاضر نیست با من روبه‌رو شود، اعتراف می‌کنم که در انتخابم اشتباه کرده ام...»

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۲
در انتظار بررسی: ۲
انتشار یافته: ۲۹
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۳۱ - ۱۳۹۵/۱۰/۲۶
نتیجه اخلاقی : بهتر است با مرد متاهل ازدواح نکنیم .
پاسخ ها
رضا
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۵۰ - ۱۳۹۵/۱۰/۲۶
چرا ازدواج مجدد رو كه خدا حلال كرده با چهره بد مطرحش مي كنيم ---از خدا بترسيد
ناشناس
| Germany |
۱۴:۰۳ - ۱۳۹۵/۱۰/۲۷
جناب رضا سواد نداری اظهار فضل نکن عرف هر جامعه یکی از منابع مهم دین در قانونگذار هست در جامعه ایرانی هم ازدواج دوم بسیار نکوهیده و زشت هست
ناشناس
|
China
|
۰۹:۳۳ - ۱۳۹۵/۱۰/۲۶
چقدر تلخ. ولی شاید دکتر محمود هم حرفی برای گفتن داشته باشه!
پاسخ ها
مهدی
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۰۷ - ۱۳۹۵/۱۰/۲۶
از اینکه یک طرفه به قاضی نرفتی خیلی خوشم آمد-احسنت به این روحیه خوب
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۴۵ - ۱۳۹۵/۱۰/۲۶
حرف داشته شجاعت زدنش نداشته
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۴۱ - ۱۳۹۵/۱۰/۲۶
اگه حرفي داشت که ميومد تو دادگاه ميزد و وکيلشو نميفرستاد
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۴۹ - ۱۳۹۵/۱۰/۲۶
هیچ چیزی زوری نیست
من نمیگویم مرده آدم جالب یا حتی خوبیه!
ولی در این گزارش خبری از زورگویی یا ... از طرف مرد گزارش نشده
انگار محبت زیاد زن باعث میشه، مرده حق نداشته باشه از طرفش بعد تجربه زندگی مشترک، خوشش نیاد (نمیگم این جالبه، ولی ممکنه یکی از بودن با دیگری ناراضی باشه)
خانمه وارد یک زندگی ای شده که احتمالش وجود داشت مرده هنوز زن سابق و دخترش و اون محیط قبلی براش جالب باشه

خانمه فکر کرده با پول و موقعیتش، میتونه مرد احتمالا خوش تیپ (احتمالا مهمترین کمبود زندگیش) رو بدون توجه به شرایط خاص و گذشته اش، تصاحب کنه
دقت کنید نوع نگاه این خانم به زندگی هم جالبه

واقعیت اینه که مرده میخواد به زندگیش برگرده و دیده اون هوس از سرش پریده
ولی خانمه نمیتونه بپذیره، فرمان همه چیز دست اون نیست
مریم
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۲۲ - ۱۳۹۵/۱۰/۲۶
از قدیم گرفتن زن مرده رو زنش بدید زن طلاق داده رو .....
ماهان
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۴۱ - ۱۳۹۵/۱۰/۲۶
نه جانم. این دکتر محمود مشخصه که بیماره و خب البته خانم ساره هم در دوران آشنایی به دلیل جو گیر شدن و رسیدن به آرزوی ازدواج با پزشک چشمش رو بر روی حقایق بسته و از رفتار دکتر چیزی متوجه نشده.
خانمی که با مردی 15 سال بزرگتر طلاق گرفته دارای بچه ازدواج کرده یا پی این چیزا رو به تن مالیده و یا خود فریبی کرده.
علی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۵۶ - ۱۳۹۵/۱۰/۲۶
داستان بسیار تلخ
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۵۷ - ۱۳۹۵/۱۰/۲۶
اگر حرفی داشت می اومد دادگاه ...خدا لعنت کند کسی را که با احساسات وروان دیگران وعمر عزیزشان بازی کند .این آقا هوس زندگی با زن جوان داشت .۱۵ سال اختلاف یعنی کسی که هم سن دخترت است .
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۶:۴۲ - ۱۳۹۵/۱۰/۲۶
من حرف شما رو رد نمی کنم. ولی خانم دکتر هم عقل داشته و نباید تخریب زندگی کسی را سبب بشه
دکتر جاسم
|
United States of America
|
۱۱:۲۶ - ۱۳۹۵/۱۰/۲۶
قصه قشنگ و باکلاسی بود.
دکتر جاسم
|
United States of America
|
۱۱:۲۷ - ۱۳۹۵/۱۰/۲۶
قصه قشنگ و باکلاسی بود.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۴۴ - ۱۳۹۵/۱۰/۲۶
چقدر خوبه قانونی بشه که هیچ مرد زن داری حق گرفتن زن دوم نداره
چون تو کشور ما انسانیت مرده
این زن چه گناهی داره
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
تحولات اخیر سوریه و سقوط بشار اسد چه پیامدهایی دارد؟