سردبیر نشریه «ویرجینیا دیفندر» و یکی از رهبران ضدجنگ در آمریکا با تشریح دستاوردهای پیروزی انقلاب اسلامی ایران تأکید کرد انقلاب ایران الهام و ا لگویی برای مردم ستمدیده در هر جای دنیا و با هر نژاد و مذهبی شده است.
به گزارش تسنیم از واشنگتن، «فیل ویلایتو»، از رهبران ضدجنگ در آمریکا و سردبیر نشریه ویرجینیا دیفندر (Virginia Defender) در گفتوگو با تسنیم به تشریح مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی در سی و هشتمین سالروز پیروزی شکوهمند آن و نیز ریشه خصومتورزی مستمر و بیوقفه دولتهای مختلف آمریکا با ملت و نظام مقدس اسلامی ایران پرداخته است که مشروح آن از نظر خوانندگان گرامی میگذرد:
تسنیم : به نظر شما مهمترین دستاورد پیروزی انقلاب اسلامی ایران بعد از گذشت 38 سال چه بوده است؟
ویلایتو: انقلاب سال 1357 ایران چهره خاورمیانه و آسیای جنوبی را تغییر داد. ایران تحت حکومت محمدرضاشاه پهلوی که دستنشانده آمریکا بود، به منظور کسب امتیازات اقتصادی و ژئوپلیتیک به استثمار غرب در آمده بود. منابع نفتی این کشور را شرکتهای خارجی استخراج و استثمار میکردند. از سفارت آمریکا در تهران به عنوان یک پایگاه برای انجام عملیاتهای جاسوسی استفاده میشد. افراد با ایمانی که از هنجارهای سنتی و فرهنگ پیروی میکردند، با تبعیض و تمسخر روبرو میشدند. در سرتاسر منطقه، آمریکا با مخالفت عمومی روبرو بود، اما همانطور که جیمی کارتر، رئیس جمهور وقت آمریکا، گفته بود، به ایران به عنوان «جزیرهای آرام در دریایی متلاطم» نگاه میشد.
کارتر این جمله را در 31 دسامبر سال 1977 میلادی بیان کرد. سیزده ماه بعد شاه در تکاپوی فرار و نجات جانش بود و جهان نیز از پایه و اساس در حال تغییر و تحول. ایران یک بار دیگر ملتی مستقل شد که بر منابعش مسلط بود و آزاد بود تا چشم انداز خود برای داشتن جامعهای عادل را دنبال کند. به همین ترتیب، ایران چراغ امید و هدایت مردم ستمدیده در سرتاسر جهان شد و همچنان نیز هست. شاید توانایی ایران در مقاومت مقابل تمام تلاشهای خارجی برای تخریب و تضعیف دولت و تبدیل دوبارهاش به یک منطقه مستعمره، بزرگترین کمک به آنهایی باشد که میترسند نتوانند تسلط غرب را به طور موفقیتآمیزی به چالش بکشند.
تسنیم : در طول این سالها ما شاهد رفتارهای خصمانه آمریکا مقابل ملت ایران بودهایم، از تحریمهای ناعادلانه گرفته تا هشت سال جنگ تحمیلی که رژیم صدام به راه انداخت و حمایت ایالات متحده از گروه تروریستی منافقین موسوم به مجاهدین خلق. هر حکومت و دولت آمریکایی بهانههای یافته است تا به این رفتارهای خصمانه مقابل ملت ایران را ادامه دهد. با توجه به اینکه ایران در طول 300 سال گذشته به هیچ ملت دیگری تجاوز نکرده است، دلیل این دشمنی طولانی مدت با ایران را چه میدانید؟ویلایتو: اگر این دشمنی آمریکا فقط مقابل ایران بود، به سختی میتوانستیم به آن پی ببریم. اما واقعیت آن است که واشنگتن همواره دشمن هر کشوری بوده است که با قوانین و سیاستهای آمریکا مخالفت کرده است. مورد کشور هائیتی را در نظر بگیرید، این کشور همیشه به عنوان فقیرترین کشور نیمکره غربی توصیف شده است. زمانی این کشور ثروتمندترین مستعمره فرانسه بود و ثروت زیادی برای بازرگانان فرانسوی تولید میکرد. سپس مردم ستمدیده سیاه پوست آن قیام کردند و فرانسویها را بیرون راندند. تاریخ نویسان این قیام را موفقترین انقلاب در نیمکره غربی توصیف میکنند.مردم این کشور این موفقیت را به دست آوردند، آزادی را جشن گرفتند و برای انقلاب موفقشان مقابل قدرتهای اروپایی به خود میبالیدند. اما توماس جفرسون، رئیس جمهور وقت آمریکا که خود مالک برده بود و به خوبی دریافته بود که انقلاب هائیتی یک نمونه انقلاب خطرناکی برای دیگر مردم مستعمره خواهد بود. بنابراین، تحریمهای بسیار سختی را بر این کشور تحمیل کرد که بیش از سی سال ادامه داشت. مردم هائیتی در سال 1804 میلادی به استقلال دست یافتند، ولی ایالات متحده، سالها پس از به رسمیت شناخته شدن هائیتی توسط فرانسه و تا سال 1862 از به رسمیت شناختن این کشور خودداری میکرد. روابط آمریکا و هائیتی همواره با نشانی از تجاوز، استثمار و بهرهکشی، کودتا و ارتقای رژیمهای سرکوبکننده تابع شرکتهای بزرگ آمریکایی همراه بوده است.
پیشینه مشابهی از دشمنی رسمی آمریکا را میتوان در انقلاب چینیها در سال 1949، انقلاب کوبا در سال 1959، مبارزات آزادی خواهانه موفقیت آمیز آفریقاییها در کشورهای آنگولا، موزامبیک، گینه بیسائو، کنگو و زیمبابوه و همچنین مبارزات کشورهای ویتنام، لائوس، کامبوج و بسیاری دیگر از کشورهایی که رسما توسط قدرتهای غربی استثمار شده بودند، دید.
حقیقت آن است که بدون توجه به اینکه چه کسی رئیس جمهور است، نظام اداری و داخلی نظام سرمایهداری ایالات متحده، این کشورها را وادار میکند که همواره مطیع باشند یا با اقداماتی همچون تحریم کمکم از بین بروند. بر این باورند که این نظام باید به اصلاح خودشان آزاد باشد تا مواد خام را با قیمت پایین از کشورهای دیگر استخراج کند و سپس کالاهای تولیدی خود را به همان کشورها بفروشد. این نظام باید روابط تجاری داشته باشد که بازارهای مصرف کننده این تولیدات را تضمین کند و همچنین افراد بسیاری را برای کار با دستمزد پایین آماده کند. این نظام همچنین به منظور حصول اطمینان از توانایی استخراج کردن و سود بردن از این منابع، باید ارتشی نیرومند داشته باشد که قادر باشد هرگونه تلاش و تحرک از جانب کشورهای مستعمره را به منظور دستیابی به استقلال سیاسی و اقتصادی صورت پذیرد، شکست دهد.
بنابراین، این امر غیر قابل اجتناب بود که وقتی ایرانیها پای امپریالیسم آمریکا را از روی گلوی خود برداشتند، سزایشان دشمنی بیپایان دولت آمریکا و تلاش بی پایان آنها برای تضعیف و تخریب انقلابشان باشد.
تسنیم : یکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران، ایستادگی مقابل تسلط و سلطه آمریکا در منطقه و جهان است. لطفا نظر خود را شرح دهید.ویلایتو: همانطور که در بالا اشاره کردم، بله، من معتقد هستم بقای این کشور در طول این 38 سال به عنوان یک کشور آزاد و رها از استثمار شرکتهای غربی و تسلط دولتهای غربی، یکی از بزرگترین دستاوردهای انقلاب ایران و الهام و الگویی برای مردم ستمدیده و استثمار شده در هر جای دنیا و با هر نژاد و مذهبی است.
تسنیم : هرچند مقامات آمریکایی ادعا میکنند که نبردشان با دولت ایران است، تحریمهای ظالمانهشان مردم ایران را هدف قرار داده است. آمریکا به بهانه حمایت از حقوق بشر و مردم سالاری، ملت ایران را از دریافت دارو و تجهیزات پزشکی محروم کردهاند که در نتیجه آن، هر ساله مردم بیگناهی جان خود را از دست میدهند. این تحریمها در طول حکومت به اصطلاح صلح آمیز اوباما الزامی شدند و دونالد ترامپ نیز نشان داده است قصد دارد فشار تحریمها را همچنان حفظ کند. به نظر شما آیا مردم آمریکا این روند بیعدالتی مقابل ایران را خصوصا زمانی که شاهد اقدامات سختگیرانه ترامپ باشند، خواهند دید؟ویلایتو:یکی از نکات طنزآمیز جامعه آمریکا این است که مردم ما از قشر تحصیل کردهترین مردم دنیا هستند، اما در عین حال از جمله کسانی هستند که حداقل اطلاعرسانی به آنها صورت میگیرد. این نیست که دولت ما حقیقت را پایمال و سرکوب میکند. ما آزادیم تا درباره تاریخ، سیاست، اقتصاد و حقایق مربوط به جهانی که در آن زندگی میکنیم، تحقیق کنیم، بنویسیم و صحبت کنیم. اما جمعیت یک درصدی فوق ثروتمند کشور ما، به طور موثری جریان اطلاعاتی که ما دریافت میکنیم را کنترل میکند. این کار نه با ممنوعیت اطلاعات درست بلکه با دفن آن زیر دریایی از سردرگمی انجام میشود. برنامههای طنزی در تلویزیون پخش میشوند که در آنها با مردم در سطح خیابان مصاحبه میکنند و سوالاتی از این قبیل میپرسند که «معاون رئیس جمهور ایالات متحده کیست؟»، «در انقلاب آمریکا، آمریکا در مقابل کدام کشور جنگید؟»، «کدام طرف پیروز جنگ داخلی ایالات متحده بود؟» و شخص مصاحبه شونده پاسخها را نمیدانست. سپس از آنها در مورد برنامه تلویزیونی، تیم ورزشی، ستاره سینمایی و یا هر سرگرمی دیگر مورد علاقهشان میپرسیدند و آنها به سرعت و به درستی پاسخ میدادند.
در کنار انحراف افکار عمومی، گزارشهای جانبدارانه و تعصب آمیز وجود دارد که همه رسانههای جریان اصلی به آنها معروف هستند. در ایالات متحده، همه اخبار درباره ایران یا روسیه، سوریه، کوبا، ونزوئلا، کره شمالی و یا چین با این فرضیه مشترک آغاز میشود که افرادی شرور به زعم آمریکا بر این کشورها حکومت میکنند. گزارشها از همین نقطه شروع میشود. هر حقیقتی که در این رسانهها بیان میشود از منظر رویکرد دشمنی و رویارویی «آمریکا» با «این کشورها» به آن نگاه شده است.
همیشه کسانی بودهاند که در مقابل این دیدگاه مقاومت و مخالفت کرده و سعی کردهاند ودر مورد حقیقت سیاست خارجی آمریکا به مردم آموزش و آگاهی دهند. مارک تواین، نویسنده معروف آمریکایی، یکی از اعضای جنبش ضد امپریالیسم بود که مخالف جنگ اسپانیا و آمریکا بود. جنگی که در آن آمریکا به طور موثری بر کوبا غلبه کرد. در طول جنگ جهانی اول و دوم، شهروندان آمریکایی که مخالف جنگ بودند، بیشتر به زندان رفتند تا به میدان مبارزه.
اما از جنگ ویتنام به بعد بود که جنبشهای ضد جنگ بسیاری توانستند در ایالات متحده که مرکز جهان امپریالیسم بود، توسعه یابند. این جنبش، مانند همه جنبشها، دورههای افت و خیز خود را داشت. این هشت سال آخر، که آمریکا تحت ریاست جمهوری باراک اوباما بود، ضعف شدیدی را در این جنبش شاهد بودیم. تغییر حیرت آور جامعه آمریکایی که با انتخاب اولین رئیس جمهور سیاه پوست کشور نمایان شده بود، متاسفانه بسیاری از مردم را در مقابل آنچه دولت به نام آنها در سرتاسر جهان، خصوصا در خاورمیانه و آفریقای شمالی انجام میداد، کور کرد.
در نتیجه، امروزه بسیاری از فعالان جوان که شجاعت شگفتآوری در مبارزه با کشتار مردم سیاهپوست توسط نیروهای پلیس، تخریب محیط زیست، تعرض به فقیران و نیازمندان و قشر کارگر از خود نشان میدهند، به شدت در فهم خود از مسائل جهانی محدود شدهاند. کارهای بسیار زیادی در زمینه آموزش و آگاهی بخشی در آمریکا باید رخ دهد. به همین دلیل است که من تمام وقتم را صرف برگزاری یک کنفرانس بین نسلی با موضوع «جنگ را در خانه و بیرون از آن متوقف کنید» کرده ام که در ماه ژوئن در شهر خودم یعنی ریچموند ویرجینیا برگزار میشود. خوشبختانه، چنین جنبشهای بسیاری رخ خواهد داد زیرا اینجا میلیونها نفر در حال آگاه شدن از این موضوع هستند که نیاز است فعال سیاسی شوند. هم اکنون زمان کمک به آنهاست تا به دل آن دریای سردرگمی و انحطاط افکار بزنند و دوباره به مردمی که در سرتاسر دنیا در حال مبارزه هستند، بپیوندند.
از شما به خاطر فرصتی که به من دادید تا با خوانندگان این خبرگزاری(تسنیم) درباره موضوعات مهم صحبت کنم، سپاسگزارم. به امید جهانی مملو از عدالت و صلح برای همه.