خلأ جدی در نظام اسلامی

امیر مسروری
کد خبر: ۶۶۹۵۴۴
|
۰۲ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۵:۳۹ 20 February 2017
|
7654 بازدید
جدی ترین خلأیی که در نظام دیده می شود مدیریتِ کارآمد بر پایه اندیشه های گفتمانیِ انقلاب اسلامی است. متاسفانه رؤسای ِ دولت به جای آنکه خود را رئیس قوه مجریه بدانند، رئیس دپارتمان تولید گفتمان تصور میکنند و کشور و تمام ظرفیت های آن را فدای تبیینِ مبانیِ خود میکنند. در صورتی که مردم از دولت ها توقع فعالیتِ اجرایی دارند نه آنکه با حاشیه سازیِ گفتمانی خود را داعیه دار جریان فکری مشخصی معرفی کند.
 
مردم در سال 58 با رأیِ آری به جمهوری اسلامی ایران مشخص کردند چه مبانی ای را قبول دارند فلذا چه ضرورتی دارد دولتی تمام انرژی خود را برای تبیین گفتمان اصلاحات یا مهرورزی یا اعتدال مصروف کنند. هر دولتی آمده سعی کرده خود را در صدر مباحثاتِ فکری قرار داده و عملا قوه مجریه که وظیفه اجرایی دارد مبدل به یک ساختار فکری شود. رئیس دولت بایستی فرامین اجرایی صادر کند اما مشغول بحث و جدل با جناح مقابل بر سر داده های فکری خود است. طرف مقابل هم کَم برای خود نمی گذارد و نقد در نقد ادامه دارد.

این فضای فکری موجب می شود به جای خدمت و مدیریت ، آرمان و ظرفیت های اجرایی کشور در دو قطبی مقبولیت - وظیفه باقی بماند. هر دولتی بر سر کار آمد به جای آنکه در کشور همدلی برای اجرای فعالیت صورت گیرد، هدف حمله به او است تا انتخابات بعدی، بدترین شرایط را داشته باشد. نمونه بارز آن هم دولت شخص روحانی است. ایشان سعی نمود در این چهار ساله با رویکرد گفتمانِ اعتدال به جای کار کردن، رسانه داری کند و جریان مخالف و نه منتقد از او دور شود. خطر چنین دیدگاهی در سخنرانی مقام معظم رهبری پیرامون مقبولیت و مشروعیت دولت در خرداد 93 به واضح مشخص است. ایشان تذکر دادند دولتی که رای آورد دولت همه است و حتی با تشکیل قرارگاه فرماندهی اقتصاد مقاومتی ماموریت دادند تا گروه های مختلف این ظرفیت خود را بکار گیرند. همانطور که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از این موضوع غفلت نکرد و ظرفیت معاونت مهندسی رزمی و دیگر بخش های خود در استان که در زمان صلح ماموریت کمتری دارند در خدمت به آبادانی قرار داد و قرارگاه آبادانی و پیشرفت را تشکیل داد و بکار گرفت.

متاسفانه جریان انقلابی الگوی مناسبی برای فعالیت اجرایی ندارد. مدیریت ما در عرصه جنگ، نیروی قدس ، فرماندهی امنیتی و پدافند غیر عامل نشان داد این مدیریت وجود دارد اما انسجام بخشی قدرت در قوه اجرایی با ضعف هایی همراه است. چرایی آن گفتمان محور بودن فعالیت ها بدون توجه به قدرت اجرایی است. مدیری هرچقدر هم در حوزه اندیشه قوی باشد اما اگر قدرت کار کردن نداشته باشد، باز می ماند. متاسفانه باز موضوع تعهد کافی است یا تخصص ، مطرح می شود که انقلاب اسلامی نشان داد مدیری کارآمد است که علاوه بر تعهد، تخصص هم داشته باشد. باور کنیم مدیر کارآمد مدیری نیست که خوب سخن میگوید یا خوب داد بزند یا خوب شعار دهد. مدیری است که در جایی مشخص کاری در سطح قوه اجرایی کرده باشد.

ای کاش نیروهای انقلابی به جای راه اندازی هشتک یا هرچیز دیگر و کف و سوت زدن در سخنرانی ها ، یک بار از کاندیداها برنامه میخواستند. مثلا وزیر اقتصاد کیست. چه برنامه ای برای حل معضل اقتصادی دارد، روش اجرایی ( نه نگاه صرف) به پدیده اقتصاد مقاومتی چیست ؟ بزرگترین فعالیت در حوزه عمران که انجام داده است چیست؟

در پایان باید باور کنیم وظیفه دولت ( قوه اجرایی ) انجام فعالیت و مصوبات مجلس است. اگر دولت و تمدن اسلامی میخواهیم باید تمام ارکان باهم فعال باشند. از قوه اجرایی نخواهیم فریاد بزند بلکه بخواهیم سوابق اجرایی عمرانی ، اقتصادی ، فرهنگی دهد. مدیر اجرایی قطعا باید کارآمدی اجرایی داشته باشد.
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
تحولات اخیر سوریه و سقوط بشار اسد چه پیامدهایی دارد؟