حدود ١٠ روز بعد از اعلام نام حسن روحاني به عنوان رييس دولت دوازدهم، رضا كيانيان، صديق تعريف، عبدالجبار كاكايي و سلمان امين مطالبات دانشجويان در حوزههاي ادبيات، موسيقي، شعر و سينما را از رييسجمهوري خواستار شدند و محمود دولتآبادي هم پيامي را در همين زمينه ارايه كرد.
به گزارش اعتماد، هنرمندان رشتههاي گوناگون كه در روزهاي پيش از انتخابات رياستجمهوري بيشترين حمايت را از كانديداتوري حسن روحاني انجام دادند، كمتر از دو هفته بعد از اعلام نتايج انتخابات، به دعوت دانشگاه علموصنعت در نشست بيان مطالبات هنري حضور پيدا كردند تا اينبار خواستههاي دانشجويان را در زمينههاي ادبيات، سينما و موسيقي و شعر هنرمندان با بالاترين مقام اجرايي كشور در ميان بگذارند.
محمود دولتآبادي پيامي تصويري به اين برنامه فرستاد كه در آن گفته بود هم به روحاني راي داده و هم پيش از ٢٩ ارديبهشتماه از او اعلام حمايت كرده است و خطاب به رييسجمهوري ابراز اميدواري كرد در مقابل مردمان، از راي و نظر خود پشيمان نشود: «اينجانب محمود دولتآبادي به شما راي دادهام، نه فقط رأي دادهام - بلكه پيش از آغاز انتخابات عنوان كردهام كه به شما رأي ميدهم و در سطح كلي و عام كه فراگير اين سرزمين و مردمان آن است، مباد كه از راي و نظر خود پشيمان شوم. در اين دانشگاه كه پيام من خوانده ميشود و عنوان نشست «مطالبات از رييسجمهور» دارد، شركت مستقيم نميكنم، چون عادت ندارم چيزي از كسي، شخصيتي طلب- يا بدتر از آن تقاضا كنم.»خالق «كليدر» و «روزگار سپري شده مردم سالخورده» رنجهايي را كه بر ادبيات ايران و نويسنده ايراني رفته است، يادآوري كرد: «شما و مجموعه نظام سياسي حاكم با ديدگاههاي من آشناييد، نيز با رنجهاي سرفراز و صبوري من. دانسته است كه همواره منافع مُلك و ملت موضوع نگراني و انديشه من بوده است و نه چيزي مطالبه كردن. من كماكان منتظر قانوني شمردن قانون و اجراي آن هستم.» مهمترين خواسته دولتآبادي كه همچنان در انتظار مجوز رمان «زوال كلنل» است، اجراي قانون و رعايت اصل اعتدال بود: «در همين راستاست كه افراط و تفريط در امور را نكوهش كردهام و به صراحت آوردهام كه «ايران از آن همه ايرانيان است»، يعني نه منحصر به جمعي خاص و جماعتي خواص! با چنين باوري است كه بيست و اندي سال ميگذرد كه درباره «ضرورت تعادل» نوشته و گفتهام و آنچه گفته و نوشتهام باورِ تجربي- آموزشي من بوده است؛ حتي يك نوبت به صراحت نوشتم خوب است مديران سياسي ما «گلستان» سعدي را بخوانند، زيرا سعدي آمرزيده معدل سنجيده خوي انسان ايراني است.» او در پايان پيامش خوشحالي خود از اينكه اصل اعتدال در وجود رييسجمهوري نمود يافته، بيان كرد و ترجيح داد صحبت از دلگيريها را به زمان ديگري بسپارد: «اكنون كه شاهد هستم اصل اعتدال در وجود شما نمود يافته است نبايد خُرسندي خود را پنهان نگه بدارم...» شرح آن بگذار تا وقتي دگر. «البته اگر فرصتي دست داد، اگر هم فرصتي دست نداد، غمي نيست، همچنان كار و روزگار ميگزارم كه عمري است گزارده و گذرانيدهام!»
رضا كيانيان نيز به نمايندگي از هنرمندان سينما در اين نشست يكي از پارادوكسهايي را كه در زمينه فرهنگ وجود دارد، بيان كرد: «جامعه بدون فرهنگ پيشرفت نخواهد كرد و در مقابل قاعدتا فرهنگ زماني ايجاد ميشود كه جامعه از يك رفاه نسبي برخوردار باشد. مثلا در انتخابات اخير بحث بر سر محروميتزدايي بود اما آيا فقط با يارانه دادن فرهنگ ايجاد ميشود؟ در اين مباحث، فرهنگ فراموش شد و براي همين ميگويم تناقضي وجود دارد؛ اگر فرهنگ نباشد نان و آب هم نيست.» او از قشر متوسط جامعه سخن گفت كه هميشه فرهنگ را در سبد خانوار خود ميگنجانند و زماني كه شرايط اقتصادي مساعد نباشد، فرهنگ به سرعت از سبد طبقه متوسط بيرون ميآيد و دليل آن را اين گونه توضيح داد: «چون ما فكر ميكنيم كه نان شب و گرسنه نخوابيدن بزرگترين مساله ما است در حالي كه بسياري از مردم فقير هستند اما حقير نيستند و صورتشان را با سيلي سرخ ميكنند اما شرافتشان را از دست نميدهند؛ همه اينها فرهنگ است اما تا وقتي فرهنگ را براي نان شب قرباني ميكنيم، پيشرفت نخواهيم كرد.»
كيانيان از پيامدهاي منفي فراموش كردن فرهنگ گفت، اينكه در گذشته، عدهاي با همين وسيله ميكوشيدند بر مردم تسلط پيدا كنند اما لازمه رشد فرهنگ، ثبات و آرامش است. او در ادامه صحبتش از وضعيت فرهنگ و هنر در دوره روحاني هم سخن گفت؛ اينكه در اين دوره با وجود فقر و بيكاري به فرهنگ هم توجه شده است، اما به هنر توجهي نشده است: «اگر من به حسن روحاني راي دادم با توجه به فرهنگ است هر چند معتقدم آقاي روحاني و هاشمي با وجود توجهشان به فرهنگ، به هنر توجه چنداني نداشتند.»كيانيان از روزهاي پيش از انتخابات گفت و از انتشار حقوق شهروندي از سوي رييسجمهوري به عنوان يكي از عواملي نام برد كه مردم را به راي دادن ترغيب كرده است: «همين كه آقاي روحاني دفترچه حقوق شهروندي چاپ كرده و گفتمان حقوق شهروندي را زنده كرده موضوعي جالب است؛ زيرا اين نياز تاريخي ما به اينجا رسيده كه اين گفتمان مطرح شود و از طرف ديگر كسي پيدا شده كه جرات مطرح كردن حقوق شهروندي را دارد. اگر ما به حقوق اجتماعيمان واقف شويم، با فرهنگ ميشويم و اگر نه تا ابد در مبارزه بيسرانجامي باقي خواهيم ماند.» كيانيان از برخورد نماينده انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه علم و صنعت نيز انتقاد كرد كه به جاي طرح پرسش، بيانيهاي پر از دشمني، خطكشي و فحش خوانده است و خطاب به اين دانشجو گفت چرا بايد انجمني يا گروهي به خودش حق بدهد به بقيه توهين كند: «مثلا بازيگري در فيلم تبليغات انتخابات گفته من در سياست دخالت نميكنم؛ حالا از نظر شما او لمپن سلبريتي شده. اما فرهنگ يعني اينكه اجازه دهيم هر كسي هر طور كه ميخواهد زندگي كند. بيانيه شما آدم را ياد ٥٠ سال پيش مياندازد اما شما انساني معاصر و معتقد به آزادي هستيد و نبايد مانند گروههاي مقتدر، تماميتخواه باشيد. بهتر است يكبار بيانيهتان را مرور كنيد.» او از «همسانسازي» به عنوان مشكلي ديگر در كشور ما ياد كرد و اينكه ما تلاش ميكنيم ديگران را شبيه خود كنيم اما چه حقي براي اين كار داريم. كيانيان فرديت را مهمترين مساله جهان دانست كه اگر آن را رد كنيم، ديگر چه فرقي با هيتلر و صدام داريم؟! پس بايد به فرديت احترام بگذاريم. او از فصلالخطاب انتخابات نيز سخن گفت كه از نظر او اين است كه دولتي را انتخاب كنيد كه قانون اساسي را اجرا كند. وقتي ميبينيم همان اول كسي قانون اساسي را قبول ندارد، به او راي نميدهيم. كيانيان نيز «نه» گفتن مردم به يارانه سه برابري را يكي از شگفتيهاي انتخابات امسال دانست: «تعداد كشورهايي كه به يارانه نه گفتهاند، بسيار كم است. نبايد مردم كشورمان را دست كم يا دست بالا بگيريم و بگوييم هفت هزار سال تاريخ داريم پس عالي هستيم. صديق تعريف، خواننده موسيقي سنتي ديگر مهمان اين برنامه بود. او از فعاليتهاي زيرزميني گروه شيدا و عارف در سالهاي پيش از انقلاب ياد كرد و اينكه مناقشاتي كه امروز در موسيقي وجود دارد، از ۳۸ سال پيش شروع شد و تاكنون ادامه دارد و در ادامه همين روند است كه محمدجواد لاريجاني نامهاي را در جواب وزير ارشاد مبني بر وجود اشكال شرعي در ربناي استاد شجريان مينويسد اما بايد از او پرسيد آيا اذان موذنزاده اردبيلي كه تنها اذان ايراني است هم بعد از اين همه سال نبايد پخش شود؟ از نظر صديق تعريف راهحل اين مشكلات، در فرهنگسازي است.
عبدالجبار كاكايي شاعر و ترانهسرا نيز نكتهاي را درباره اولويت فرهنگ بيان كرد؛ «در ادبيات سنتي سندهايي مبني بر اولويت فرهنگ داريم. اما حالا داريم به كساني اثبات ميكنيم كه فرهنگ مقدم است، كه خود مدعي هستند. » او نيز انتخاب مردم در اين دوره از انتخابات رياستجمهوري را يكي از هوشمندانهترين اتفاقات ايران در دوران پس از مشروطه دانست. كاكايي از اختلافات گسترده در صنف ادبيات گفت و اينكه وقتي در جامعهاي از آزادي ترانه اجتماعي بيبهره باشيم، موسيقيمان به سمت هواي نفساني عدول ميكند. به گفته او مطالبات تبديل به يك كليدواژه شده است و بايد اين را به فال نيك گرفت: «من از سالهاي اول انقلاب سرودن شعر را شروع كردم. در آن زمان ابتدا گفتمان ما تبليغي نبود، بلكه تحليلي بود؛ اما در دهه ۶۰ به سمت مُبلغ شدن و مروج شدن پيش رفت. تنها گفتماني كه ۳۰ سال است از اين روش كنارهگيري كرده و نخواسته مُبلغ و مروج باشد، شعر و ادب است.» كاكايي با اشاره به پيش رفتن ادبيات تحليلي انقلاب با وجود اين مسائل در طول اين سالها گفت: «خوشحالم كه با همه اين مسائل ادبيات تحليلي انقلاب راه خود را ادامه داده و اين گفتمان به پيش رفته است. موضوع اتحاديه و صنف در حوزه ادبيات به دو دليل با مشكل مواجه ميشود اول نوع نگاهي كه مديران فرهنگي ما به اين مقوله دارند و دوم آرا و نظرات متفاوت در جريانات فكري گسترده و اينكه برخي جريانات فكري ميخواهند شعر و ادبيات را تنها با ديدگاه خود ترويج كنند. چند سال پيش دبير جشنوارهاي شدم و سعي كردم تمامي گفتمانها و نگرشها ذيل اين جشنواره ادبي گرد هم بيايند اما ديديد كه فضاي تئاتر به جايي رسيد كه از جشنواره كنار گذاشته شدم.» اين ترانهسرا در پايان با ابراز نگراني از سقوط فرهنگي در عرصه موسيقي گفت: «ما امروز شاهد يك سقوط فرهنگي در عرصه موسيقي هستيم و ديگر انديشههاي عميق، اجتماعي و اصيل را در ترانهها نميبينيم. فضاي موسيقي تنها به فضاهاي احساسي و عاطفي سطحي و غيرمعنوي كشيده شده و طبيعي است وقتي آزادي براي بيان ترانههاي اجتماعي نباشد، موسيقي هم به سمتي پيش رود كه تنها تجلي غرضهاي سطحي باشد.»