مرگ صیاد ایرانی به ضرب گلوله سعودی‌ها و آنچه از این واقعه باید گفت

آنچه عربستان سعودی و رهبران این کشور در چند سال گذشته به راه های گوناگون و با زبان و ابزارهای متفاوت بیان کرده اند این است که خواهان روابط مسالمت آمیز با ایران نبوده و به هیچ روی قصد ندارند، روابط میان تهران و ریاض شکل روابط نرمال دو کشور مسلمان و همجوار را به خود بگیرد. مرگ صیاد بوشهری تنها یک حادثه نیست. این واقعه مسائل بسیار بزرگتری را در روابط عربستان با ایران نشان می دهد.

به گزارش «تابناک»؛ خبر شلیک گارد ساحلی عربستان سعودی به دو قایق ماهیگیری ایرانی که از صبح امروز روی خروجی خبرگزاری های داخلی و خارجی قرار گرفته، با واکنش های متفاوتی روبه رو شده است. بنا بر این گزارش ها، ظاهرا دو قایق ماهیگیری ایرانی بر اثر امواج دریا به سمت سواحل عربستان سعودی کشیده شده اند که در پی آن، گارد ساحلی سعودی با شلیک مستقیم به سوی این صیادان، منجر به مرگ یکی از آنها شده است.

مدیرکل امور مرزی وزارت کشور در این رابطه اعلام کرده است: دو قایق ایرانی که در حال ماهی‌گیری در آب‌های خلیج فارس بودند، بر اثر امواج دریا از مسیر خود خارج می‌شوند و بدون تأیید این مسأله که قایق‌های ایرانی وارد مرزهای عربستان شدند، تیراندازی از سوی گارد مرزبانی این کشور به سوی قایق‌های ایرانی صورت می‌گیرد و یک صیاد ایرانی بر اثر اصابت تیر به کمرش کشته می‌شود.

وی تأکید کرده است: این کار عربستان مطابق با اصول انسانی نبوده و حتی با فرض ورود قایق‌های ایرانی به مرزهای عربستان بر اثر امواج دریا، آن‌ها مجاز به شلیک به سوی قایق‌های ایرانی نبودند.

بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان نیز در واکنش به اخبار منتشره، مبنی بر این‌که یک صیاد بوشهری در تیراندازی گارد مرزبانی عربستان کشته شده است، با اظهار تأسف از این موضوع گفت: موضوع مورد اشاره در حال بررسی است. وی گفته: پس از مشخص شدن نتایج بررسی‌های اولیه توسط دستگاه‌های مربوطه، این واقعه تلخ به شکل مقتضی و با جدیت تمام پیگیری می شود.

اما صرف نظر از همه این سخنان و اینکه نتایج تحقیقات و بررسی های موضوع به کجا ختم شود، اقدام عربستان و گارد ساحلی این کشور، بیانگر وضعیت روابط میان تهران و ریاض به شفاف ترین شکل ممکن است. به خوبی می توان حدس زد که شلیک مستقیم به سمت قایق های ایرانی موضوعی است که در دستور کار نیروهای نظامی و امنیتی عربستان سعودی قرار دارد. در خصوص این امر مسائل متفاوتی وجود دارد که می توان به آنها پرداخت.

عربستان سعودی و کشورهای دنباله رو ریاض در خلیج فارس و همچنین ایالات متحده بارها ایران را به ارسال سلاح و تجهیزات نظامی برای گروه های معارض در منطقه متهم کرده اند و به رغم آن که هیچ گاه مستندات شفاف و قابل اتکایی برای این اتهامات بی اساس خود ارائه نکرده اند، هرگونه تحرک عادی از سوی ایران را در منطقه با توجه به ادراک سوء خود مورد ارزیابی و واکنش قرار می دهند.

می توان به خوبی بیان کرد که این بار نیز عربستان سعودی این عمل غیر انسانی و غیر متعارف خود را با همین توجیه و همین دلایل به تشریح و توضیح خواهد گذاشت و در نهایت با اشاره به این اتهام بی اساس که ایران اقدام به بی ثبات کردن کشورهای همجوار کرده است، مرگ صیاد بوشهری را توجیه خواهد کرد.

اما این صورتی بسیار بسیط و ساده از مسأله است. واقعیت ماجرا این است که اکنون در میان ایران و عربستان سعودی جنگی تمام عیار اما پنهان در جریان است؛ جنگی که هرچند در آن رویارویی مستقیم نظامی دیده نمی شود، در ماهیت هیچ تفاوتی با جنگ به معنای واقعی کلمه ندارد.

روابط تهران و ریاض به رغم تمام تلاش هایی که از سوی ایران برای عادی سازی و مسالمت جویی طی سالهای اخیر صورت گرفته است، به واسطه عدم درک صحیح سعودی ها از تحولات و پویایی های منطقه ای اکنون به سمتی رفته است که دو کشور را به صف آرایی در برابر یکدیگر کشانده است. موضوعاتی همچون خرید تسلیحات، موضوع یمن، قطر، سوریه و عراق و حتی ماجرای جزایر مصری، همگی تکه هایی از یک پازل بزرگ هستند که نوع تکمیل شده آن، تنها یک طرح را نشان می دهد: جنگ عربستان با ایران در ابعاد مختلف و با تمام قوا.

موضوع شلیک به ماهیگیران ایرانی نیز خارج از این پازل نیست، هرچند به ظاهر تکه ای کوچک از آن است. عربستان سعودی در رفتار و گفتار نشان داده است که نه تنها ایران را دشمن اصلی خود در منطقه می داند، بلکه این نوع از طرز تفکر و منش را در عمل نیز پیاده کرده و هرگاه کوچکترین فرصتی دست دهد، از نشان دادن جنگ تمام عیار خود با ایران در شفاف ترین شکل ممکن ابایی ندارد. حتی اگر موضوع شلیک به قایق ماهیگیران ایرانی باشد.

بی دلیل نیست که در ماه های اخیر و به ویژه پس از شروع بحران قطر، شاهد نزدیکی شدید میان اسرائیل و عربستان سعودی هستیم. رسانه های عربی و اسرائیلی به شکلی عجیب و هماهنگ یک خط تفسیری را دنبال می کنند و آن اینکه ایران اکنون دشمن اصلی منطقه است و سال ها خصومت میان مسلمانان و اسرائیل، بیهوده بوده و منجر به غفلت از دشمن اصلی یعنی ایران شده است.

این خط تفسیری یک پروپاگاندای مبتنی بر وحشت زایی برای ایران و نیز یک خط هیجانی و موج خبری برای فشار منطقه ای بر ایران نیست، بلکه خطی است که برآمده از واقعیت هایی است که اکنون در منطقه شاهد آنیم و مبنای اصلی آن را دشمنی با ایران و حرکت به سمت گسترده کردن جنگ با ایران به رهبری عربستان سعودی تشکیل می دهد.

کشته شدن ماهی گیر ایرانی با شلیک مستقیم سربازان سعودی یک نکته را به خوبی بیان می کند و آن این که پشت صحنه روابط ایران و عربستان تعارض و جنگ به واقعی ترین شکل خود جریان دارد. این که تقابل های عربستان با ایران به جنگ نیابتی و کارشکنی منطقه ای ختم نمی شود و نظامیان عربستان تفنگ خود را مستقیم به سمت ایران نشانه رفته اند تا به وقت مقتضی آتش کنند.

واقعه اخیر نشان می دهد که روابط نصفه و نیمه بر قرار میان ریاض و تهران هیچ نشانی از عادی ترین روابط میان دو کشور همجوار ندارد و هیچ ذهن هشیار و تیز بینی نباید رشته های متزلزل روابط میان عربستان و ایران را به مثابه روابط خنثی در نظر گیرد. عربستان سعودی از مدتها قبل جنگ با ایران را آغاز کرده و هر زمان که فرصت آن دست دهد، از ضربه زدن به منافع ملی ایران و هویت ایران فروگذار نخواهد کرد.

ایران تا کنون رعایت حسن همجواری را با عربستان سعودی داشته است و بعد از این نیز همچنان دستور کار باید خردورزی و پرهیز از هیجان با عربستان سعودی باشد، زیرا آن چه عربستان و همراهان منطقه ای و خارج از منطقه این کشور از ایران می خواهند، دوری از عقلانیت و خویشتن داری است تا هجمه های خود در فضای بین المللی را علیه ایران افزایش دهند.

اما یک نکته را باید برای عربستان و رهبران این کشور روشن کرد؛ این که کوچکترین اقدام سعودی ها برای ضربه به منافع ملی و هویت ایران و شهروندان ایرانی، چه در حج و منا، چه در آب های خلیج فارس، چه در سوریه و عراق و چه در هر جای و هر بعد دیگر پاسخ جدی، بدون مماشات و متناسب خواهد داشت. از همین روی است که باید مرگ صیاد ایرانی به دست سربازان سعودی را با جدی ترین شکل ممکن و بدون هیچ کوتاهی پیگیری و دنبال کرد.