هنوز کوچه و خیابان های شهر و روستاهاي ايران، محل عبور و مرور جانبازانی است که در دوران هشت سال دفاع مقدس، بخشی از جان خود را فدای ملت ایران کردند؛ از جان گذشتگانی كه اكنون حال و روز بسياري از آنها به دليل سالخوردگي و بی توجهی اصلاً رضايت بخش نيست. مثل «بهارعلی عباسی» جانباز 45 درصدي که براي گذران امور زندگي، ناچار است در خيابان هاي شهر تهران دستفروشي کرده و زخم زبان رهگذران را تحمل كند.
به گزارش «تابناک»؛ هر چه از زمان وقوع جنگ تحمیلی می گذرد، جانبازان و ایثارگران این جنگ سالخورده تر می شوند و کهولت سن، شرایط زندگی را برای آنها سخت تر مي كند. در این شرایط، نه تنها این افراد نبايد از چرخه حمایت های ملی و دولتی حذف شوند، بلکه نیاز است دامنه این حمایت ها به ویژه در بخش درمانی و تأمين نیازهای ضروری زندگی مثل مسکن براي آنها افزایش یابد؛ موضوعي كه البته هم اينك شرايط خوبي ندارد.
پس از پايان دوران دفاع مقدس، نهادهاي متعددي وظيفه پيگيري مشكلات و مسائل جانبازان، خانواده شهدا و ساير رزمندگان را بر عهده گرفتند كه در ادامه وظايف همه اين نهادها در بنياد شهيد و امور ايثارگران خلاصه شد؛ بنيادي كه رسالت اصلي اش پيگيري به روز و دقيق مشكلات مرتبط با خانواده شهدا و مسائل زندگي جانبازان و ايثارگران است.
جدا از مشكلات و مسائلي كه براي خانواده شهدا مطرح است و اين بنياد رسالت رسيدگي به آنها را دارد، موضوع مهم ديگر، پيگيري به روز مشكلات جانبازان كشور به گونه اي است كه اين افراد به ويژه در شرايطي كه وارد دوران كهولت سن مي شوند، با حداقل مشكلات درماني و معيشتي رو به رو شوند.
بنا بر آمار موجود در سراسر كشور، چيزي حدود 500 هزار جانباز زندگي مي كنند كه همين آمار بالا به خوبي گوياي حجم بالاي كار و هزينه سنگيني است كه به اين بخش بايد اختصاص يابد.
مروري بر وضعيت كنوني جانبازان و شرايط مالي و رفاهي خانواده بسياري از جانبازان كشور، به ويژه آنهايي که در سن سالخوردگي و به دليل درصد بالاي جانبازي، عملاً فرصت فعاليت اقتصادي زيادي ندارند، چندان اميدوار كننده نيست.
در شرايطي كه همه مردم ايران آرامش و امنيت كنوني كشور را مديون رشادت هاي رزمندگان و جانبازان و شهداي هشت سال دفاع مقدس هستند، بررسي ها نشان مي دهد، بسياري از حاضران در جبهه هاي نبرد عليه رژيم بعث عراق، هم اينك خودشان آرامش و امنيت مالي و رفاهي قابل قبولي ندارند.
«بهارعلي عباسي»، جانباز 45 درصد ساكن جنوب شرق تهران، يكي از اين افراد است كه اين روزها ويدئويي از او در حال دستفروشي در ميدان تجريش تهران دست به دست مي شود؛ ويدئويي كه «علي قنبرلو»، عكاس روزنامه همشهري براي اولين بار تهيه و در فضاي مجازي منتشر كرد.
اين جانباز شصت ساله به رغم پنج سال حضور داوطلبانه در جبهه و شركت در بسياري از عمليات جنگي آن دوران، اين روزها حال و روز خوبي از نظر گذران امورات زندگي ندارد و به ناچار براي تأمين معاش خانواده دستفروشي مي كند.
وي كه از ناحيه دو پا دچار مصدوميت شديد است و بناچار براي تردد از ويلچر استفاده مي كند، در مورد جزئيات زندگي خود به خبرنگار «تابناك» گفت: بنده متولد سال 1337 هستم و اكنون در حالي شصت ساله مي شوم كه با داشتن شش فرزند، هنوز خانه اي از خود ندارم و مجبورم در خانه اجاره اي زندگي كنم.
عباسي ادامه داد: حدود پنج سال در جبهه بودم و در بسياري از عمليات مهم جنگي در قالب لشكر حضرت رسول (ص) شركت كردم و در نهايت در عمليات والفجر 8 مجروح و جانباز شدم.
وي كه هم اينك 45 درصد درجه جانبازي دارد و برادر بزرگترش، «مراد علي عباسي» نيز در سال هاي دفاع مقدس به شهادت رسيد، در مورد وضعيت جسماني كنوني خود افزود: جدا از مجروحيت پا و اينكه بايد از ويلچر استفاده كنم، مشكلات تنفسي من نيز روز به روز بدتر مي شود و بايد بناچار از كپسول اكسيژن همراه استفاده كنم
.
اين جانباز هشت سال دفاع مقدس كه هم اينك در مناطق مختلف تهران و روي ويلچر دستفروشي مي كند، در اين باره گفت: من یک پسر و پنج دختر دم بخت دارم و با اينكه در جنوبي ترين نقطه تهران (شهرك مسعوديه) خانه اجاره كرده ام، ماهيانه چيزي حدود 2 ميليون بايد براي قبض آب، برق، گاز و اجاره خانه بپردازم و به همين دلیل، كمك هزينه ماهيانه اي که بنياد امور ايثارگران به من مي دهد، براي اداره زندگي كفايت نمي كند؛ بنابراین، ناچارم با وجود شرايط سختي كه دارم، به خيابان هاي مختلف تهران بيايم و دست فروشي كنم.
اين جانباز تهراني در مورد شرايط سختي كه دارد، اضافه كرد: وقتي دستفروشي مي كنم، بسياري از رهگذران با حالت تمسخر از كنار من رد مي شوند و يا حرف هاي بد مي زنند كه من را بسيار ناراحت مي كند. از طرفي هم وقتي براي اجاره خانه مي روم صاحبخانه ها مي گويند، شما جانبازان شرايط روحي رواني خوبي نداريد و با اين بهانه از اجاره دادن خانه به ما امتناع مي كنند.
شرايط زندگي اين جانباز شصت ساله تهراني كه به آن اشاره شد، مورد عجيب و استثنايي كه تنها يك مورد از آن در كشور وجود داشته باشد، نيست و هزاران تن از جانبازان سراسر كشور با مشكلات مشابه دست و پنجه نرم مي كنند.
امثال اين جانباز سرفراز كه در دوران جنگ با به نمايش گذاشتن غيرت و شرف ملي خود، نقش مؤثري در توقف پيش روي هاي دشمن بازي كردند و اكنون در دوران كهولت سن و سالخوردگي هستند، كم نيست و در اين شرايط آنها بيش از پيش به حمايت هاي ملي و دولتي نيازمندند.
اميد است با افزايش توجه و حمايت ها مشكلات و سختي هاي زندگي اين گروه از شهروندان ايراني در نقاط مختلف كشور كاهش يابد و ديگر شاهد اين نباشيم كه يك جانباز 45 درصد براي گذران امور زندگي آن هم با ويلچر و دستگاه اكسيژن در خيابان هاي شهر زخم زبان بشنود.