یکی از اصطلاحات قطب تکنولوژیک دنیا-سیلیکون ولی- عبارتی است به نام «Resters and Vesters» که میتوان از آن بهعنوان «مهندسان سرمایه دار بیکار» نام برد و به متخصصان و مهندسانی اطلاق میشود که درآمدهای هنگفت دریافت میکنند و در ازای آن کار چندان بزرگی انجام نمیدهند و مثلا تنها منتظر میمانند تا ارزش سهام آنها افزایش پیدا کند. در این مقاله با سردمداران دنیای «Resters and Vesters» صحبت کردهایم و میخواهیم بیشتر با این سبک از شغلها آشنا شویم.
یک روز آفتابی تابستانی، یکی از مهندسان فیسبوک برای رفتن به سر کار حاضر شد، ولی احساس کرد حال خوشی ندارد. به سرعت به سمت سرویس بهداشتی دوید و بالا آورد. وی در ابتدا فکر کرد شاید مسموم شده باشد و بعد احساس کرد که مساله فیزیکی نیست. وی اصلا دلش نمیخواست سر کار برود. این فرد در آن زمان درآمد سالانه یک میلیون دلاری داشت که بیشتر آن در بخش سهام سرمایهگذاری میشد. وی تیمی متشکل از 3 هزار کارمند داشت و چند سالی از پیوستنش به شرکت بزرگ فیسبوک میگذشت.این خانم احساس میکرد که بیشتر از حد توان خود برای پول درآوردن مایه گذاشته است. پروژه آن زمان این مهندس، یک پروژه سیاسی مهم بود که استرس و سختی فراوان داشت.
مهندس خسته تصمیم گرفت از کار خود استعفا دهد و با عنایت به سرمایهگذاری عظیم در بخش سهام، مشکلی در اداره زندگی روزمره خود و پرداخت هزینههای مالیاتی نداشت. «سرکار نرفتن» ایدهای بود که در ذهن این مهندس شکل گرفت و تصمیم گرفت تنها با اتکا به سهام خود، زندگی را بگذراند. برای این مهندس که تا پیش از این شخصی کوشا و سختکوش بود، عملی کردن این تصمیم سخت بود ولی احساس میکرد خستهتر از آن است که بتواند به غیر از این فکر کند و اینجا بود که این مهندس به جُرگه افراد «سرمایهداران بیدردسر» پیوست.
عبارت «Resters and Vesters» به کارمندان- اکثرا مهندسان و متخصصانی اطلاق میشود که بار کاری سبکی دارند(البته اگر شغل خاصی داشته باشند) و بیشتر در بخش خرید و فروش سهام فعالیت دارند و به همین طریق زندگی را میگذرانند. این افراد که معمولا مهندسان ارشد و سرمایهدار هستند، با فعالیت در بخش سهام درآمد زیادی کسب میکنند. بعد از اینکه این افراد به یک سرمایهدار بیکار تبدیل شدند، معمولا به فعالیت در پروژههای جزئی، شرکت در کنفرانسها، برنامهریزی و شراکت با دوستان مشغول میشوند.بیشتر این افراد اعلام میکنند که این وضعیت، شرایطی موقتی در زندگی آنهاست و احتیاج دارند مدتی از بار شغلی خود بکاهند و به خود فرصتی بدهند تا بتوانند مسیر بعدی را مشخص کنند.
به گزارش Business Insiders، این نوع فرهنگ سرمایهداری بیدردسر، نوعی سبک درآمدزایی شایع ولی مخفی محسوب میشود که شخص میتواند بر اساس سلیقه خویش، فعالیتهای روزانهاش را مدیریت کند. دقیقا برعکس زندگی کارمندانی که در حوزه تکنولوژی فعالیت میکنند، این افراد ساعتهای کاری چندانی ندارند و همچنین استرس و فشار شغلی نیز تجربه نخواهند کرد. Manny Medina مدیرعامل استارتآپ رو به رشد Outreach در سیاتل است که تجربه شیوه درآمدزایی «کار کم و درآمد بالا» را داشته است. وی که زمانی به همین طریق زندگی میکرده، میگوید حتی در شرکت بزرگ مایکروسافت نیز شاهد شیوع این سبک از کار بوده است و حتی نتایج مثبتی نیز برای این شرکت در پی داشته است. وی اواخر دوران تحصیل خود تجربه این شیوه از درآمدزایی را داشته است. مدینا هنگام دانشجویی پروژههای در دست اقدام خود را زودتر از موعد مقرر به پایان رساند و به شرکت محل کارش اعلام کرد که بعد از فارغالتحصیلی از سمت خود استعفا خواهد داد.
شرکت محل کار مدینا مجبور بود تا زمان پیدا شدن شخص جایگزین و آموزش کارمند بعدی، مدینا را نگه دارد. شغل مدینا طی چند ماه بعد تنها پرسه زدن در دفتر و جوابگویی به سوالات دیگر کارمندان بود. وی با خنده به یاد میآورد: «روز من از ساعت 11 شروع میشد و ناهار خوردنم ساعتها زمان میبرد. کارفرمایانم وظیفه جدید به من محول نمیکردند اما حضور من برای پیشبرد کارها لازم بود.» چند سال بعد، وی در مایکروسافت مشغول شد و میگوید شرکتی مانند مایکروسافت از سمتهای شغلی پردرآمد، هم در بخش مهندسی و هم در بخش تحقیقاتی، بهصورت استراتژیک استفاده میکند. مایکروسافت متخصصان سختکوش زیادی در زمینههایی مانند هوش مصنوعی، روباتیک، زبانهای گفتاری، پردازش کوانتوم و ... را جذب خود کرده و حقوق عالی به آنها پرداخت میکند، درحالی که این افراد میتوانند همزمان شغلهای اصلی خود مانند پروفسوری و تحقیقاتی در دانشگاه را ادامه دهند.
اما شرکتی مانند فیسبوک از روشی متفاوت استفاده میکند. این شرکت برنامه تشویقی پنهانی دارد که بنا به گفته یک مهندس سابق فیسبوک که این تشویقی را دریافت کرده، «Discretionary Equity» نام دارد. DE زمانی اعمال میشود که شرکت به یکی از مهندسان برتر و خلاق خود، مقادیر انبوه و اضافه سهام که صدها هزار دلار ارزش دارد، اهدا میکند. این مبلغ در حقیقت در ازای کار خوبی که مهندس مورد نظر انجام داده به وی اعطا میشود که با گذشت زمان ارزش آن افزوده میشود و همین مساله این افراد را برای ماندن در فیسبوک و ادامه همکاری با این شرکت ترغیب میکند. طبق گفته کارمند سابق فیسبوک، این مهندسان افرادی زُبده و حرفهای هستند که فیسبوک نمیخواهد آنها را در طول زمان از دست بدهد. این خبر درحالی است که شایعاتی در مورد فیسبوک منتشر شده مبنی بر اینکه این شرکت از مهندسان خود ساعتهای طولانی کار میکشد.
نمیتوان ادعا کرد که تشویقیهای DE دقیقا بر مبنای مکانیزم «سرمایهداری بدون زحمت» بنا نهاده شده است اما بدون شک مسیر آن را هموار میکند. افرادی که بستههای تشویقی این چنینی دریافت میکنند، قدرت و سرمایه زیادی میگیرند و در حقیقت میتوانند با زحمت کمتر، پول بیشتری به دست آورند. این افراد معمولا جوان و خلاق هستند و میتوانند بدون زحمت چندان زیادی،یک سرمایهدار میلیونر شوند. به این مهندسان میتوانیم لقب «Resters and Vesters» بدهیم. دیگر افراد جُرگه rest and vest، گروهی در سیلیکون ولی هستند که تحت عنوان «the 10x engineer» یا «مهندس 10 برابری» نامیده میشوند و به این معناست که فردی 10 برابر یک مهندس عادی درآمد دارد. طبق شایعات، مهندسان 10 برابری، کاری را که مهندسان عادی در 10 ساعت میتوانند انجام دهند تنها در یک ساعت تکمیل میکنند. برخی از این افراد جزو نوابغ حساب میشوند.
برخی دیگر نیز لزوما باهوشتر از بقیه نیستند اما با تمام جزئیات سیستم تخصصی خود آشنا هستند. از دیگر اعضای Rest and Vest میتوان به «Coaster»ها اشاره کرد، افرادی که در شرکت خود کهنهکار حساب شده و به مدارج بالای مهندسی رسیدهاند و حالا نیازی ندارند که برای نگه داشتن سمت شغلی خود، چندان سخت کار کنند. بر اساس مصاحبه Business Insiders با افراد مختلف، گوگل یکی از شرکتهایی است که پرورشدهنده مهندسان پردرآمد و کم کار است. یکی از این مهندسان میگوید: «بیشتر دوستان من در گوگل که معمولا جزو مهندسان ارشد هستند، تنها 4 ساعت در روز کار میکنند اما با تمام جزئیات سیستم گوگل آشنا هستند.» یکی از مدیران گوگل نیز با این روند شکل گرفته در شرکت موافق است و میگوید: «ما در گوگل مهندسان ارشد زیادی داریم که درآمد بالا دارند و کار سنگینی ندارند. این افراد به مرحلهای از تخصص رسیدهاند که نیازی ندارند سخت کار کنند. آنها چندین شغل همزمان دارند، برای ارتقا یافتن کار نمیکنند و اگر از همکاری با بخش خود ناراضی باشند به راحتی به قسمت دیگری انتقال پیدا میکنند.»
تیم تحقیقاتی moonshot که تحت سرپرستی شرکت مادر گوگل- آلفابت- مدیریت میشود، یکی از معروفترین مکانها برای این گونه مهندسان است. طبق گفته یکی از مهندسان این بخش، اهداف این تیم تحقیقاتی بلندمدت است و احتمال کنسل شدن پروژهها معمولا بالاست. وی در ادامه گفت: «مهندسان این بخش حقوقی معادل 250 هزار تا 600 هزار دلار دریافت میکنند ولی برای اتمام سریع کار هیچ اجباری در کار نیست. در گوگل بعد از رسیدن به یک مرحله به خصوص، مهندسان آنقدر درآمد خواهند داشت که نیاز به کار سخت ندارند. زندگی در این شرایط عالی است. تعطیلات درازمدت، ساعات کاری منعطف و ...» یکی از مدیران سابق گوگل به Business Inside میگوید: «فرقی ندارد که این مهندسان گوگل چرا و به چه مدت به این شیوه زندگی میکنند اما در هر صورت از آنجا که این مهندسان معمولا سمتهای بالا در شرکت خود دارند، باید هر روز در محل کار حاضر شوند. اما بسیاری از آنها سر کار میآیند و وقت آزاد خود را با کارهای مختلف پر میکنند.» گوگل قطعا تنها شرکتی نیست که چنین امتیازاتی عرضه میکند.
فیسبوک نیز برای اوقات فراغت کارمندان خود بخشهای مختلف دارد. شرکت Oracle نیز زمین والیبال ساحلی و استخر دارد. مایکروسافت، زمین فوتبال و کریکت، تعداد زیادی کنسول بازی ایکس باکس و اسپا برای ساعتهای بیکاری کارمندان خود فراهم کرده است. شرکتهای بزرگ معتقدند برای جذب و حفظ نیروی با استعداد و متخصص، داشتن فضای باز و امکانات رفاهی در محیط کار از واجبات است تا بستر ایجاد و شکلگیری خلاقیت و نبوغ ایجاد شود. مسوولان این شرکتها معتقدند کارآیی و سوددهی شرکتهایی با کارمندان خوشحال و راضی، بالاتر است. این شغلهای رویایی قسمت تاریکی نیز دارند: این سبک از کار کردن میتواند به مرور به از دست دادن شغل فرد منجر شود. ما در دنیایی زندگی میکنیم که افراد معتاد به کار و مهندسان سختکوش با رزومههای درخشان، زیاد دارد و فضای رقابتی بالایی وجود دارد. مهندسان سرمایهدار بیکار ممکن است سالها بدون هیچ گونه کار تولیدی باقی بمانند و این مساله میتواند کل ماهیت شغلی این افراد را به خطر بیندازد.
منبع: دنیای اقتصاد