«امروز یک رویکرد کردم به عملکرد مربیان سابق استقلال. من به یک نقطه رسیدم و از این به بعد هم بیشتر خواهم رسید. از آقای فریبا بپرسین!» تعجب نکنید. این افشین قطبی نیست که میخواهد ادای فارسی حرف زدن را دربیاورد. این علیرضا منصوریان است که می خواهد ادای خارجی حرف زدن را دربیاورد. مربی جوانی که به نظر میرسد راه موفقیت را حسابی اشتباه میرود و اگر به او بگویی اشتباه میروی عصبانی هم میشود.
به گزارش «تابناک»، هنوز لیگ برتر شروع نشده، استقلال به اندازه یک فصل از صدر جدول و رقیب دیرینهاش عقب افتاده، آن هم بعد از یک فصل پر ترافیک و هیاهو در بازار تابستانی نقل و انتقالات و خرید ستارههای پیر و جوان فراوان. هرچند هفته چهارم لیگ برتر برای قضاوت یک تیم کمی زود است، برای بررسی عملکرد سرمربی که علاوه بر این چهار هفته یک فصل قبل هم در این تیم فعالیت کرده، شاید چندان زود نباشد. سرمربی که بعد از بیش از پنجاه بازی که سرمربی استقلال بوده هنوز ترکیب تیمش را نمیشناسد و شما هر بازی حداقل یک یا دو تغییر در ترکیب نسبت به بازی قبل در آن می بینید.
ویژگیهای مثبت علی منصوریان برای استقلال چیست؟ بدون نگاه به کارنامه یک ساله و چندماهه او اگر بخواهیم از نکات مثبت علی منصوریان برای نیمکت استقلال بگوییم، میتوانیم به این نکات اشاره کنیم: او جوان است. از بدنه استقلال آمده. با مربیهای خوبی کار کرده و یاد گرفته. تلاش می کند به سمت فوتبال علمی حرکت کند. محبوبیت روی سکوها را دارد و پیشکسوتان هم از او حمایت می کنند. اما همه اینها برای موفقیت کافی نیست. همه این نکات مثبت ممکن است با اصرار شما بر اشتباهاتت و گوش ندادن به نصایح دیگران کمکم رنگ ببازد و شما دیگر پشتوانه حمایتی تان در باشگاه، سکوها و پیشکسوتان را از دست بدهید و متأسفانه منصوریان الان در میانههای همین راه است.
مشکل علی منصوریان چیست؟ منصوریان خودش نیست و همین مهمترین مشکل پیش پای اوست. شاگرد مورد اعتماد کیروش اگرچه درست فهمیده که دیگر روشهای سنتی در فوتبال ایران جواب نمیدهد و باید به سمت فوتبال علمی و روز دنیا رفت، مسیر را اشتباه میرود. صرف استفاده از واژهها و تکیه کلامهای فرنگی در صحبت روزمره و مصاحبه و شومنبازیهای کنار زمین به معنی دستیابی به علم روز فوتبال نیست. مسیر خیلی ساده است. باید وقت گذاشت، درس خواند، مطالعه کرد و به هدف رسید، وگرنه هر چقدر هم عکسهای جلسات آنالیز را هم که منتشر کنی نتیجهای برایت ندارد، جز اینکه در یک بازی با 9 بازیکن دفاعی شش گل بخوری.
کافی است دقایق پایانی بازی روز گذشته استقلال برابر پدیده را ببینید تا بفهمید این علی منصوریان خودش نیست. این همان کاپیتان شماره ده استقلال نیست که در روزهای سخت این باشگاه هم در زمین برایش جان میداد. اینجا و در استیل مربیگری او بیشتر از اینکه برای خودش و تیمش به آب و آتش بزند مواظب است حتی در قامت یک شکستخورده قشنگ در قاب دوربینها جا بیفتد. او حتی در حضور ۲۰ هزار تماشاگر و با شکست برابر پدیده در تهران هم دست از شوآف برنمی دارد و آن اداهای پایان بازی را درمیآورد.
علی منصوریان نمیداند و بدتر از آن نمیداند که نمیداند. خطر بزرگتر اینجاست که منصوریان به اشتباهات خود آگاه نیست و سعی میکند با مصاحبههای جنجالی، موضعگیریهای پرحاشیه و حرف هایی از این دست روی ایرادات و اشتباهات خودش خاک بریزد. شاید حرف درست و بیپرده را در این مدت صمد مرفاوی به او زده باشد که هفته گذشته در مصاحبهای گفت: «آقای منصوریان! حرفت را در زمین بزن، ما هم ازت حمایت میکنیم.» پاسخ به این حرفها چه بود؟ «اگر علی منصوریان در استقلال بسوزد کار شما هم خراب می شود.»
منصوریان اگر از این حباب توهمی که برای خودش ساخته بیرون نیایید و واقعیت ها را نپذیرد پایانی دردناک در استقلال خواهد داشت. پایانی که البته فقط برای او دردناک نخواهد بود و نارضایتی هواداران این تیم را هم در پی خواهد داشت. این حق استقلال و هوادارانش نیست.
* اگرچه سعدی علیهالرحمه گفته «به عمل کار برآید به «سخندانی» نیست»، اما راستش بعید میدانم منصوریان «سخندان» هم باشد، حداقل در مصاحبههایش که اینجور نشان داده، برای همین تیتر به «سخنرانی» تغییر کرد.