اینکه سازمانی عریض و طویل به عنوان تنها نهاد متولی حفاظت از حیات وحش کشور، در انفعال و بیخبری باشد و برای حفاظت از بازماندگان یوز که آماری از آنها نداریم چشم به مردم بدوزیم تا اعانههایی به کاسه بریزند و تصویر یوزپلنگ را با عکس پروفایلشان مخلوط کنند، یعنی پا به بیراهه گذاشتهایم.
به گزارش «تابناک»، یک هفته از روز ملی یوزپلنگ آسیایی میگذرد و هیاهویی که به مناسبت این روز در بین اقشار مختلف از فعالان محیط زیست گرفته تا سیاستمداران و هنرمندان شاهد بودیم از تب و تاب افتاده است. اما گربهسانی که به گفته مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست، چیزی تا انقراضش باقی نمانده را بالاخره میتوان ازنابودی نجات داد یا نه؟ این سوالی است که پاسخش را از میان هیاهوهایی که سالانه دو بار، اول به مناسبت روز ملی یوز و سپس به مناسبت روز جهانی یوز به راه میافتد نمیتوان یافت.
شادی مدرس، فعال و خبرنگار حیات وحش درباره غبار غلیظی که وضعیت یوزپنلگ و اقدامات انجام شده در رابطه با حفاظت از آن را در بر گرفته پرسشهای تابناک این گونه پاسخ میدهد:
با وجود اینکه به منظور هرگونه اظهار نظر درباره یوزپلنگ ابتدا لازم است آماری حدودی از جمعیت این گونه داشته باشیم، هر کدام از مسئولان، جمعیت بازماندگان این گونه را رقمی اعلام میکنند که با دیگری مطابقت ندارد. با توجه به اینکه خصوصا طی یک سال گذشته، در زمینه جمعیت یوزپلنگ و روند حفاظت از آن گزارشهای زیادی تهیه کردهاید. علت اختلاف نظر، مسئولان را درباره جمعیت کنون یوز چه میدانید؟
علت اختلاف نظر کاملا روشن است. آماری از جمعیت یوز ندارند. در مراسم روز جهانی یوزپلنگ سال ۹۴، خانم ابتکار در حضور نماینده سازمان ملل که به گفته خودش دو میلیون دلار به پروژه بینالمللی حفاظت از یوز کمک کرده بود اعلام کرد که در سال گذشته ۱۸ توله یوزپلنگ شناسایی شده. این آمار بلافاصله توسط رسانهها تکذیب شد و پورتال سازمان حفاظت محیط زیست به نقل از مدیر پروژه بینالمللی یوز، این آمار رویایی را اشتباه لفظی عنوان کرد و ادامه داد که آنچه مشاهده شده ۱۸ یوز بوده نه توله یوز.
سال گذشته انجمن یوزپلنگ ایرانی اعلام کرد تنها دو یوز ماده در سراسر کشور باقی مانده. بعد سازمان حفاظت محیط زیست این آمار ناگوار را تکذیب کرد و انجمن اعلام کرد وجود تنها دو یوز ماده اشتباه رسانهای بوده و منظور این بوده که تنها دو یوز ماده را مشاهده کردهایم نه اینکه تنها دو یوز باقی مانده باشد. در آخرین گفتوگویی که با آقای جوکار، مدیر پروژه یوز منتشر کردم ایشان، اعلام جمعیت یوز را سختترین کار پروژه عنوان کردند و گفتند نمیتوان آماری از جمعیت کنونی یوز ارائه داد. متاسفانه زمانی که میخواهند طرح تکثیر یوز در اسارت را توجیه کنند جمعیت یوز را بحرانی اعلام میکنند و اما حالا که به گفته خودشان طرحی حفاظتی در دست اقدام دارند جمعیت یوز را ۵۰ قلاده اعلام کردهاند بدون اینکه مستندی ارائه کنند.
به نظر میرسد از این طرح حفاظتی که با همکاری هنرمندان به راهاندازی کمپنینی منجر شده دل خوشی ندارید. چرا؟
مسلما هر فعال محیط زیستی که در جریان پرونده حفاظت از یوز طی سالهای گذشته باشد و البته روابط و محظوراتی نداشته باشد، این حرکت را چندان صادقانه نمیداند. صورت مسئله این کمپین از همان ابتدا اشتباه است. به مردم میگویند برای حفظ ۵۰ یوز باقی مانده کمک مالی کنید. این جمعیت ۵۰ قلاده را از کجا آوردهاند؟
خودشان تا دیروز میگفتند آماری از جمعیت یوز نداریم. بعد میگویند میخواهیم با مبلغ جمعآوری شده، آغلهای پارک ملی توران را خریداری کنیم تا این زیستگاه که از اصلیترین زیستگاهّهای یوز است از حضور چوپانان، گلههای دام و سگهای گله پاکسازی شود. در حالی که ۴ سال پیش، دقیقا برای خرید همین آغلها در پارک ملی توران از سازمان ملل، ۸۵هزار یورو گرفته شده بیآنکه حتی یک آغل خریداری شده باشد. این مبلغ با سود چهارسالهاش امروز مبلغی حدود ۷۰۰ میلیون تومان میشود. در حالی که این مبلغ وجود دارد چرا برای دریافت مبلغی مشابه (۸۰۰ میلیون تومان) از مردم اعانه جمع میکنند؟ با این کار، حتی اگر حسن نیت هم داشته باشند، ظرفیتهایی که در جامعه برای حفاظت از حیات وحش وجود دارد را لوث میکنند. اگر حسن نیت داشتند مبلغی که برای خرید آغلهای پارک ملی توران ۴ سال پیش گرفته شده را هزینه میکردند و برای یک اقدام حفاظتی دیگر از مردم اعانه جمع میکردند. البته اگر واقعا راهی به جز اعانه جمع کردن باقی نمانده باشد که به نظرم قطعا این طور نیست. مگر چند بار میتوان از مردم برای حفاظت از حیات وحش اعانه جمع کرد؟
ضمن اینکه این کمپین به هیچوجه، شفاف عمل نمیکند. به مردم نمیگویند دقیقا برای خرید چند آغل، چه مبلغی لازم دارند و در صورت تامین این مبلغ، تا چه زمانی شاهد پاکسازی منطقه از آغلها خواهیم بود. میگویند اگر جزئیات را اعلام کنیم دامداران قیمتها را بالا میبرند. در صورتی که این استدلال یک مغلطه بزرگ است که بارها به آن پاسخ داده شده.
چه جور مغلطهای؟ یعنی این امکان وجود ندارد که صاحبان این مستثنیات در صورت جمعآوری مبلغ مورد نظر و با مشاهده اهمیت خروجشان از منطقه، قیمتها را بالا ببرند؟ به نظر چندان غیرمنطقی نمیرسد!
همانطور که پیشتر از مسئولان منابع طبیعی استعلام گرفته شده روال کار این گونه نیست که کسی برود و با تکتک دامدارها معامله کند. این روش غیرمتداول است. روال کار این است که پس از جمعآوری مبلغ مورد نظر، این مبلغ به اداره کل محیط زیست استان اعلام میشود و اداره کل محیط زیست استان از اداره کل منابع طبیعی استان درخواست میکند، برآورد هزینه خرید مستثنیات منطقه را اعلام کند.
بدین ترتیب قیمت خرید هر آغل را اداره منابع طبیعی تعیین میکند نه صاحب آغل. آن وقت، پیشنهاد خرید از سوی منابع طبیعی و نه از طریق اشخاص متفرقه به صاحب آغل اعلام میشود. اگر صاحب آغل تمکین نکند که به گفته مسئولان منابع طبیعی بسیار بعید است، آن وقت منابع طبیعی در محاکم قضایی تشکیل پرونده میدهد و صاحب آغل با حکم دادگاه موظف به ترک منطقه میشود. اینکه بگویند جزئیات را نمیگوییم تا قیمتها را بالا نبرند یک بهانه بیپایه و اساس است و یکی دیگر از نمونههای هرج و مرج در روند حفاظت از یوزپلنگ.
منظورتان از هرج و مرج چیست و دلیل آن را چه میدانید؟
همه مشکلاتی که گریبان روند حفاظت از یوز را گرفته ناشی از انحصاری شدن آن در قالب طرحی است که سالها پیش راهاندازی شد. طرحی تحت عنوان پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی که اکنون به جز یک شخص حقوقی که مدیریت آن را برعهده دارد، هیچ مقام مسئولی در سازمان حفاظت محیط زیست پاسخگوی پرسشها مربوط به یوز نیست و مسئولیت کاستیها را در عرصه حفاظت از بازماندگان این گونه نایاب را برعهده نمیگیرد.
وقتی روند حفاظت از یوزپلنگ، یک متولی مشخص نداشته باشد همین میشود که یک گروه مبلغی را برای خرید آغلها میگیرند و ۴ سال خبری از آنها نمیشود. بعد یک گروه دیگر میآید و دوباره برای همان هدف این بار از مردم اعانه جمع میکند و میگوید این مبلغ را من نگرفته بودم. بروید از آنهایی که گرفتهاند بپرسید. دیگر اینکه وقتی روند حفاظت از در معرض انقراضترین گونه حیات وحش به یک شخص حقیقی سپرده میشود و مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست از بار مسئولیت آن شانه خالی میکنند همین میشود که آقای جوکار، پس از یک سال که وعده ایمنسازی تنها ۱۲ کیلومتر از جاده عباسآباد که به گفته خودشان حادثهخیزترین محدوده شناخته شده و تا کنون ۶ یوز را به کام مرگ فرستاده، دادهاند، اکنون وزارت راه را متهم به کوتاهی میکنند در حالی که در گفتوگو با مسئولان اداره راه سمنان مشخص میشود، نامه مربوطه تنها دو ماه است برایشان ارسال شده.
از سوی دیگر، سازمان ملل اعلام کرده که تا کنون دو میلیون دلار برای حفاظت از یوز به پروژه کمک کرده. این مبلغ کجا صرف شده؟ تنها اقدامی که در عمل شاهد انجام آن بودیم نصب چند سرعتگیر و چند تابلو در محدوده عبور یوز در جاده است که آن را هم اداره کل راه و ترابری سمنان با هزینه خودش انجام داده. آقای جوکار میگوید بودجههای دریافتی، صرف اقدامات حفاظتی، پایش و مانیتورینگ، آموزش و آگاه سازی و توسعه معیشت های پایدار شده است. حاصل این اقدامات حفاظتی کجاست؟ کدام جاده ایمن شده؟ کدام آغل خریداری شده و کدام زیستگاه پاکسازی شده؟ از این پایش و مانیتورینگ چه نتیجهای بیرون آمده در حالی که حتی آماری از جمعیت یوز نداریم؟
دو روز پیش، ادعا شده دو نفر از محیطبانان در پارک ملی توران دو یوزپلنگ را دو دقیقه نگاه کردهاند اما دوربین نداشتهاند تا تصاویر آنها راثبت کنند. یعنی پروژه یوز، برای محیطبانان یکی از اصلیترین زیستگاههای یوز، دوربین هم تهیه نکرده تا چنین لحظات ارزشمندی ثبت شود؟ این سوالهای بیجواب یعنی هرج و مرج. یعنی سوء مدیریت یا به عبارتی عدم مدیریت برای حفاظت از نادرترین گونه حیات وحش ایران.
یعنی به جز مدیر پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپنلگ آسیایی هیج مقام دیگری در این زمینه پاسخگو نیست؟
متاسفانه خیر. تا زمانی که جناب دکتر دبیری معاونت محیط زیست طبیعی سازمان را برعهده داشتند نه شاهد پاسخی از سوی ایشان به پرسشها بودیم نه اقداماتی از سوی دفاتر تخصص حیات وحش، شکار و صید و یا زیستگاهها در زمینه یوز انجام میشد. تنها جمله این بود که بروید سراغ آقای جوکار. باور کنید حتی بسیاری از مسئولان ستادی و ذیربط سازمان، از اخبار مربوط به یوز بیخبرند.
یوزپلنگ به حال خودش رها شده است. دیروز هم که آقای دکتر کلانتری آب پاکی را بر دست دوستداران حیات وحش ریختند و یوزپلنگ را در برابر آب مسئلهای جزئی عنوان کردند. هرچند متوجه نشدیم حفاظت از یوزپلنگ چه منافاتی با فعالیت در زمینه آب میتواند داشته باشد اما همینکه گفتند اطلاعاتی در زمینه حیات وحش ندارند و از افراد متخصص در این زمینه استفاده خواهند کرد جای امیدواری باقی میگذارد که از این پس شاید تغییری در روند حفاظت از یوز ایجاد شود.
برای بهبود روند حفاظت از یوز چه راهکاری ارائه میدهید؟
تشکیل یک کمیته تخصصی. یک کارگروه متشکل از نمایندگان معاونت محیط زیست طبیعی (یعنی دفتر زیستگاهها، دفتر حیات وحش و دفتر شکار و صید)، ادارات استانی محیط زیست، سازمان برنامه و بودجه، وزارت راه و ترابر، مدیر پروژه یوز و سمنهای ذیصلاح. بدین ترتیب مشکل هرج و مرج تا حد قابل توجهی رفع خواهد شد و روند حفاظت از یوزپنلگ از انحصار یک شخص حقیقی خارج خواهد شد.
اینکه سازمانی عریض و طویل به عنوان تنها نهاد متولی حفاظت از حیات وحش کشور، در انفعال و بیخبری باشد و برای حفاظت از بازماندگان یوز که آماری از آنها نداریم چشم به مردم بدوزیم تا اعانههایی به کاسه بریزند و تصویر یوزپلنگ را با عکس پروفایلشان مخلوط کنند، یعنی پا به بیراهه گذاشتهایم.