هفته گذشته بود که علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی صحبت هایی را پیرامون اعزام نیروی کار به خارج از کشور انجام داد. راهکاریی که به نظر می رسد در شرایط فعلی کشور و با وجود افزایش تعداد بیکاران، راهکاریی مناسب باشد. اما چه مشکلاتی بر سر راه اعزام نیروی کار به خارج از کشور وجود دارد؟ و آیا این راهکار برای اقتصاد کشور یک تهدید است یا فرصت؟
به گزارش
تابناک اقتصادی، در مورخه 28 شهریور 1396 علی ربیعی وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی در حاشیه نشست مشترک با کارآفرینان و صاحبان صنایع کشور آلمان درباره آخرین وضعیت اعزام نیروی کار به خارج از کشور گفت: مقوله اعزام نیروی کار را از سال 93 آغاز کردیم اما واقعیت این است که شرایط سیاسی به گونه ای نبود که بتوانیم در این زمینه پیشرفت حاصل کنیم. وی ادامه داد: در زمینه اعزام نیروی کار به خارج از کشور با کشورهایی مانند استرالیا، کره، قطر و امارات به طور مستقیم و با برخی کشورها مانند کانادا به طور غیرمستقیم مذاکره داشتم و تلاش کردیم این مقوله را در دستور کار قرار دهیم.
این صحبت های علی ربیعی یک بار دیگر باعث شد تا نگاه ها به سوی اعزام نیروی کار به خارج جلب و از آن به عنوان یک راهکار برون رفت از معضل بیکاری یاد شود. معضلی که چندین سال است گریبان اقتصاد کشور را گرفته و با ورود اقتصاد کشور به دوران رکود، جدی تر هم شده است. آمارها نشان می دهند که در طی سال های اخیر جمعیت بیکاران کشور هیچگاه از 2.4 میلیون نفر کمتر نشده و اگر بخواهیم افراد با اشتغال ناقص را به این جمعیت بیافزایم آمارها بدتر نیز خواهد شد و وضعیت فعلی اقتصاد کشور نیز قادر به حل این مشکل نیست. البته باید گفت موضوع اعزام نیروی کار به خارج موضوع جدیدی نیست چرا که در گذشته این کار بارها انجام شده است. به عنوان مثال در دولت اصلاحات، تفاهمنامه ای با دولت استرالیا جهت اعزام دو هزار نیروی کار به این کشور منعقد شد و این تفاهمنامه در آن زمان به خوبی نیز اجرا شد.
سئوالی که در این بین مطرح می شود این است که این اعزام نیروی کار به خارج، برای اقتصاد کشور یک تهدید است یا یک فرصت؟ برای پاسخ به این سئوال باید گفت به هر صورت برای هر یک از این نیروهای کار، در داخل کشور هزینه هایی شده است و اگر این نیروی کار تحصیل کرده نیز باشد که هزینه های بیشتری نیز برای کشور به همراه داشته است. بنابراین اگر از جنبه سرمایه ای به قضیه اعزام نیروی کار به خارج نگاه کنیم قطعاً خروج سرمایه از کشور یک تهدید برای اقتصاد محسوب می شود. اما هنگامی که در کوتاه مدت هیچ افق روشنی در اقتصاد کشور دیده نمی شود که بتوان امید استفاده از این سرمایه ها را داشت باید گفت اعزام نیروی کار به خارج، بهترین نوع استفاده از این سرمایه ها است. از طرفی اعزام نیروی کار به خارج از کشور به شرط بازگشت حتی به صورت یک بار در سال، می تواند سالانه ارزآوری برای کشور به همراه داشته باشد و این خود یک فرصت محسوب می شود.
البته بر سر راه اعزام نیروی کار به خارج از کشور موانعی نیز وجود دارد و این کار به این سادگی ها قابل انجام نیست. اکثر نیروی های کار در کشور ما تنها دارای مدرک دانشگاهی می باشند و فاقد هر گونه مدرک و تخصص دیگری هستند. در صورتی که در کنار مدرک دانشگاهی، نیروهای اعزامی باید به عنوان مثال زبان کشور پذیرنده یا لااقل زبان انگلیسی را جهت برقراری ارتباط و مراودات اجتماعی بلد باشند. همچنین برخی روحیات ما ایرانی ها باعث شده مثلاً در کشورهای حوزه خلیج فارس برخی نیروهای ایرانی را پس بزنند و در عوض با نیروهای فیلیپینی و چینی کار کنند. چرا که آنها هر کاری که بگویند انجام می دهند اما نیروی کار ایرانی این گونه نیست.
به هر صورت ملاحظه می گردد که این راهکار نیز خود با اما و اگرهایی همراه است و برای اجرایی شدن آن باید راه درازی را پیمود. امید است که هر چه زودتر رونق به اقتصاد کشورمان باز گردد و در یک دهه آینده دیگر نیازمند این گونه راهکارها برای برون رفت از معضل بیکاری نباشیم.