علی فیض آبادی ـ مطمئنا در دنیای پرتلاطم امروزی، یکی از موضوعاتی که می تواند جوامع بشری را از اختلافات شخصی و جمعی در امان بدارد، «آشنایی با حقوق متقابل افراد با یکدیگر و قانون» است که مهمترین اثر این آشنایی و آگاهی را می توان در پیشگیری از وقوع بسیاری از مشکلات حقوقی دانست؛ بنابراین، امروز تلاش داریم تا موضوع «احضاریه دادگاه» را بررسی کنیم.
اصولا در برگ احضاریه، عواقب بیتوجهی به دستور مقام قضایی، قید میشود. این عواقب با توجه به جایگاه شخص احضارشده متفاوت است. اگر احضارشده متهم باشد، وفق ماده 179 قانون آیین دادرسی کیفری؛ متهمی که بدون عذر موجه حضور نیابد یا عذر موجه خود را اعلام نکند، به دستور بازپرس جلب میشود.
پیش از این ماموران با رساندن احضاریهها به مخاطب و گزارش آن به دادسرا یا دادگاه نقش مهمی در دادرسیها ایفا می کردند اما تصویب ماده 7 آییننامه ارایه خدمات الکترونیک قضایی از سوی رییس قوهقضاییه، ابلاغ دادخواست و ضمایم آن یا ابلاغ هرگونه قرار و دستور قضایی به مخاطبان ذیربط را به صورت الکترونیکی امکانپذیر کرده است و بر این اساس در صورت عدم دسترسی به نشانی الکترونیک و شماره تلفن همراه، ابلاغ و احضار به صورت فیزیکی انجام خواهد شد.
آنچه در این نوشتار به آن پرداخته خواهد شد، مربوط به بیتوجهی برخی شهروندان نسبت به این احضاریهها است. به طور کلی بسیاری از شهروندان با جریان ابلاغ احضاریه و نتیجه بیتوجهی به آن آشنا نیستند. احضار در واقع به حضور طلبیدن افراد برای ادای توضیحات لازم در مورد بزه مورد بحث از جانب مقام قضایی است.
بنابراین هرچند در هنگام بحث در خصوص احضار، اغلب ذهن معطوف به احضار متهم میشود، در صورت صلاحدید، مقام قضایی میتواند شاکی، شاهد و حتی افرادی نظیر کارشناس را نیز برای تکمیل تحقیقات به حضور بطلبد.
احضار متهم
به شخصی که انجامدهنده جرم تلقی شده اما هنوز انتساب جرم به او محرز نشده است، متهم گفته میشود. پس از آنکه دلایل و مدارک جرم جمعآوری شد، نوبت به تعقیب متهم میرسد که با احضار او شروع میشود.
شرایط جلب متهم
صدور دستور جلب متهم شرایطی دارد که در صورت وجود تمامی آنها این امر صورت خواهد گرفت: متهم احضار شده باشد؛ احضارنامه به متهم ابلاغ شده باشد؛ ابلاغ احضارنامه به نحو صحیح صورت گرفته باشد؛ متهم حاضر نشده و برای عدم حضور، عذر موجهی اعلام نکرده باشد.
اصولا در برگ احضاریه، عواقب بیتوجهی به دستور مقام قضایی، قید میشود. این عواقب با توجه به جایگاه شخص احضارشده متفاوت است. اگر احضارشده متهم باشد، به طور معمول نتیجه حضور نیافتن، جلب وی خواهد بود. البته این موارد در قانون به این ترتیب پیشبینی شده است.
بر اساس ماده 178 قانون آیین دادرسی کیفری، متهم مکلف است در موعد مقرر حاضر شود و اگر نتواند باید عذر موجه خود را اعلام کند. جهات زیر عذر موجه محسوب میشود: نرسیدن یا دیر رسیدن احضاریه بهگونهای که مانع از حضور شود؛ بیماری متهم و بیماری سخت والدین، همسر یا اولاد وی که مانع از حضور شود؛ همسر یا یکی از اقربا تا درجه سوم از طبقه دوم فوت شود؛ ابتلا به حوادث مهم از قبیل بیماریهای واگیردار و بروز حوادث قهری مانند سیل و زلزله که موجب عدم امکان تردد شود؛ متهم در توقیف یا حبس باشد و نیز سایر مواردی که عرفاً به تشخیص بازپرس، عذر موجه محسوب میشود.
تبصره ماده 178 قانون آیین دادرسی مدنی مقرر کرده است که در سایر موارد، متهم میتواند برای یک بار پیش از موعد تعیینشده، بازپرس را از علت عدم حضور خود مطلع سازد و موافقت وی را اخذ کند که در این مورد، بازپرس میتواند در صورت عدم تأخیر در تحقیقات، تا سه روز مهلت را تمدید کند.
همچنین بر اساس ماده 179 این قانون و تبصره آن، متهمی که بدون عذر موجه حضور نیابد یا عذر موجه خود را اعلام نکند، به دستور بازپرس جلب میشود. در صورتی که احضاریه، ابلاغ قانونی شده باشد و بازپرس احتمال دهد که متهم از احضاریه مطلع نشده است، وی را فقط برای یک بار دیگر احضار میکند.