«محمدرضا عارف» چند روز پیش در گفت و گویی عنوان کرده که «جریان اصلاحات در انتخابات سال 98 ورود ائتلافی نخواهد داشت و با پرچم اصلاحات در این انتخابات حضور پیدا می کند» در حالی که هنوز دو سال تا انتخابات مجلس یازدهم زمان باقی است، رئیس شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان چنین موضعی اتخاذ کرده است؛ مسأله ای که با همراهی و مخالفت هایی از سوی برخی چهره های اصلاح طلب مواجه شده است. البته برخی هم این طور تحلیل کرده اند که عارف نمی خواهد همچون انتخابات سال 92، بخشی از استراتژی اصلاح طلبان در انتخابات 1400 باشد، برای همین از هم اکنون بیان چنین اظهار نظرهایی را در دستور کار قرار داده است.
به گزارش «تابناک»؛ معاون اول رئیس دولت اصلاحات گفته، «در انتخابات سال ۹۸ با پرچم اصلاح طلبانه وارد می شویم؛ یعنی ائتلاف نمی کنیم. به اندازه کافی هم نیرو داریم و با تعاملی که با شورای نگهبان داریم و با تغییر نگرشی که در برخی نهادهای حاکمیتی نسبت به جریان اصلاحات به وجود آمده است، انشاءالله به این نتیجه برسیم که تأیید صلاحیتها روند عادی و قانونی را طی کند و همانند انتخابات شوراها با تورم نیرو مواجه باشیم.»
عارف: فقط به دلیل کمبود نیرو ائتلاف کردیم!وی در مورد چگونگی راهیابی برخی چهره های اصولگرا و اعتدالی به لیست امید در سال ۹۴ یادآوری کرد: «ائتلافی که کردیم فقط به دلیل کمبود نیرو نبود. به هر حال در این سال با رد صلاحیتهای گسترده نیروهای اصلاح طلب رو به رو شدیم؛ اما در کل جریان اصلاحات، جاذبه بالا داشته و اعتقاد به جذب دارد. ما اعتقاد داریم که نیروهای برجسته و متعهد را جذب کنیم؛ بنابراین راهبرد آن زمان این بود که نیروهای برجسته و مناسبی که میتوانند در این اردوگاه قرار بگیرند، شناسایی کنیم.»
یکی از موافقان سخنان عارف، «الیاس حضرتی» نماینده تهران است که هرچند موضع گیری در انتخابات دو سال آینده را زودهنگام دانسته، پا را فراتر گذاشته و در مورد انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم در سال 1400 سخن گفته است. او عنوان کرده که «به نظر من، خیلی زود است از الان در این باره صحبت شود. هنوز جناح های سیاسی کامل از انتخابات گذشته رها نشده اند و همچنان رایزنی ها ادامه دارد و به نظر من، بحث ها و اظهارنظرهای صورت گرفته نیز بیشتر جنبه شخصی دارد.»
باید افراد قد بلند را به مجلس وارد کنیم!
وی در عین حال گفته، «به نظر می رسد، در انتخابات آینده، جریان های سیاسی بیش از هر چیز دیگری باید در گزینش افراد برای لیست های خود دقت کنند. به نظر من، در انتخابات مجلس آینده، بیش از آنکه ما به فکر آن باشیم که اصولگرا، اصلاح طلب یا اعتدالی وارد مجلس شود، باید به فکر وارد کردن افراد شاخص باشیم. این نماینده مجلس ادامه داد: جریان های سیاسی باید به فکر این باشند که افراد استخوان دار سیاسی، قوی و بلندقدترین افراد جناح های فکری به مجلس راه پیدا کنند.»
این نماینده مجلس در خصوص کادرسازی نیروهای اصلاح طلب نیز یادآور شده، «در جناح ما نیرو و کادر مناسبی وجود دارد و سال هاست نیروهای ما برای این کار آموزش دیده اند، اما بیش از 90 درصد آنها در فیلترهای تأیید صلاحیت گیر می کنند و از چرخه خارج می شوند. به نظر می رسد، باید تصمیم اساسی در سطح عالی نظام برای جلوگیری از این کار گرفته شود و همچنین به دور از اینکه کدام جناح در مجلس باشد، باید سطح مجلس بالا برود و نباید کاری کرد که مردم فکر کنند، سیستم مجلس ناکارآمد است و زمینه برای تعطیلی مجلس فراهم شود.»
حضرتی: جهانگیری، عارف و حتی خودم کاندیدای ریاست جمهوری هستیم
حضرتی همچنین درباره انتخابات 1400 ریاست جمهوری خاطرنشان کرده که «تا کنون بحث خاصی از سوی جناح اصلاح طلب در این باره نشده و اساسا صحبت کردن راجع به این موضوع زود است و هنوز برخی وزرای دولت انتخاب نشده و به طور کلی دولت دوازدهم کامل مستقر نشده است؛ بنابراین، باید کمی صبر کرد، شاید دو سال دیگر راحت تر بتوان در این باره حرف زد»!
وی البته با اشاره به برخی کاندیداهای بالقوه جریان اصلاح طلبی برای انتخابات 1400 گفته: «ما نیروهای بالقوه زیادی داریم. جهانگیری و عارف در حال حاضر مهم ترین گزینه های ریاست جمهوری آینده هستند و ممکن است در آینده افراد دیگری نیز به این لیست افزوده شوند. حتی شاید خود من هم در آینده کاندیدا شوم، ولی همه چیز به شرایط آن زمان بستگی دارد.»
«حجت الاسلام عبدالواحد موسوی لاری» وزیر کشور دولت اصلاحات هم همنشینی لاریجانی و خاتمی را بهانه ای برای اظهار نظر پیرامون انتخابات 1400 و معرفی گزینه های اصلاح طلبان برای این انتخابات قرار داده و درباره انتشار عکس علی لاریجانی در کنار سیدمحمد خاتمی و اینکه این شایعه بیش از پیش قوت گرفته است که رئیس مجلس دهم کاندیدایی است که اصلاحطلبان در انتخابات ۱۴۰۰ با وی ائتلاف خواهند کرد، گفته: «در بیان این نوع اظهارنظرها باید گفت که چند نکته نهفته است؛ نخست اینکه اشخاص مطرح کننده این گمانهزنی میخواهند ببینند اصلاحطلبان برای انتخابات برنامهای دارند یا خیر، سپس اینکه از الان میخواهند مشاهده کنند نامزدشان برای انتخابات ۱۴۰۰ مورد پذیرش جامعه قرار میگیرد؟»
موسوی لاری تأکید کرده که «اصلاحطلبان کاندیدا و اشخاصی به مراتب قدرتمندتر از علی لاریجانی دارند که دارای ظرفیتهای بیشتری است پس دلیلی ندارد، بخواهند از جریان رقیب حمایت کنند؛ بنابراین میتوان گفت، این گونه سخنان یک تست سیاسی از ناحیه جریان مقابل است.»
حکیمی پور: اظهارنظر عارف شخصی است
از سویی برخی چهره های سیاسی و فعالان جریان اصلاحات با اظهار نظرهایی که داشته اند، چندان خود را موافق سخنان «محمدرضا عارف» نشان نداده اند. یک فعال سیاسی اصلاح طلب در مورد اظهار نظر عارف مبنی بر ائتلاف نکردن با جریانات دیگر در سال 98 عنوان کرده که «این اظهارنظرها شخصی است.»
«احمد حکیمی پور» در مورد تعامل اصلاح طلبان با دولت گفته که «سیاست اصلاح طلبان حمایت و کمک به دولت برای بقیه اهداف و برنامه های آن است و این سیاست سر جای خود است. دولت برنامه داده و در تمام حوزه ها روش ها و اولویت های خود را معلوم کرده است و مردم هم به این برنامه ها رأی داده اند و ما هم بر همین اساس تعامل می کنیم.»
این فعال سیاسی اصلاح طلب ادامه داده است: «بر اساس برنامه هایی که دولت اعلام کرده، اصلاح طلبان با آن در تعامل خواهند بود و فکر می کنم برای ارزیابی از دور دوم دولت باید مدتی بگذرد که بتوانیم ارزیابی کنیم تا ببینیم چه قدر برنامه ها اجرا شده و در چه حالی است.»
هنوز درباره انتخابات آینده بحث رسمی نشده است
«محمود صادقی» نماینده اصلاح طلب مردم تهران در مجلس از دیگر فعالان سیاسی جریان اصلاحات است که چندان موافق با عارف به نظر نمی رسد. او درباره عدم ائتلاف اصلاحطلبان در انتخابات ۹۸ که اخیرا از سوی عارف مطرح شده، اظهار کرده است که «دیدگاه شخصی بنده این است که ائتلاف میتواند تداوم پیدا کند، به شرط اینکه شفاف بوده و طرفهای ائتلاف به تعهدات پایبند باشند.»
وی اضافه کرده است: «در واقع چارچوب ائتلاف و تعهداتی که اشخاص به عهده میگیرند باید شفاف باشد. البته در انتخابات ۹۴ به لحاظ شرایطی که وجود داشت، شفافیت لازم را نداشت و بعضی مواضع و رفتارهایی که اشخاص داشتند دلخوریهایی را ایجاد کرده بود. در حال حاضر ساختار شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، استراتژی و سیاستهای جدیدش هنوز مورد بحث قرار نگرفته و به اعضا اعلام شده که دیدگاههای خود در خصوص ترکیب و ساختار شورا را ارایه کنند.»
نماینده مردم تهران در مجلس تأکید کرده که «تا جایی که من در جریان هستم در مورد انتخابات آینده هنوز بحث رسمی در صحن شورای سیاستگذاری انجام نشده و ممکن است در هیأت رئیسه شورا بحث شده باشد و بسیاری از اعضای شورا با آقای دکتر عارف هم نظر باشند، اما در هر حال باید در این زمینه بررسی ها انجام شود و موضوع بیشتر مورد بحث قرار گیرد.»
مطرح شدن ماجرای ائتلاف یا عدم ائتلاف جریان اصلاحات در انتخابات آینده مجلس و به دنبال آن سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در سال 1400 نشان می دهد که از هم اکنون یک دوگانگی جدی در بین اصلاح طلبان برای حضور مستقل در این انتخابات ها یا ادامه راه ائتلاف هایی که از سال 92 تا کنون با اعتدالیون و اصولگرایان معتدل داشته اند؛ ایجاد کرده است.
چهار نگاه اصلاح طلبان به ائتلاف با اعتدالیون
به نظر می آید، چهار دسته عمده در جریان اصلاحات شکل گرفته است که حامی یا مخالف ائتلاف در انتخابات سال 98 و 1400 هستند. دسته اول، افرادی نظیر «محمدرضا عارف» هستند که خود را در راه طی شده و ائتلاف صورت گرفته بین جریان اصلاحات و دیگر جریانات سیاسی و البته موفقیت آن محق می دانند و بر این عقیده هستند که اکنون وقت قدرشناسی از اقدامات آنان است و کمترین اقدام هم می تواند پذیرش آنها به عنوان کاندیدای ائتلافی یا کاندیدای واحد اصلاح طلبان در انتخابات 1400 باشد، نه اینکه آنها بازهم جزیی از سناریوی جریان اصلاح طلب برای ائتلاف و ادامه نسبی حضور در قدرت باشند.
دسته دوم افرادی هستند که معتقدند، اصلاح طلبان اکنون مرحله بحران پس از حوادث و اتفاقات سال 88 را پشت سر گذاشته اند و توانسته اند با حضور در ارکان قدرت هم تعلق خاطر خود را به نظام نشان دهند و هم این مسأله را به اثبات برسانند که بخشی از حاکمیت هستند که دلسوز نظام به شمار می روند؛ هرچند در راه و روش های مورد نظرشان تفاوت هایی نسبت به جریان مقابل دارند. این طیف بر این عقیده هستند که باید در سطوح عالی نظام رایزنی های لازم انجام شود تا بخش عمده ای از نیروهای توانمند جریان اصلاحات بتوانند از فیلترهای نظارتی تأیید صلاحیت بگیرند. در این صورت حتما می توانند مستقل در انتخابات مجلس و انتخابات آینده ریاست جمهوری حضور پیدا کنند.
گروه دیگری هم در بین اصلاح طلبان وجود دارند که معتقدند اعتدالیون و اصولگرایان معتدل بر گرده اصلاح طلبی سوار شده و توانسته اند در رئوس قدرت و نهادهای تصمیم گیر قرار بگیرند. این عده همان هایی هستند که در سال 84 بر این عقیده بودند که راه دولت اصلاحات باید ادامه پیدا کند، اما هر کدام کاندیدا و منش و شیوه خود را داشتند؛ موضوعی که در نهایت باعث شکست جریان اصلاح طلبان در انتخابات 84 شد و پس از آن تا سال 92 نیز هر جا این تفکر وارد شد، تنها عایدی اش شکست این جریان بود. امروز پس از سکوتی که چند صباحی در بین این افراد حاکم شده بود، باز زمزمه هایی از سوی آنان شنیده می شود که حضور مستقلانه جریان اصلاحات در انتخابات آتی بهترین استراتژی است، چون اقبال مردمی بیش از سایر جناح ها و گروه ها به سمت این جریان است.
مخالفت احتمالی رئوس اصلاحات با پایان ائتلاف انتخاباتی
و در نهایت دسته چهارم از جریان اصلاح طلبی، همان هایی هستند که از سال 92 تا کنون عمده تصمیم گیری ها و اقدامات را داشته اند و البته تصمیم گیر اصلی نیز بوده اند. به نظر نمی آید رئوس جریان اصلاح طلبی که در این دسته چهارم گنجانده می شود، موافقتی با حضور مستقلانه جریان اصلاحات در انتخابات مجلس یازدهم و ریاست جمهوری سیزدهم داشته باشد؛ چراکه آن ها چندین سال است تلاش کرده اند، مفهوم «استراتژی مقدم بر ایدئولوژی» را جا بیندازند که حاصل آن نزدیک و جمع شدن طیف اعتدالی دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب گرد یکدیگر بوده است؛ بنابراین، آنچه برای این بخش از جریان اصلاح طلبی مقدم و مهم تر جلوه می کند، قطعا ادامه ائتلاف به جای افتراق و برهم زدن ائتلاف است.