«محسن پور سید آقایی»، یکی از معدود مدیرانی است که در کشور ما پس از وقوع یک حادثه در مجموعه تحت مدیریتش از مردم عذرخواهی و از مسئولیتش کناره گیری کرده است. پس از وقوع حادثه دلخراش برخورد قطار در محور سمنان ـ دامغان در ششم آذر ۱۳۹۵ او در برنامه زندهی اخبار سراسری صدا و سیمای جمهوری اسلامی از مردم عذرخواهی کرد و گفت، استعفایش از سوی وزیر راه پذیرفته شده است.
به گزارش «تابناک»؛ پس از استعفای پور سید آقایی، برخی به تعریف و تمجید از اقدام او پرداختند. بعضی آن را کمترین اقدامی دانستند که می تواند مرحمی باشد بر داغ دل حادثه دیدگان و عده ای هم این استعفا را یک حرکت سیاسی و تلاشی در جهت ماندگاری «عباس آخوندی» وزیر راه و شهرسازی تحلیل کردند.
حالا نزدیک به یک سال از استعفای مدیرعامل وقت راهآهن ایران و معاون سابق وزیر راه و شهرسازی می گذرد و پورسیدآقایی با حکم شهردار تهران در جایگاه مدیر عاملی سازمان حمل و نقل و ترافیک تهران و معاونت «محمد علی نجفی» قرار گرفته است.
نمایشگاه مطبوعات و حضور پورسیدآقایی در غرفه «تابناک»، فرصتی شد تا با او درباره چرایی استعفایش، بازخوردهای آن و اینکه دلیل واقعی اش چه بوده است، گفت و گو کنیم. آنچه در ادامه می خوانید، ماحصل گفت و گوی خبرنگار «تابناک» با «محسن پورسیدآقایی» مدیر عامل سازمان حمل و نقل و ترافیک و معاون شهردار تهران است.
* پرسش تابناک: استعفای شما پس از آن رویداد دردناک راه آهن، به زعم بسیاری از مردم اتفاقی
نادر و شگفتی آفرین بود و بسیار مورد توجه عموم قرار گرفت. حالا که زمان
نسبتا زیادی از آن گذشته، چه نظری درباره تصمیم آن روزتان دارید؟
- این هم
از بدبختی های ماست که استعفا نادر است. اگر بخواهم خلاصه بگویم، اگر آن
روزی که تصمیم به استعفا گرفتم، اندکی مردد بودم، بعد از آن متوجه شدم که
کار خوبی کرده ام.
* به عنوان یکی از معدود مسئولانی که پس از یک رویداد
عذرخواهی و از مسئولیتش کناره گیری کرد، بازخوردها را چگونه دیدید و
توصیه تان به مسئولانی که ممکن است چنین اتفاقات و مشکلاتی در حوزه مسئولیتشان بروز کند، چیست؟
- واقعیت این است که بازخوردهای آن تصمیم و اقدام در میان مردم و نخبگان و در جامعه خوب بود و به این دلیل می گویم اگر کمی تردیدی پیش از استعفا وجود داشت، بعد از اعلام استعفا آن مقدار هم رفع شد. این در حالی است که پیش از آن استعفا، جز خودم و آقای معاون اول و آقای آخوندی (وزیر راه و شهرسازی) کسی از تصمیمم خبر نداشت و حتی وزیر هم ابراز مخالفت کرده بود. تردید هم از این جهت بود که فکر می کردم خیلی بد بشود و همه چیز [برایم] تمام شود اما وقتی بازخوردها را در جامعه دیدم، متوجه شدم که چقدر هم خوب شد.
شاید این نقطه ضعف کشورمان باشد که چنین اتفاقی [استعفا] در جامعه شگفتی میآفریند، وگرنه اینکه در حیطه کاری مسئولی اتفاقی رخ دهد، باید مسئولیتش را بپذیرد و این کار ادا و ژست نیست. در دیگر کشورها نیز که این اتفاق رخ میدهد، به دلیل ادا و اطفارش نیست و در راستای پذیرش مسئولیت است.
نمیشود گفت کار من نبوده و کار فردی در زیرمجموعه بوده است، در حالی که اگر خوب نگاه کنیم، بالاخره در مجموعه ای این اتفاق افتاده که مسئولیت آن با بنده بوده است؛ یعنی ثابت میکند من به هر دلیلی نتوانستهام مجموعه را درست اداره کنم، وگرنه نباید این اتفاق رخ میداد.
* آیا آن استعفا نتیجه دستور وزیر یا تلاش شما برای حفظ ایشان به قیمت فدا کردن خودتان نبود؟
- استعفا تصمیم شخصی خودم بود و اتفاقا بد نیست بدانید، در آن موقع که استعفایم را مطرح کردم، آقای آخوندی به قدری ناراحت شد که بغض کرد؛ آقای جهانگیری هم بغض کرد. آقای آخوندی علاوه بر این که مخالفت کرد، تأکید داشت که اگر بنا بر استعفاست، ایشان باید کنار بروند.
باور کنید اعتقادم این بود که باید کاری میکردم اتفاق بزرگی که تحت مدیریتم رخ داده، رخ ندهد و حالا که این گونه شده، باید قبول مسئولیت کنم. اینکه برخی پرسیدند و میپرسند که چرا استعفا دادم برایم عجیب است، چراکه اگر غیر از این بود باید سؤال میشد.