شرایط معلمها در مناطق محروم سخت است و آنان حقوق اندکی دریافت میکنند؛ فقط ۲۰۰ هزار تومان!
روزنامه آفتاب یزد نوشت: «معلمی کار انبیاست» اما این روزها برخی معلمهای ایران زمین مجبورند صورتشان را با سیلی سرخ کنند تا زندگیشان بگذرد و مانند انبیا که برای ایمان آوردن اقوامشان زجر کشیدند، آنها هم برای ادامه کارشان با دشواریهای بسیاری روبهرو هستند. در این میان معلمهای مناطق محروم متفاوتترند. بیراه نیست اگر بگوییم آنها در راه خدا کار میکنند؛ چرا که حقوق ۲۰۰تا ۶۰۰هزار تومانی نمیتواند زندگی هیچکس را تامین کند. این معلمها با حوادث غیر مترقبهای روبهرو هستند که شاید معلمهای دیگر مناطق با آن دست و پنچه نرم نمیکنند. کلاسهایی که احتمال ریختن سقفشان وجود دارد، کلاسهای کانکسی و کپری، مدارسی با بخاریهای نفتی یا هیزمی و... همه بمبهایی هستند در مناطق محروم که هر از چند گاهی منفجر میشوند و حادثهای همچون حادثه شینآباد را رقم میزنند.
در همین راستا یکی از خوانندگان روزنامه آفتاب یزد مشکلات معلمان در مناطق محروم را برشمرده و خواستار بررسی این معضل از سوی خبرنگاران روزنامه شده است. وی برای آفتاب یزد نوشته است: «به جای آن که معلمها را با حقوق و مزایای متناسب تشویق به حضور در مناطق محروم کنند و تسهیلات خوبی برای ماندگاریشان در نظر بگیرند، از زمان وزارت «فانی» مدارس مناطق محروم به دست موسسات غیرانتفاعی افتاده و معلمها در مناطق محروم استثمار میشوند.»
در این خصوص محمدرضا نیکنژاد، کارشناس آموزش و پرورش به آفتاب یزد میگوید: «معلمهایی که در مناطق محروم هستند با مشکلات زیادی روبهرو هستند. یادمان نمیرود که ۱۵خرداد سال گذشته، دیوار مدرسه روی سر آقای امیرحسین گنگوزهی، معلمی که برای نجات دانشآموزان تلاش کرد خراب شد و جان این معلم فداکار را گرفت. او در روستایی به نام «نوکجو روتک خاش» در منطقه محروم صفر مرزی در استان سیستان و بلوچستان (که با زابل ۲۸۰ تا ۳۰۰ کیلومتر فاصله داشت) تدریس میکرد. مدارس مرزی و مناطق محروم به دلیل مشکلاتی که دارد همیشه پرخطر بوده و هست.»
مقایسه مدارس شهری و مناطق محروم
وی با اشاره به نامتوازن بودن تقسیم امکانات (آموزشی و رفاهی) در کشور میافزاید: «به دلیل نبودن توازن تقسیم امکانات هر چه شهر بزرگتر باشد، امکانات برای دانشآموزان، معلمها و خانوادهها بیشتر است. البته این بدان معنا نیست که آموزش و پرورش این شرایط را آماده میکند. در شهرها امکان دریافت پول از خانوادهها بیشتر است و سطح درآمد بالاتری وجود دارد. به همین دلیل جنبه آموزشی بهتر و مدارس روبهراهتر در شهرها پررنگتر است. در مقابل، مناطق محروم مردم پول ندارند و مدارس حتی یک ساختمان درست و حسابی ندارد. در این مناطق حتی برای آن که بچهها کمک حال خانوادهها باشند مجبورند کار کنند.»
این کارشناس آموزش با بیان این که معلمها مجبورند با امکانات بسیار محدود باید در مناطق محروم فعالیت کنند، تاکید میکند: «علاوه بر امکانات محدود معلم با مشکلات فرهنگی هم روبهروست. دانشآموزان مناطق محروم ریشههای فرهنگی و اجتماعی ضعیفی دارند و خانوادهها نمیتوانند از لحاظ آموزشی آنها را حمایت کنند اما در شهرها بخش زیادی از پوشش آموزشی بر بر دوش خانوادههاست. در شهرها معلم راهنماییهایی میکند و خانوادهها سواد رسیدگی به درس فرزندانشان را دارند. همین امر سبب شده که فشار کاری آموزشی یک معلم در مناطق محروم خیلی بیشتر از یک معلم در شهرها باشد.»
چه معلمهای به مناطق محروم میروند؟
اما معلمهایی هستند که از سر وطن و انساندوستی به مناطق محروم میروند و خود را وقف تدریس به فرزندان محروم از امکانات آموزشی و رفاهی ایران زمین میکنند ولی به نظر میرسد که تعدادشان زیاد نیست. نیکنژاد در این مورد میگوید: «معلمهایی به مناطق محروم میروند که حقالتدریسی هستند. آنها مصائب و محرومیت این مناطق را به جان میخرند تا رسمی شوند و به محض آن که رسمی میشوند، درخواست انتقال خود را مینویسند و به شهرها بازمیگردند.»
وی با اشاره به این که بخش دیگری از معلمها هم در سالهای آخر کاری خود به مناطق محروم میروند، میافزاید: «هستند معلمهای بسیار کمی که ۳-۴سال آخر کاری خود را به مناطق محروم میروند تا موقع بازنشستگی حقوق بیشتری دریافت کنند.»
این کارشناس آموزش و پرورش به این سوال که چقدر به حقوق معلمهای مناطق محروم اضافه میشود، پاسخ میدهد: «مبلغی که اضافه میشود آن قدر چشمگیر نیست. معلمهای رسمی که به مناطق محروم میروند از ۱۰۰تا ۲۰۰هزار تومان اضافهتر میگیرند؛ در صورتی که خیلیها فکر میکنند، حقوقشان دو برابر میشود. در مرزهای عراق، افغانستان، پاکستان و مناطق صعبالعبور نهایتا ۲۰۰هزارتومان به حقوق یک معلم رسمی اضافه میشود. بنابراین یک معلم دلیلی نمیبیند که خانوادهاش را در شرایط سخت زندگی قرار داده و به این مناطق منتقل شود.»
همین ۲۰۰هزار تومان را از من نبرید
نیکنژاد شرایط معلمهای خرید خدمت در مناطق محروم را هم مورد بررسی قرار داده و تاکید میکند: «معلمهای خرید خدمت کسانی هستند که توسط موسسات جذب میشوند و از لحاظ حمایتهای اداری به شدت ضعیف هستند. یعنی وزارت آموزش و پرورش مسئولیتی در مورد آنها قبول نمیکند و قراردادشان این گونه است که مسئولیت این معلمها به موسسات غیرانتفاعی سپرده میشود.»
وی با بیان این که جدای از شرایط بد استخدامی معلمهای خرید خدمت، آنها مورد ستم و ظلم فراوانی قرار میگیرند، میافزاید: «یعنی معلمی که در مرز افغانستان باید ۹۰۰هزارتومان حقوق بگیرد، با ۲۰۰هزارتومان کار میکند و حاضر هم نیست این مبلغ را هم از دست دهد. حتی آن را پنهان میکند و میگوید اگر مسئولان متوجه شوند احتمال دارد مدرسه را ببندند یا من اخراج میشوم چون قدرت دست مسئول موسسه است.»
نیکنژاد با بیان این که معلمها (رسمی، خرید خدمت و حقالتدریس) اصلا تمایلی به حضور در مناطق محروم ندارند، میافزاید: «اگر به مناطق محروم میروند از سر بیکاری و به این امید است که چند سال بعد جذب آموزش و پرورش شوند یا بازنشستگی بهتری داشته باشند. بنابراین معلمهای کمی هستند که به مناطق محروم بروند و خانواده خود را در آن مناطق با کمبود امکانات و مشکلات روبهرو کنند.»
تفاوت تهران و کلانشهرها با مناطق محروم
معلمهایی که در شهرهای بزرگ و پایتخت زندگی میکنند هم از حقوقهای خود رضایت ندارند اما آنها میتوانند در کنار معلمی، شغل دیگری داشته باشند. اما معلمهای مناطق محروم از این گزینه هم محرومند. نیکنژاد درباره شغل دوم معلمها میگوید: «هزینه زندگی در تهران یا شهرهای بزرگ ۴ تا ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است. در صورتی که یک معلم ۲ تا ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان دریافت میکند. برای آن که بتواند بقیه هزینههای زندگی را تامین کند، میتواند کلاس خصوصی بگذارد و یا به کارهای کاذب (راننده آژانس، پادویی بنگاه و...) روی آورد و کسی هم متوجه نمیشود که این معلم شغل دومی دارد یا شغل دومش چیست! اما در مناطق محروم معلمها شرایط شغل دوم را ندارند زیرا در مناطق محروم همه همدیگر را میشناسند و «معلم» جایگاه خاصی دارد. در این مناطق خانوادهها پولی برای کلاس خصوصی ندارند. بنابراین یک معلم نمیتواند تدریس خصوصی کند. دور شغلهای دیگر هم باید خط بکشد زیرا فضای فرهنگی آن مناطق اجازه شغل دوم را به یک معلم نمیدهد.»
خرید خدمت یا فرار از مسئولیت
به نظر میرسد وزارت آموزش و پرورش در دولت دهم به دنبال فرار از پرداخت هزینههای معلمها در مناطق محروم بوده به همین دلیل طرح «خرید خدمت» را اجرا کرده است. نیکنژاد به نیروهای خرید خدمت اشاره کرده و میگوید: «زمان وزارت آقای فانی طرحی اجرا شد که طبق آن پوشش آموزشی در مناطق کشور افزایش و هزینههای مالی آن کاهش مییابد. این طرح بر این مبنا بود که دولت بخشی از مدارس حاشیهای (که نمیتوانست برایشان امکانات آموزشی فراهم کند یا انگیزه مالی وجود ندارد) را به موسسات غیرانتفاعی واگذار کند و هزینه سالانهای که آموزش و پرورش باید به این مدرسه اختصاص دهد را به صاحب موسسات غیرانتفاعی بپردازد. در مقابل صاحب موسسات، نیروهای انسانی و معلمها را تامین کنند و آموزش و پرورش مسئولیتی در قبال معلمها نداشته و فقط نقش نظارتی داشته باشد.»
وی با اشاره به این که طبق قرارداد معلمهای مناطق محروم باید حداقل پرداختی به آنها پرداخت شود، حداقل حقوقی است که وزارت کار تعیین میکند، تاکید میکند: «من با یکی، دو بازرسی که به مدارس مناطق محروم میرفتند صحبت کردم. آنها میگفتند ما به مدارسی که بسیار محروم بودند، (در مناطق مرزی استان سیستان و بلوچستان) میرفتیم. به معلم آنجا گفتیم: «شما چقدر میگیرید؟» میگفت: «۸۰۰هزار تومان.» میگفتیم: «فیش حقوقیات را نشان بده.» میگفت: «فیش حقوقی ندارم، حقوقم را به حسابم میریزند.» میگفتیم: «شماره حسابت را بده که پرینت بانکی بگیریم.» اینجا بود که مجبور میشد اعتراف کند و میگفت: «من دروغ گفتم، صاحب موسسه به من گفته اگر بگویم ۲۰۰هزار تومان میگیرم همین هم قطع میشود. من کلی زحمت کشیدم تا لیسانس و فوق لیسانس گرفتم و چند سال بیکار بودم و حالا نمیخواهم این شغل را از دست بدهم.» یعنی معلمها به شدت تحت استثمار این موسسات غیر انتفاعی قرار میگیرند و موسسات هم از گفتن این حرفها دیگر ابایی ندارند.»
محاسبه دستمزد معلمها
نیکنژاد در مورد محاسبه دستمزد معلمها توسط موسسات غیر انتفاعی میگوید: «۹۰۰هزار تومان حقوق برای یک ساعت خاصی است اما ساعت کار معلمها بنا به مصوبه جهانی، به جای یک ساعت، ۴۵دقیقه محاسبه میشود. زیرا آموزش بسیار مهم و طاقتفرساست. این یک ربع ساعت کسری هم به خاطر معلم نیست بلکه برای مخاطب معلم (دانشآموز) این گونه مصوب شده است. موسسات غیر انتفاعی در محاسبه حقوق معلمهای مناطق محروم حقوق را ساعتی حساب میکنند و یک ربع ساعتی که گفتم به عنوان کسری کار از حقوق معلمها کسر میکنند. علاوه بر آن روزهای تعطیل هم از این دستمزد کسر کرده و اجحاف زیادی به معلمهای مناطق محروم میکنند. در حقیقت در بهترین حالت معلمهای مناطق محروم ۵۰۰-۶۰۰هزار تومان میگیرند؛ گر چه حقوق اکثرشان به ۵۰۰تومان هم نمیرسد.»
روزنامه آفتاب یزد با اسفندیار چهاربند، رئیس مرکز برنامهریزی منابع انسانی و فناوری اطلاعات وزارت آموزش و پرورش تماس گرفت اما ایشان به دلیل تهیه گزارشی برای ارائه به وزیر آموزش و پرورش فرصت صحبت با روزنامه را نداشت به همین دلیل، در صورت تمایل فرصت درج نظرات وزارت آموزش و پرورش محفوظ خواهد ماند.»