مراسم باشکوه اربعین حسینی آغاز شده و دلشیفتگان اهل بیت(ع) از دور و نزدیک خود را به عراق رسانده اند تا در روز اربعین، در کربلا با شور و شعور حسینی حضور داشته باشند؛ مراسمی که از بزرگترین مراسم مذهبی در سراسر این کره خاکی است و امید است، امسال نیز به بهترین نحو ممکن به پایان برسد.
موضوع این گزارش، مراسم اربعین نیست، بلکه عبرتی است که مسئولان باید از آن برای جوانان ایران زمین بگیرند.
به گزارش «تابناک»؛ تدارک مراسم اربعین ـ چه در داخل کشور و چه در خارج کشور ـ کار بزرگی است، به ویژه در ده روز آخر منتهی به بیستم صفر؛ یعنی همان اربعین. در این کار عظیم در ایران، قریب به اتفاق دستگاه ها مستقیم و غیر مستقیم درگیر کارند؛ از حضور تقریبا همه نیروهای نظامی و انتظامی تا دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی، تا وزارت کشور و وزارت امور خارجه و تقریبا همه وزارتخانه های دولتی و همه نهادهای حاکمیتی و بخش عمومی.
همه این نهادها چه در بخشی که تأمین مالی بخشی از هزینه ها را بر عهده دارند و چه آنهایی که سازماندهی فعالیت ها را عهده دارند، تنها یک هدف دارند: ایجاد رفاه و امنیت زائران ایرانی و حتی غیر ایرانی برای برگزاری مراسم اربعین.
به جرأت می توان گفت، دستگاه اجرایی در کشور نیست که برای تحقق چنین هدفی، وظایفی برای خود متصور نباشد.
نکته مهمی که وجود دارد، اینکه کمتر در این فرایند عظیم، تعارض و یا اختلاف نظری بین دستگاه ها وجود دارد و همگی گاهی بدون حتی چشمداشت مادی در خدمت انجام این مراسم بزرگ هستند. بر اساس این گزارش، باز می توان به جرأت گفت، در هیچ برنامه، طرح و یا تلاشی که برای توسعه کشور، اشتغال جوانان و پیشرفت کشور در میان باشد، چنین هماهنگی حیرت آوری دیده نمی شود. در بحث اشتغال و توسعه، دستگاه ها تلاش های همدیگر را تا حد ممکن خنثی می کنند. البته این بدان معنا نیست که دستگاه ها تعمدا با هم دشمنی می کنند، بلکه هیچ یک توسعه کشور یا اشتغال جوانان را مسأله ای ملی تلقی نمی کنند. تقریبا هیچ یک احساس نمی کنند که باید بخشی از فرایندی باشند که بنا به توسعه کشور یا اشتغال جوانان را با طرح سازمانی واحد پیش ببرند.
این جمع بندی ایجاد نشده که همه دستگاه ها با توانی فوق العاده، مانند توانی که برای سازماندهی مراسم عظیم اربعین وجود دارد، خود را در خدمت اشتغال و توسعه این کشور قرار دهند. تصور کنید اگر دستگاه ها در سال چنین تلاش هایی ماننده این ده روز داشته باشند، در این کشور چه اتفاقی می افتد؟! کلا ایام سال را به سی و شش تا ده روز مانند ده روز تلاش برای انجام مراسم اربعین تبدیل کنند، آن هم با همراهی و همفکری و حتی مشارکت مالی خود مردم، اتفاق نابی در این کشور خواهد افتاد. شاید در مورد شیوه اجرای این طرح بحث های متفاوتی باشد، اما مهم این است که با طراحی و تدوین طرح های توسعه ای کشور، همه دستگاه ها از بزرگترین تا کوچکترین آنها، با حجم فوق العاده توان اجرایی و مدیریتی که می گذارند، هر کدام درگیر این طرح های ملی شوند. همه دستگاه ها از بزرگ و کوچک، بخشی از درآمدهای اختصاصی شان، برخی دیگر بخشی از بودجه های معطل شان و بخشی دیگر توان سخت افزاری و حتی مایملکی که استفاده ندارد را در کنار منابعی که خود مردم و سرمایه گذاران، می گذارند در اختیار توسعه ملی کشور قرار دهند.
مشخص نیست چگونه می توان روح حرکت جمعی سازماندهی شده از روی رضایت را در بین مدیران، کارکنان و نهادهای مختلف این کشور با گرایش ها و روحیات مختلف و متفاوت دمید که چنین وظیفه ضروری را برای توسعه همه جانبه کشور و البته اشتغال جوانان به عنوان یکی از اولویت های جامعه، بر عهده گیرند! چگونه و با چه مدیریتی می توان منابع مالی سرریز از نهادهای مختلف و همچنین پول های معطل مانده را به این سمت کشاند و آنان را تحت یک مدیریت واحد درآورد!
چگونه می توان خط کشی رایج بین دستگاه های دولتی و عمومی و نهادهای حاکمیتی و انقلابی را از بین برد و آنان را قانع کرد که طرح قابل اندازه گیری توسعه ملی، سهم آنان باید انجام شود. چگونه می توان این روح جمعی را که رسانه ملی برای خدمت رسانی در اربعین در مسئولان دمیده است، در 36 ده روز متفاوت در سال هم برای توسعه ملی ایران فراهم کرد؟ چگونه تلویزیون می تواند به جای تخریب کار و تلاش بخش های متفاوت کشور، همه آنها را در خدمت توسعه ملی کشور قرار دهد؟
باور کنیم توسعه همه جانبه کشور و اشتغال جوانان با همراهی همه نهادهای کشور آن گونه که برای اربعین سالار شهیدا زحمت می کشند ـ که انشاءالله مأجور هم باشند ـ شدنی است. کافی است همه برای انجام درست توسعه کشور با حمایت رسانه ملی، دست در دست هم بگذارند.