تالاب بختگان که در سال های گذشته و تحت تأثیر عوامل مختلفی مثل کاهش نزولات جوی و دخالت های بی رویه انسانی با کاهش منابع آبی رو به رو شد، در خرداد ماه سال جاری کامل خشک شد تا به بستری برای افزایش ریزگردها در فلات مرکزی کشور تبدیل شود؛ اتفاقی که در پی آن ده ها گونه گیاهی و جانوری بستر و حاشیه آن نیز نابود شدند و حالا جان میلیون ها شهروند استان فارسی را به خطر انداخته است.
به گزارش «تابناک»؛ تالاب بختگان در حوضه آبریزی با همین نام و مساحتی بالغ بر 31 هزار کیلومتر مربع در مجاورت شهرهایی مثل کامفیروز، مرودشت، فاروق، مرودشت، شیراز، ارسنجان، خرامه، سعادت شهر، نی ریز، استهبان و فسا قرار دارد و حیات بیش از 2 میلیون تن از شهروندان استان فارس به حیات آن گره خورده است، پیوستگی جدایی ناپذیری که این روزها با خشک شدن تالاب بختگان به شدت تهدید می شود.
این تالاب که روزگاری نه چندان دور عاملی برای افزایش رطوبت هوا بود و به علت بلند بودن ارتفاع کوه های پیرامونش، رطوبت حاصله در هوای همان منطقه باقی مانده و باعث ثمردهی درختان انجیر، بادام، رز و زیتون در کوه ها می شد، اکنون و تحت تأثیر برخی عوامل انسانی و طبیعی به کلی خشک شده است.
در پی کاهش ورودی آب رودخانه کر به دلیل ساختن سد درودزن در دهه های گذشته، ورودی آب این تالاب تنها محدود به سیلاب های منطقه آباده طشک، شهرستان بختگان، خیر، نیریز، خرامه و ارسنجان شد و در این میان، پس از ساختن سد سیوند بر روی رود سیوند در تنگه بلاغی، دیگر سیلاب رودخانه سیوند نیز به رود «کر»، نرسید و در نتیجه منابع آبی این تالاب به کلی از بین رفت.
این را گفتیم که مشخص شود در جریان خشک شدن تالاب بختگان تنها و تنها عاملی مثل کاهش بارش های سالیانه مؤثر نبوده است و میل شدید مدیران ایرانی برای ساخت سازه های آبی در این فرایند به یک عامل موثر تبدیل شد. به بیان دیگر ساخت سه سد به نام های سیوند، درودزن و ملاصدرا همه منابع آبی و حقابه این تالاب را در اختیار کشاورزی، شرب و صنعت بالادست حوضه آبریز قرار داد و از سویی نیز صدور مجوزهای گسترده برای برداشت آب از منابع زیر زمینی نفس های آخر تالاب بختگان را نیز از این اکوسیستم طبیعی گرفت.
در دورانی که مدیران ایرانی سرمست از سرعت گرفتن فرایند توسعه و افزایش تولیدات کشاورزی حساب و کتاب منافع مادی برآمده خود از طرح های آبی حوضه آبریز بختگان را برمی شمردند، هیچ یک از آنها به خسارت های آینده چنین طرح هایی فکر نمی کرد و حالا کار به جایی رسیده که تالاب بختگان برای همیشه خشک شده است و صد البته هیچ کس حاضر نیست مسئولیت چنین خسارت زیست محیطی سنگینی را بر عهده بگیرد.
دکتر حسین آخانی، متخصص زیست شناسی در مورد خسارات برآمده از خشک شدن تالاب بختگان به «تابناک»، گفت: تالاب بختگان، نی ریز و طشک که مهم ترین ذخایر گیاهان شورپسند ایران بودند به طور کامل خشک شدند تا با این اتفاق بسیاری از گونه های نادر گیاهی کشور نیز به طور کلی نابود شوند؛ گیاهانی مثل سالیکورنیا که یکی از مهم ترین گیاهان شورپسند کشور بود و متأسفانه مسئولان نیز متوجه نیستند ما چه چیزهای ارزشمندی را از دست دادیم.
وی افزود: این گیاه بالاترین تحمل را در برابر منابع آبی شور داشت و جدا از آن گیاه فرانکیای گل درشت نیز گیاه دیگری بود که با خشک شدن تالاب از بین رفت و خسارت انقراض این نوع گیاهان چیزی کم تر از انقراض حیوانات نادر کشور نیست، چون با انقراض این گیاهان حتی اگر تالاب بختگان احیا هم شود، این گیاهان دیگر نخواهند بود تا چرخه زیست محیطی منطقه را کامل کنند.
استاد دانشکده علوم دانشگاه تهران در همین رابطه ادامه داد: خشک شدن تالاب همچنین سبب شده است تا زمین های کشاورزی اطراف تالاب از بین برود و ریزگردهای برآمده از آن برای منطقه جان و سلامت بسیاری از مردم منطقه را تهدید کند.
آخانی در مورد دلیل بروز این مشکل گفت: من قبول دارم یک بخش مهمی از علت بروز اتفاق خشکسالی و کاهش بارش های سالیانه است ولی این را باید در نظر بگیریم که انسان عاقل همیشه برای روز مبادا فکر می کند و نباید تمام داشته های خود را از بین ببرد. ساخت سدهای زیاد، صدور مجوزهای قانونی برای برداشت آب از اعماق زمین، توسعه افسار گسیخته کشاورزی و عدم اشاعه صحیح فرهنگ صرفه جویی در مصرف آب از جمله دلایلی است که امروز بسیاری از حوضه های آبریز کشور ما را با بحران آب رو به رو کرده است و نابودی بسیاری از گونه های گیاهی کشور که دلیلی برای شکل گیری ریزگردهاست، تنها یکی از خسارت های آن است.
وی اضافه کرد: در این بین طرح هایی که مسئولان برای مسائلی مثل انتقال آب در سر می پرورانند نیز جز دامن زدن به مسائل امنیتی و خسارت اجتماعی عایدی نخواهد داشت و در همین رابطه تنها چاره ای که می ماند، برگشت در سیاست های آبی گذشته است. یعنی اینکه در بسیاری از اقدامات آبی دهه های قبل باید تجدید نظر کرد و بین افزایش تولید در بخش کشاورزی و یا حفظ محیط زیست میلیون ها انسان یکی را انتخاب کرد.
بر اساس آنچه رفت، در مورد شرایط کنونی تالاب بختگان و حوضه آبریز این منطقه باید گفت، مدیریت ناهماهنگ، توسعه ناپایدار و عدم رعایت ملاحظات و حقابه های زیست محیطی این حوضه آبریز کاملاً مشهود است. اکنون و در شرایطی که مجموعه اقدامات تا کنون به نابودی تالاب منجر شده است، دیگر فرصتی برای تکرار خطاهای گذشته و یا روی آوردن به خطاهای جدید وجود ندارد و متولیان آب و محیط زیست کشور چاره ای جز انتخاب یک راه سنجیده و فوری برای خروج از بحران آبی و زیست محیطی در شمال استان فارس ندارند؛ اتفاقی که اگر رخ ندهند خیلی زود جان میلیون شهروند ساکن این استان را به چالش خواهد کشید و تبعات ویرانگر آن به حوضه های سیاسی و اجتماعی نیز نفوذ خواهد کرد.