دشمنان فراوان ایران در منطقه و خارج از منطقه، مانند کرکسانی که در بیابانها و در اوج آسمان چرخ میخورند، با چشمان باز و گشاده خود که انتظار طعمهای را میکشند، با دقت نظارهگر اتفاقات و اعتراضات اخیر در تهران و شهرهای مختلف ایران هستند.
به گزارش «تابناک»؛ «سیمون تیسدال»، ستون نویس روزنامه گاردین امروز در مطلبی در این نشریه با صحنهسازی فوق بیان کرده است: هرگونه تضعیف حکومت مرکزی در ایران با توجه به افزایش تنشهای میان ایران و عربستان، میتواند به یک تعارض گسترده منجر شود.
وی در توضیح استدلال خود بیان کرده است: امیدها در آمریکا و اسرائیل بری آنکه این اعتراضات اخیر منجر به فروپاشی نظام در ایران شود، به شکلی آشکار بیان شده است؛ هرچند ظاهراً خیلی زودرس و نابالغ است، هرگونه تضعیف یا فروپاشی نظام در ایران، میتواند به یک تعارض منطقهای فوقالعاده خطرناک منجر شود.
نظام ایران و تلاشهای این کشور برای قدرتنمایی منطقهای دشمنان زیادی برایش فراهم کرده است. گسترش نفوذ منطقهای ایران پس از رها شدن این کشور از بندهای آهنین جنگ سرد شروع شده و پس از مداخله نظامی آمریکا و بریتانیا در سال 2003 در عراق شدت گرفته است.
اکنون ایران یک بازیگر تعیینکننده در عراق بعد از صدام حسین، سوریه و لبنان است. این مسأله منجر به خشم و ناراحتی زیادی شده است، نه تنها در مناطق سنی نشین عراق بلکه حتی در عربستان سعودی که قدرت رقیب سنی در مقابل ایران است. قبلاً مقامات ایرانی، عربستان سعودی را متهم به آتش افروختن در خلال این اعتراضات کردهاند، وقتی فرماندار لرستان گروههای تکفیری را در این خصوص شماتت کرد و خبر از دخالت سرویسهای اطلاعاتی خارجی داد، کدهایی در سخنانش متوجه عربستان سعودی بود.
تا همین اواخر، این ایده که عربستان سعودی در تلاش مخفیانه برای تغییر رژیم ایران است، کاملاً خارج از موضوعیت بود؛ اما اکنون تنشها بین دو کشور در اوج خود و بیش از هر زمان دیگری است. سعودیها ایران را به دخالت مستقیم در شلیک موشکهایی به سمت ریاض متهم میدانند؛ موشکهایی که از سمت یمن شلیک شده بود.
این تقابل میان دو کشور حتی به لبنان نیز کشیده شده است؛ جایی که محمد بن سلمان ولیعهد عربستان در ماه نوامبر تلاش کرد با شبه کودتایی از نفوذ گسترده حزبالله در این کشور جلوگیری کند. در این تلاش برای عقب زدن ایران، سرکوب قطر و به خط کردن سایر کشورهای دیگر عرب در خلیجفارس، سلمان جوان شهرتی در بیپروایی برای خود رقم زده است. هیچکس دقیقاً نمیداند که محمد بن سلمان تا کجا میخواهد پیش برود!
سلمان حمایت قوی و مستقیم دوست نزدیکش جرد کوشنر را دارد؛ داماد ترامپ و مشاور او در امور خاورمیانه. از سوی دیگر، دشمنی ترامپ نسبت به ایران و آرزوی او برای دیدن فروپاشی نظام ایران نکته مخفی نیست.
چیزی که باعث تعجب است، این خیزش ناگهانی اعتراضات در ایران است که دلیل مشخص داخلی ندارد. ترامپ و مایک پنس معاونش، اظهار امیدواری کردهاند که نظام ایران فروبپاشد، بدون توجه به این که حسن روحانی طی یک انتخابات دموکراتیک، کمتر از یک سال قبل، به ریاست جمهوری برگزیده شد.
همچنین سیاستمداران اسرائیل بسیار مشتاق تغییر رژیم ایران هستند. «هانگبی» وزیر همکاریهای منطقهای اسرائیل، بیان کرده است که معترضان ایرانی «دلاورانه» جان خود را برای به دست آوردن آزادی در خطر میاندازند و از دنیای «متمدن» خواسته است به حمایت از آنها بلند شوند.
اما بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل که استاد و متخصص دشمنی با ایران به عنوان یک تهدید وجودی است، از وزرایش خواسته تا در مورد این اعتراضات سکوت کنند، چون نگران آن است که رهبران ایران، خشم خود را از این اعتراضات متوجه اسرائیل سازد. اگر نتانیاهو نگران یک واکنش شدید است، قطعاً به اندازه کافی عاقل است. بر خلاف ترامپ و پنس، اگر امور از کنترل خارج شود، اسرائیل در خط آتش ایران است.
اسرائیل میگوید، ایران روند ارسال موشک به حزبالله در لبنان و به غزه در فلسطین را سرعت داده است. نتانیاهو به شدت نگران امنیت بلندیهای جولان در مرز با سوریه است، یک ایران تضعیفشده و زخمخورده میتواند به سرعت از کنترل خارج شود. همچنین به سرعت میتواند از یک متحد قابلاعتماد برای سوریه، لبنان، عراق، ترکیه و روسیه، به یک شریک نامطمئن تبدیل شود.
در نتیجه همه اینها، حلقه دوستان آمریکایی، سعودی و اسرائیلی باید به شدت مراقب آنچه آرزوی آن را میکنند باشند!