در آستانه آغاز سی و ششمین جشنواره فیلم فجر، این پرسش پررنگ شده که چرا بر خلاف جشنواره معتبر جهان، داوران این رویداد نیز برای ادوار مختلف انتخاب میشوند و شمار قابل توجهی از سینماگران در اتفاقی نادر و غیرمرسوم در سینمای جهان، تجربه سه تا شش دوره داوری جشنواره فیلم فجر را دارند که بهت هر ناظر بینالمللی را در پی دارد و این پرسش را به دنبال خواهد داشت که آیا در سینمای ایران، هیچ سینماگر دیگری نیست؟!
به گزارش «تابناک»؛ جشنوارههای تراز جهانی نظیر ونیز، کن و برلین به مرور چارچوبهایی بر جای گذاشتهاند که به عنوان استانداردهای برگزاری جشنوارهها مورد توجه قرارمیگیرد. کاخ جشنواره، یکی از این استانداردهاست که در اتفاق عجیب جشنواره فیلم فجر در چند دوره پیشین از آن برخوردار بود و اکنون با تصمیم دبیر کمتجربه جشنواره فیلم فجر، این بخش حذف شد و اعتراضِ فنی و دقیق اهالی رسانه نسبت به این خطای استراتژیک در برگزاری مهمترین رویداد فرهنگی کشور شنیده نشد.
از جمله اشتباهات دیگر در این دوره از جشنواره، که برگرفته از فضای حاکم در ادوار مختلف است، انتخاب داورانی برای قضاوت درباره فیلمها و گزینش برترینها در بخشهای مختلف است که اغلب آنها بارها داوران این رویداد سینمایی بودهاند. بهرام بدخشانی، مدیر فیلمبرداری، کمال تبریزی کارگردان، حسن خجسته استاد دانشگاه، خسرو دهقان منتقد، رسول صدرعاملی کارگردان، فرشته طائرپور تهیهکننده و محمدرضا فروتن، بازیگر در این ترکیب هیأت داوران قرار گرفتهاند و کار راحتی برای قضاوت خواهند داشت، زیرا بسیاری از آثار چالش برانگیز در لیست فیلمهای جشنواره نیست.
با این حال، آنچه محل تأمل به نظر میآید، تکرار نام ها در هیأت داوران این دوره همچون ادوار پیشین است و در حالی که در جشنوارهها بزرگ و معتبر جهان، کمتر شاهد داور یک سینماگر در یک جشنواره برای دو دوره هستیم، در جشنواره فیلم فجر، برخی سینماگران پنج یا شش بار داور بودهاند و سیل عظیم فیلمسازات معتبر ایرانی حتی یک بار نیز در این سی و شش دوره ردای داوری بر تن نکردهاند و شرایطی رقم خورده که برخی تصور کنند، برای قضاوت درباره کیفیت آثار و تشخیص شایستهترینها، قحطالرجال رخ داده است.
در صدر این لیست، مجید مجیدی با شش دوره داوری جشنواره فیلم فجر قرار دارد که متأسفانه در این دوره در لیست داوران قرار نگرفته تا رکوردش را ارتقا بخشد! رسول صدرعاملی که در این دوره نیز جزو هیأت داوران است و محمدعلی نجفی نیز هر یک با پنج دوره داوری مجیدی را تعقیب میکنند! منوچهر عسگرینسب، مجتبی راعی، محمد بزرگنیا، محمدرضا هنرمند، سیدمهدی شجاعی، محمد داودی، فرهاد صبا، منوچهر محمدی، محمدباقر کریمیان و محمد خزاعی نیز اشخاصی با سابقه چهار دوره داوری جشنواره فیلم فجر هستند.
لیست سینماگرانی که سابقه سه و دو دوره داور جشنواره بودهاند، بلندبالاتر است و داود میرباقری، ابوالقاسم طالبی، کیومرث پوراحمد، مسعود جعفریجوزانی، احمدرضا درویش، خسرو سینایی، ابراهیم فروزش، جواد شمقدری، ابراهیم حاتمیکیا، زندهیاد سیفالله داد، زندهیاد رسول ملاقلیپور، فرامرز قریبیان، اسفندیار شهیدی، جواد طوسی، اکبر نبوی و محمد رجبی تجربه سه دوره داوری جشنواره فیلم فجر را دارند.
در نهایت جمال شورجه، مهدی فخیمزاده، شهرام اسدی، ابوالحسن داوودی، کمال تبریزی، احمدرضا معتمدی، یدالله صمدی، نادر طالبزاده، کیانوش عیاری، بهروز افخمی، عزتالله انتظامی، علی نصیریان، جهانگیر الماسی، امین تارخ، زندهیاد داود رشیدی، مجید انتظامی، عزیز ساعتی، زندهیاد نعمت حقیقی، فرشته طائرپور، منوچهر شاهسواری، علیرضا شجاعنوری، اکبر عالمی، مهدیحجت و سیدمحمد بهشتی هر یک برای دو دوره عضو هیأت داوران بودهاند.
در ادامه این لیست فقط نام شصتوپنج تن را میتوان یادداشت کرد که تنها برای یک دوره جزو داوران جشنواره فیلم فجر بودهاند، در حالی که اگر قاعده جهانی رعایت میشد و هر سینماگر تنها برای یک دوره داور جشنواره بود و اشخاصی که سابقه دو دوره داوری را داشتند، به عنوان استثنا تلقی میشدند، امروز شمار سینماگرانی که تجربه و سابقه داوری جشنواره فیلم فجر را داشتند، سه رقمی بود.
یکی از رویههای مرسوم در جشنوارههای معتبر، انتخاب برترینهای جشنواره به عنوان داور دورههای بعدی این رویداد است. اگر چنین رویکردهایی در پیش گرفته میشد، علاوه بر افزایش جذابیت این رویداد، داوری در جشنواره فیلم یک امتیاز بزرگ محسوب میشود که به عنوان بخشی از رزومه سینماگرانِ ایرانی مطرح بود و بدین شکل، داوری برای عدهای دستیافتنی و برای هزاران سینماگر ایرانی به یک آرزو تبدیل نمیشد.
به نظر میرسد، یکی از دلایل حواشی فراوان جشنواره فجر، بی توجهی به برگزاری استاندارد این رویداد است، به گونهای که اکنون یک هیأت داورانِ پیشکسوت و در عین حال محافظهکار در حوزه داوری عنان امور را در دست گرفته است. آیا این هیأت داوران میتواند انتخابهایی از دل فیلمهای این دوره داشته باشد که نه سر فیلمهای دولتی بیکلاه بماند و نه فیلمهای سایر نهادها و آیا تجربه آنها باعث نسوختنِ همزمان سیخ و کباب در حرارت این رویداد خواهد شد؟!