وجيهه قنبري در یادداشتی در اعتماد نوشت:
ديروز تهران را همه ناباورانه به آسمان نگريستيم، آبي آبي. جان ميداد براي اين هشتگ نفس بكش؛ اما پيش تر، هر روز صبح كه از خيابانهاي شهر عبور ميكرديم از خودمان پرسيديم چه بر سر تهران آمده است كه ديگر جايي براي زندگي كردن نيست؟ شهري درهم و برهم، شلوغ و آلوده كه ديگر تواني براي آرامش بخشيدن ندارد. هر روز با كلافگي روزمان را شب ميكنيم و روزهايي كه هوايي براي نفس كشيدن نيست اين كلافگي بيشتر ميشود مثل همين زمستاني كه اكثر روزهايمان به آلودگي گذشت و در هواي ناسالم روزمان را شب كرديم.
هر سال زمستان تهران آلودهتر ميشود و كلافگي و خستگي ما هم بيشتر، اما حساسيتي به خرج نميدهيم انگار سر شدهايم يا شايد هم تهران را همين طور آلوده قبول كردهايم. شايد هم باور نداريم هواي اين شهر ميتواند جانمان را بگيرد. رييسي، معاون بهداشت وزير بهداشت همين چند روز پيش بود كه اعلام كرد آمار مرگ غيرمستقيم ناشي از آلودگي هوا درسال ٩٥ در كل كشور ٢٠ هزار نفر و در تهران ٥ هزار مورد بوده است. آماري كه به گفته او بايد مردم بدانند. اما جالب است ما جز اعتراضهاي زير زباني به خودمان و يادآوري كردن به دوستان و آشنايان كه چقدر هوا آلوده است، هيچ واكنشي نشان نميدهيم.
حال اگر صحبت از زلزله و سيل و خسارت ناشي از اين حوادث بود بيشتر تكان ميخورديم، بيشتر باورمان ميشد كه بلكه اتفاقي افتاده است. ما در مقابل حوادثي كه اثرات آني و يكباره دارند، بيشتر واكنش نشان ميدهيم، شايد همين نحوه برخورد ما موجب شده تا مسوولان نيز براي رفع آلودگي هوا به دنبال راهحلهاي آني باشند كه هيچ تاثير مثبتي هم به همراه ندارد. اجراي طرح زوج و فرد و بعد تعطيلي مدارس يا مقاطع تحصيلي ابتدايي اگر هم مثل امسال آلودگي هوا از مرز هشدار عبور كند، تمامي مقاطع تعطيل ميشوند. همين؛ اين تمام كاري است كه مسوولان براي آلودگي هواي تهران به كار ميبرند. يا شايد مثل عيسي كلانتري رييس سازمان محيط زيست كمي همت كرده و بعد از آنكه اعلام ميكند ادارات تعطيل نيستند از مردم بابت ايجاد محدوديتها عذرخواهي ميكند. راهحلهاي آني كه نه دردي دوا ميكند و نه ذرهاي از آلودگي هوا كم.
حسن روحاني، رييسجمهوري نيز ميداند مردم در شرايط آلودگي با سختيهاي بسياري مواجه ميشوند و نميتوانند زندگي عادي خود را دنبال كنند و ميگويد كه صنعتگران بيشترين مسووليت را براي رفع اين مشكلات و حفظ محيط زيست برعهده دارند. او به مردم قول ميدهد كه دولت دوازدهم مصممتر از دولت يازدهم اهتمام دارد كه خودروهاي فرسوده را در اسرع وقت از ناوگان حمل و نقل جادهاي برونشهري و درونشهري، خارج كند. ولي آيا دولت توان رويارويي با خودروسازاني كه مانع از اجرايي شدن مصوبه سال ٨٨ شدند را دارد؟ مصوبهاي كه بر مبناي آن خودروسازان موظف شدند معادل ۳۰ درصد توليدات خود، خودروي فرسوده از رده خارج كنند. اقدامي كه هرگز صورت نگرفت.
گويا خودروسازان در حاشيه امني قرار گرفتهاند كه خود را موظف به پاسخگويي نميدانند. با اين حال زنگنه، وزير نفت از رايزنيهاي وزارت نفت با خودروسازان خبر ميدهد. «خودروهاي جديد بايد نسبت به مدلهاي پيشين كيفيت بالاتري داشته باشند و با ورود خودروهاي جديد، خودروهاي فرسوده از رده خارج شوند».
با اين همه بايد ديد خودروسازاني كه با توليد خودروهايي نه چندان با كيفيت و مصرف سوخت بالا حاضر ميشوند با ديگر دستگاهها تعامل و همكاري داشته باشند تا همانطور كه در آلودگي هوا تاثيرگذار بودهاند، در كاهش آن نيز نقشي ايفا كنند؟
شايد اگر مردم نيز نسبت به تاثيرات آلودگي هوا حساسيت بيشتري نشان دهند، مسوولان را به ارايه راهحلهاي اساسي وادار كنند. كه اساسيترين آنها ارتقاي كيفيت خودروهاي توليد داخلي از سوي خودروسازان است.