با مرور فیلمهای سینمایی به نمایش درآمده در سال کنونی، این واقعیت نمایان شد که دستکم نیمی از فیلمهای سینمایی در سال 1396 یا نتوانستهاند هزینه تولیدشان را بازگردانند و یا به سوددهی نرسیدهاید و به تعبیر دقیقتر شکست تجاری خوردهاند؛ رویدادی که نشان از فیلمسوزی گسترده و بیسابقه در سینمای ایران دارد و انتظار میرود تدابیری در نظر گرفته شده باشد که در سال 1397 شاهد تکرار این وضعیت نباشیم.
به گزارش «تابناک»؛ آن گونه که مسئولان امر اعلام کردهاند که در هر سه روز از سال 1396، یک فیلم سینمایی به چرخه اکران افزوده شده و به تعبیر دقیقتر در حدود 120 فیلم سینمایی در سالی که آخرین روزهایش را پشت سر میگذاریم، برای عموم مردم ایران در وسعتهای متفاوت به نمایش درآمده است. هرچند محصول این اکرانها مجموع فروشی فراتر از سال 1395 بوده، این اتفاق به مدد رشد قیمت بلیت رخ داده و شمار مخاطبان سینما در سال 1396 افت داشته که خبر خوبی نیست.
بر اساس ارزیابیهای تابناک، هزینه ساخت یک فیلم سینمایی در سال 1396 دستکم 500 میلیون و به طور متوسط 1.5 میلیارد تومان بوده که در این قلمرو آثار مستند و کوتاه نمیگنجند. در ساختار اکران حدود 34 تا 37 درصد فروش به دست تولیدکننده میرسد. بنابراین با فرض اینکه فیلمهای سینمایی با کف هزینه 500 میلیونی تولید شدهاند، باید دستکم 1.5 میلیارد تومان فروش داشته باشند تا بتوانند هزینه تولیدشان را بازگردانند و با فروش رایت 150 تا 300 میلیونی فیلمشان، اندکی نیز سوددهی داشته باشند.
بنابراین فیلمهایی که کمتر از 1.5 میلیارد تومان فروش داشتهاند، دستکم به سوددهی نرسیدهاند و فیلمهایی که کمتر از یک میلیارد تومان از گیشه درآمد داشتهاند، احتمالاً شکست تجاری خوردهاند. در این میان البته شماری از فیلمهای سینمایی که بیش از 1.5 میلیارد تومان نیز فروش داشتهاند، شکست تجاری خوردهاند، چرا که با فروش 2 میلیارد تومانی، در بهترین حالت 800 میلیون تومان برای فیلمی بازمیگردد که ممکن است 1.5 تا 2 میلیارد تومان هزینه داشته باشد.
البته شماری از فیلمهای سینمایی هزینه تولید بسیار بالایی داشتهاند اما اگر تصور کرد که اغلب فیلمها با متوسط هزینه 1.5 میلیارد تومان به اکران رسیدهاند، در بهترین برآورد ده فیلم سینمایی «نهنگ عنبر 2، سلکشن رویا»، «آینه بغل»، «گشت 2»، «خوب، بد، جلف»، «اکسیدان»، «خالتور»، «رگ خواب»، «زرد»، «خفه گی» و «بدون تاریخ، بدون امضاء» به سوددهیِ قطعی رسیدهاند و سایر فیلمهای سینمایی نتوانستهاند موفقیت چشمگیری داشته باشند.
عمده فروش سینمای ایران نیز به همین ده فیلم سینمایی به همراه دو فیلم سینمایی «ماجرای نیمروز» و «ساعت 5 عصر» تعلق گرفته که البته این دو فیلم آخر با وجود فروش بالا، شکست تجاری خوردهاند و نتوانستهاند هزینه تولیدشان را از گیشه به دست آورند. بنابراین تصور اینکه وضعیت اقتصاد سینمای ایران مطلوب و یک سال فوق العاده را پشت سر گذاشتهایم، از واقعیت به دور است و ریزش اندک مخاطب سینما نشان میدهد، بخشی از مخاطبان حداقل انتظارشان را در گیشه نیافتهاند.
در همین زمینه باید تأکید کرد، شاید یک فیلم سینمایی به رغم شکست در گیشه برای سازندگانش به سوددهی نیز رسیده باشد و از قضا شماری از فیلمهایی سینمایی که با شکست تجاری مواجه شدهاند، در این طبقه بندی قرار میگیرند. این فیلمها یا با استفاده از منابع عمومی ساخته شده و حتی بعضاً پیش از اکران برای سازندگانش به سوددهی رسیدهاند و یا اسپانسرهای خصوصی داشتهاند که بخش اعظم هزینهشان را تأمین کرده و به همین دلیل یا همه درآمدشان از گیشه یا بخشی از درآمدشان از این طریق به سوددهی رسیده است.
به همین دلیل، شماری از تهیه کنندگان و کارگردانهایی که آثار سینماییشان در سالهای اخیر از جمله سال جاری با شکست تجاری روبه رو شده، از گردونه فیلمسازی حذف نمیشوند و همچنان شاهد تولید فیلمهایی با کیفیت متوسط رو به پایین خواهیم بود که توان جذب تماشاگر را ندارند اما ساخته میشوند تا منابع عمومی هزینه شود و عدهای در این گردونه تحت عناوین مختلف مشغول باشند!