با افزایش نقدها به رشد شدید هزینه تولید فیلمهای سینمایی، این پرسش مطرح میشود که هزینه تولید یک فیلم سینمایی در شرایط کنونی تا چه حد میتواند نوسان داشته باشد و در اصطلاح یک پروژه تا چه میزان هزینه روی دست سرمایه گذاران میگذارد؟
به گزارش «تابناک»؛ علیرضا رئیسیان که از جریانهای منتقد سینمای ایران است، به تازگی در گفت و گویی به تولید فیلمهای سینمایی و اعلام هزینههای غیرواقعی درباره ساخت شماری از فیلم سینمایی انتقاد و تأکید کرده است: «یک فیلمی که تا پیش از این با دو میلیارد ساخته میشد، با ورود این سرمایهها (اشاره به سرمایه های مشکوک) به هفت میلیارد تومان رسیده است. هیچ شکی نیست و مشخص میکند که شکل سرمایهگذاری کاملا ایراد دارد.» و تأکید نموده این نوع سرمایه گذاری به کلیت سینما ضربه زده است.
موضع گیری این کارگردان پرسابقه سینمای ایران چنین پرسشی را در پی داشت که چرا هزینه تولید فیلمهای سینمایی تا این حد متغیر است و در بسیاری از پروژههای سینمایی ـ به ویژه پروژههایی که سرمایه گذارش بخش خصوصی نیست یا بخش خصوصیِ ناآشنا به سینماست ـ به ارقام درج شده در لیست نهایی هزینهها با تردید نگریسته میشود. این پرسشی است که برای هر ناظر بیرونی و بخش از افکارعمومی مطرح است و «تابناک» در قالب این گزارش به آن پاسخ میدهد.
پروژههای سینمایی پس از پشت سر گذاشتن مراحل پیشتولید، معمولاً در یک بازه 35 تا 40 روزه تولید (فیلمبرداری) میشوند و در ادامه نیز ممکن است ماهها مراحل پس تولید اعم از تدوین و جلوههای ویژه تصویری و اصلاح نور تا گرفتن خروجی DCP برای پخش در سینماها را پشت سر بگذارند. آنچه میتواند هزینه تولید را به شدت افزایش دهد، مدت زمان تولید فیلمهای سینمایی است که برای هر روز افزایشِ زمانِ تولید، هزینههای متعددی به ویژه در حوزه اجاره تجهیزات، تدارکات، بازیگران جلسهای و... به کل هزینههای پروژه افزوده میشود.
بنابراین برای یک تهیه کننده، کارگردانی که در کوتاهترین زمان ممکن مراحل تولید را پشت سر بگذارد و پیش از سر صحنه آمدن و حتی پیش از تولید، برای هر صحنه فکر کرده باشد و به سرعت دکوپاژ کرده و مراحل تولید و پس از تولید را پشت سر بگذارد، در اولویت همکاری است. در مقابل کارگردانی که پروژه را رها کرده و زمان تولید یا مراحل پس از تولید را به درازا بکشاند، با پیشنهادهای کمتری برای تولید به ویژه از سوی بخش خصوصی مواجه میشود. به همین دلیل، برخی کارگردانها که یکباره پروژه را رها کرده و راهی کانادا شدهاند و یا با تهیه کننده وارد تنش شدهاند، اکنون از سوی هیچ تهیهکنندهای پیشنهاد ندارند.
کیفیت عوامل مورد استفاده در فیلم سینمایی نیز در هزینه فیلم تأثیر بسیاری میگذارد. یک فیلمبرداری شناسنامهدار و برند در سینمای ایران که با فرزندش در سر صحنه حضور مییابد، به همراه تیمش دستمزدی بسیار بالاتر از یک فیلمبردار با تجربه یک یا دو فیلم سینمایی که به دنبال توسعه کارنامهاش است، دریافت میکند؛ دستمزدی شاید تا پنج برابر که به کارگردان نیز بستگی دارد. طبیعتاً یک مدیر فیلمبرداری دستمزد بسیار کمتر در همکاری با کارگردانی چون اصغر فرهادی دریافت میکند تا یک کارگردان جوان که مشخص نیست، خروجی فیلمش اساساً در سالن سینما نیز دیده شود.
درباره بازیگران نیز همین وضعیت صادق است. میتوانید فیلم سینمایی را با یک بازیگر نامآشنا و چند بازیگر مطرح جلسهای بسازید و یا حتی از یک نابازیگر در نقش اول استفاده کنید و چند بازیگر مطرح را جلسهای به خدمت بگیرید؛ اما اگر قرار باشد از دو یا سه بازیگر مطرح استفاده کنید، قطعاً پرهزینه ترین بخش برای شما، دستمزد بازیگران خواهد بود. دستمزد بازیگران نام آشنا از 70 تا 1200 میلیون در نوسان است که رقم 1.2 میلیارد متعلق به یک بازیگر نامآشنا و دستمزد پایین تر نیز به یک بازیگر کمدی بازمیگردد که گفته میشود، در برخی پروژههای اخیرش، از فروش نیز درصدی را به عنوان بخشی از دستمزد طلب کرده است.
بازیگران هم در صورتی که با کارگردان نامآشنایی مواجه باشند و بدانند که اثر درخشانی خلق میشوند که باعث دیده شدنِ بازیگریشان خواهد شد، به شدت در دستمزدها تخفیف میدهند؛ اما در مقابل کارگردانهای جوان از این خبرها نیست؛ برای نمونه یکی از بازیگران زن سینمای ایران که سال گذشته دستمزدی 400 میلیونی طلب میکرد و شنیده میشود امسال رقم 500 میلیون را به برخی تهیه کنندگان به عنوان دستمزد مورد انتظارش اعلام کرده، در همکاری با یک کارگردان مطرح دستمزدی بسیار پایینتر از دستمزد معمولش دریافت کرده است.
موضوع دیگر که در هزینهها به شدت تأثیرگذار است، نوع روایت و محل وقوع آن است. یک فیلم آپارتمانی هزینهای کمتر از یک فیلم شهری دارد و هر دو این فیلمها، هزینهای به مراتب کمتر از فیلمی دارند که در شهرستانهای دور باید ضبط شوند و کل گروه باید برای دست کم یک ماه در یک هتل اقامت کنند. همچنین یک فیلم اکشن با صحنههای تخریبی که نیاز به جلوههای ویژه میدانی و جلوههای ویژه بصیری گسترده دارد، بیش از یک درام عاشقانه شهری هزینه دارد. یک فیلم تاریخی نیز میتواند از همه اینها پرهزینهتر باشد، چرا که به جز زمانبر بودنِ مرحله تولید، هزینههای بالای طراحی صحنه و لباس و اجاره لوکیشن را در پی دارد.
در کنار اینها، نوع و حجم تجهیزات مورد استفاده از سینه موبیل تا تجهیزات فیلمبرداری، صدابرداری و نورپردازی نیز در هزینه فیلم تأثیر میگذارد. میتوان فیلم را با 5D MARK III از محصولات کمپانی کنون ساخت که هزینه فیلمبرداری به شدت کاهش میدهد. در مقابل میتوان از سری محصولات کمپانی «رد / RED» نظیر مدل «رد اپیک RED EPIC-W» استفاده کرد و یا میتوان سراغ دوربینهای حرفهایتر از رد، نظیر «آری الکسا / ARRI ALEXA» رفت که کیفیت فیلمبرداری را فوق العاده افزایش میدهد و در عین حال به شدت هزینه هر روز فیلمبرداری را بالا میبرد.
در سینمای ایران به ویژه پس از گسترش سینمای دیجیتال و در هم شکستنِ ساختارهای دهه شصتی، رقابت خوبی شکل گرفته و اگر اصرار بر همکاری با چهرههای خاص نباشد، میتوان با هر هزینهای فیلم ساخت؛ هرچند بعید است یک پروژه آبرومند که بتواند به جشنواره فیلم فجر نیز راه یابد، با کمتر از 900 میلیون تومان ساخته شود و البته اگر قرار بر پرداختهای قابل توجه باشد، برآورد 6900 میلیونی نیز شوخی است و برخی کارگردانها، تهیه کنندگان، فیلمبرداران و... دستمزدهایی فراتر از این ارقام را در پروژههای ارگانی دریافت کردهاند.
در جدولی که میبینید تلاش شده، یک کف و سقف با توجه به ارزیابی شماری از پروژههای سینمایی مشخص شود؛ هرچند همان گونه که اشاره شد با توجه به کیفیت بازیگران، عوامل فنی، ابزار آلات، محل و مدت فیلمبرداری و همچنین صداقت و پاکدستی تهیه کننده، این رقم میتواند تغییر کند.