به گزارش «تابناک»؛ درباره اتفاقی که در یکی از مجتمعهای سینمایی و همزمان با اکران فیلم «به وقت شام» رخ داده حتما شنیدهاید؛ اتفاقی از جنس حضور بازیگران مسلح که قصد داشتند دشمنانی که در فیلم بر پرده حضور دارند را از دو بعد خارج کرده و چند بعدی و ملموس به رخ عموم بکشند.
برنامهای از قبل طراحی شده که سینمای معمولی را به سینمای چند بعدی تبدیل کرد و چه بسا اگر برخی مشکلات رخ نمیداد، با انفجار نیز همراه میشد و چه بسا فرجامش تلخ میشد. فرجامی از جنس هجوم حاضران به درهای خروجی که سابقه داشته مرگبار تمام شود.
درست مثل هجوم تماشاگران یکی از بازیهای فوتبال در ورزشگاه آزادی به معدود درهای قابل استفاده که جان چند تن را گرفت. یا حتی مشابه ازدحام برخی کودکان خردسال در کنار درهای خروجی یک سوله که در آن یکی از «خاله»های مشهور رسانه ملی برایشان برنامه اجرا کرده و شعر خوانده بود.
رویدادهای مرگباری که چه بسا اگر فراموش نشده بودند، کسی برای تبلیغ فیلم به سراغ اسلحه و گریم و تدارک انفجار نمیرفت، اما افسوس که فراموشکاری امان نمیدهد حادثهای را تجربه کرده و تجربیات را سرلوحه قرار دهیم. درست مثل تجربه حمله تروریستی به مجلس که در آن عدهای مشغول فیلمبرداری با گوشیهای تلفن همراه خود بودند و در غائله سینما نیز تکرارش را شاهد بودیم.
مردمانی که در مقابله با خطر نه فرار میکنند و نه شوک زده میشوند و از حرکت باز میایستند که موبایل شان را به دست گرفته و میکوشند تصاویر اختصاصی بگیرند! شاید به این دلیل که رسانه ملی و شبکههای تلویزیونی خارجی از ایشان خواسته اند «شهروند-خبرنگار» باشند و از همه چیز فیلم بگیرند و یا به این دلیل که در اینستاگرام فعالند و به دنبال ثبت پست جدید میگردند.
مردمانی که به یاد نمیآورند تروریستهای مجلس از ساختمان به خیابانهای اطراف به صورت کور شلیک میکردند و شهروند-خبرنگارها نه تنها در معرض خطر مرگ بودند، که یکی از مشکلات مأموران امنیتی، تخلیه ایشان از محل بود. همان گونه که کسی به یاد نمیآورد چند سال پیش در یکی از خیابانهای تهران چه اتفاقی روی داده بود.
حکایت چاقوکشی یک فرد در خیابان مدنی تهران بر عابران و مجروح کردن بیش از ده تن که به جان باختن یکی از ایشان منجر شد؛ حکایتی که هجوم داعشیها به سینما تفاوت چندانی با آن نداشت، منتها در اولی جسم افراد مجروح شد و فرد مهاجم، محارب شناخته شده و در دومی عذرخواهی کردند و تمام؛ عذرخواهی بابت از بین بردن «امنیت».
همان امنیتی که برخی از جمله عوامل فیلم به وقت شام میکوشند نشان دهند، نعمتی بزرگ، اما تا حدی مغفول واقع شده است. همان امنیتی که اگر کسی بخواهد در آن خللی وارد آورد، بر اساس قانون ممکن است محارب لقب گیرد و سختترین مجازاتها برایش در نظر گرفته شود؛ همان امنیتی که به رغم همه این موارد، به دم دستیترین شیوه ممکن میتوان تحت الشعاع قرارش داد.
کالایی بسیار گرانبها برای جامعه که برخی به سادگی به آن چوب حراج میزنند و کسی متعرضشان نمیشود تا یادآوری کند برای برقراری آن چه هزینههای سنگینی شده است. امنیتی که یک روز دلالان بازار ارز بر چهره اش خنج میاندازند، روز دیگر انبوه جیب برها و سارقان لوازم خودرو؛ یک زمان اسیر دست اسیدپاشان میشود و زمانی دیگر، به شکلی دیگر مورد خدشه قرار میگیرد.
امنیتی که ممکن است پیش پای عوامل یک فیلم قربانی شود و کسی را مجاب به پیگیری آن نکند، درست مثل باقی مواردی که برخی آن را متزلزل جلوه میدهند و عقوبتی متوجه شان نمیشود. امثال دلالان که از ارز و طلا گرفته تا خودرو، مسکن، دارو و... هر روز به یک شیوه امنیت عمومی را نشانه میروند و به آن آسیب میزنند، بی آنکه نگران مجازات باشند!